M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Love Live! Sunshine - Ep 13

Love Live! Sunshine  - Ep 13





پایان یک مسیر دلچسب، وداعی موقت با باشگاه و دنیای شیرین آکوا.



و بالاخره اپیزود آخر .. اپیزودی که به قدرت اپیزودهای قبلی نبود ولی میشه گفت پایان بندی رضایت بخش بود و آکوا داره به سمت درخششی که تمایل داره داشته باشه گام برمی داره؛ خصوصا با اجرای شعری که تو انتهای اپیزود داشتیم همه چیز رنگ و روی بهتری گرفت و وداع قشنگی رو با کارکترهای انیمه داشتیم. 13 اپیزود تمام رو صرف شخصیت پردازی و تشکیل دادن گروه آیدولیمون کردیم و این نشون میده برنامه هایی در راهه؛ هنوز بحث لاو لایو بر سرجاشه و باید واسه رسیدن به اون جایگاه بزرگ تلاش کنیم. رسیدن به اون نقطه، حالا با این پرداخت صحیح به کارکترهای انیمه می تونه به زیبایی انجام بگیره و خوبی جریان این خواهد بود که با تک تک کارکترهای آکوا آشنا هستیم و باهاشون انس داریم.

قبلاً از ترس گفته بودم. اینکه ممکنه سری ضعیف تر از سری قبلی باشه.

و شاید بود .. اما اصلاً فکر می کنم نباید این دو رو با هم مقایسه کرد. سانشاین به نوع دیگه ای خوب و سرگرم کننده بود و من تونستم با اعضای گروه به خوبی خو بگیرم و باهاشون همراه بشم. به عنوان مترجم حسابی از ترجمه این اثر لذت بردم و هر هفته هم با دوست خوبم، علی سر اپیزود گفتگو می کردیم و از اینکه این انیمه داره به روندی دچار میشه حرف میزدیم. هر دو به این باور هستیم که انیمه روند خوبی داشت و تونست راه خودشُ از میوز و انیمه لاو لایو قبلی جدا کنه و این همون نکته ای هست که ترس رو از دل ما میپرونه ... ما به عنوان طرفدارای سری از اینکه چنین اتفاقی افتاده و چنین ذهنیتی به وجود اومده خوشحالیم.

از پایان سری ناراحت نیستم. بطرز عجیبی مطمئنم که انیمه با قدرت برمی گرده و فصل دومی براش تایید میشه. فقط صبر کنید و فروش کار رو ببینید؛ لاو لایو یکی از محبوب ترین سری های تابستان بود .. شاید نه در ایران ولی در ژاپن و شاید جاهای دیگه سری محبوبیت فوق العاده بالایی داره و من یکی که منتظرم هر لحظه خبر تایید فصل بعدی از راه برسه .. این یه تضمینه!

حرف آخر اینکه دلم برای بامزه بازی تک تک کارکترهای انیمه تنگ میشه : زوراماروی عزیزم، روبیِ فوق کاوایی، ریکوی نازنین، کانان با وقار، ماری پر از شیطنت، دایای پر شور، یوهانه تو هپروت، یویی که هر هفته بهتر شد و حتی بهش تمرکز خاصی هم داشتیم و البته چیکا، رهبر گروه که با اینکه تو ابتدا کلیشه ای به نظر میرسید ولی تونست به مرور زمان جای خودشُ پیدا کنه.



صحنه‌هایی از اپیزود آخر :

- زوج فراموش نشدنی هانامارو و روبی :



- اپیزود آخر مادر چیکار رو بهمون نشون داد .. چقدر جوون به نظر میرسید :



- و اجرای آخر گروه :



Amanchu - Episode 12

Amanchu - Episode 12




رسیدیم. به اعماق آب ها، به اعماق دوستی ها، به آرامش!



انیمه به وعده خودش عمل کرد؛ ما رو به دنیای غواصی رسوند .. به زیبایی، به لطافت تمام، همراه با راوی گیری های خوب همیشگی و دلی پر از لذت به درون آب های آزاد رفتیم و غواصی رو تجربه کردیم. اینکه در انتها تکو گواهی غواصی رو می گیره چیز تعجب آوری نیست و همه می دونستیم که این اتفاق قراره بیافته. با یک انیمه ورزشی برد و باخت دار طرف نیستیم؛ با انیمه ای طرف هستیم که هدف اصلی اون چیز دیگه ایه. تحول دادن به شخصیتی که منزوی و در خود فرو رفته بوده ... تکو از اپیزود اول انیمه تا به اینجا راه درازی رو طی کرده و این رو به وضوح میشه در لبخندهای این اپیزودش درک کرد و فهمید. انیمه به خوبی تونست تمام کارکترها رو برای ما عزیز کنه. حتی آی چان که نقشی کم داشت و حتی سنسی که کمرنگ بود و شاید در این بین فقط ماکوتو رو بشه کمی دور از بقیه دونست که اونم بخاطر نداشتن نیاز به تمرکز به اون بود. اینکه بدون رفتن به سراغ ماکوتو هم ما داستانی کامل داشتیم. اما برگردیم به سراغ غواصی ... !

هر چیزی از لحظات زیر آب این اپیزود بگم کم گفتم و کم گفتم!

همه چیز اون زیر زیبا بود؛ و به قول تکو واقعاً یک دنیای جدید بود .. دنیایی که آدم دلش می خواد اونُ تجربه کنه و پا بهش بذاره. تصور می کنم به انیمیشن کشوندن دنیای زیر آب کار بسیار سختیه ولی بهرحال از اینکه چطور دنیای زیر آب رو دیدیم رضایت کامل رو داشتم .. استودیو به خوبی از پس رنگین و دل انگیز کردن اون دنیای زیرین بر اومده بود و حق مطلب ادا شده بود. از صحنه های فریز شده خبری نبود و همه چیز روان و شناور بود. یک فضای رویایی و جالب انگیز برای پایان بخشیدن به سری آمانچو؛ اثری که به خوبی تونست در میون انیمه های التیام بخش سری بین سرها بلند کنه و بگه که : بله، منم وجود دارم و شما می تونید یکی از انتخاب های مهمتون رو من بدونید. من که از الان سری رو وارد لیست پیشنهادی های خودم برای کارهای برش زندگی کردم و از اینکه می تونم دیگران رو با چنین اثری آشنا کنم به خودم میبالم.

از لحاظ داستانی تکو به هدف خودش، گرفتن گواهی و غواصی کردن با پیکاری و بقیه رسید و حالا روزهای غواصی با پیکاری شروع میشه. چه حیف که نمی تونیم ادامه مانگا رو ببینیم. هنوز کمی وقت نیازه تا مانگا بتونه به محتوای کافی واسه فصل دوم برسه ولی به عنوان یک طرفدار دو آتیشه امیدوارم که روزی این اتفاق بیافته و فکر می کنم این عوامل رو میشه به راحتی دوباره به دور هم جمع کرد. ممکنه ساتو جونیچی به عنوان سرکارگردان بر سر کار حضور نداشته باشه ولی کارگردان دیگه مون هم به اندازه ای خوب هست که بشه مشعل رو بهش سپرد. پس من یکی چشم به آینده می دوزم .. دلم می خواد بار دیگه انیمه شدن آمانچو رو یکی از آرزوهای انیمه ای خودم بدونم و از الان نفس خودم رو حبس می کنم و میپرم درون آب .. بلکه روزی آمانچو برگرده و بلکه روزی دوباره روزهای خودم رو در حال دیدن آمانچو سپری کنم.

انیمه احساسی تر از اون بود که من بتونم شفاف و واضح ازش حرف بزنم. از پایانش کمی غمگینم و از وصف خوبی های این انیمه به این بسنده می کنم که تونست با همین 12 اپیزود وارد 10 انیمه برتر تمام دوران من بشه. نمره خوبی از من می گیره ... نمره خیلی خیلی خوب. اونقدر لحظات به یادماندنی داشت که تونستم بهش چنین بهایی بدم. به عنوان یک مترجم سر ترجمه تک تک خط های اون استرس به خرج دادم و از اینکه داشتم پا به چنین دنیایی میذارم غرق در لذت بودم. و البته این پایان ارتباط من با آمانچو نیست؛ هم مانگا رو می خونم و هم دوباره به سراغ دیدن انیمه خواهم اومد. پس فعلاً باهاش خداحافظی نمی کنم! و همچنین .. چشم انتظار ریلیز شدن اپیزود OVA هم خواهم بود .. اونم دیدنی میشه!



صحنه‌هایی از اپیزود :

- تکو و پیکاری زیر آب :







- یکی از محبوب ترین لحظات انیمه ... صحبت صمیمی تکو و پیکاری،ت تشکرشون از هم و ابراز علاقه پیکاری به تکو :







Amanchu - Episode 11

Amanchu - Episode 11



آریا رو تعقیب کردیم و به اوهیمه رسیدیم!


این اپیزود از اون اپیزودهایی بود که با تمام وجود دوست داشتم؛ صمیمیتی که بین تکو و پیکاری به تصویر کشیده شد از اون صمیمیت های موردعلاقه منه .. اینکه چطور در عالم بی خیالی دل به کوچه ها سپردن و مشاور چا رو تا جایی که میشد دنبال کردن یه حس خیلی خوبی داشت. و شاید مقداری از عشقی که به اپیزود داشتم بخاطر تنها یک اپیزود باقی موندن از سری بوده باشه ولی رفتن لحظه به لحظه دنبال مشاور چان در حالیکه که حتی "چا چا،" گفتن هاش هم با موزیک مَچ شده بود و چهره چیبی کارکترهای انیمه ... بهتر از این نمیشد. راوی گری تکو مثل همیشه تو این اپیزود لذت کار رو دو برابر می کرد. گاهی آدم فکر می کنه ای راوی گری می تونه از آینده به این جا منتقل شده باشه؛ جایی که اتفاقی دراماتیک افتاده ولی فکر می کنم دارم زیادی بهش فکر می کنم. در هر صورت راوی گری تکو دلم رو خیلی می گیره. صحبت از سبزه ها و خاطرات رنگین ... تجربیاتی نو و تازه و دلی که حالا از غم انگیز بودن به دنیای خوش رنگی رسیده و شاده.

و بعد وقت ورود پیشی کوچولو یا همون اوهیمه رسید.

اوهیمه درجه کاوایی آمانچو رو خیییییلی بالا میبره؛ یادمه وقتی تو مانگا برای اولین بار دیدمش غرق در لبخند شدم .. حتی تو انیمه هم میشه این حسُ تجربه کرد. یه چیزی در مورد کارکتر اوهیمه وجود داره که دل آدم رو گرم می کنه ... معصومیت و حس زندگی رو به اپیزود می بخشه و حضورش کاملاً به بهتر همیار شدن تکو و پیکاری کمک کرد. اینکه بتونن بیشتر با هم همکاری داشته باشن و تو این راه اوهیمه به غذا و جای موندن دست یافت! گشتن به دنبال صاحب برای پیشی زیاد خوب پیش نرفت ولی خب، دست سرنوشت نذاشت این پیشی کوچولو بی صاحب بمونه و با مدیر مدرسه آشنا شدیم. که ظاهراً صاحب مشاور چا و یا به قول خودش "آریا" ست. آریا اسمیه که به انیمه Aria ، به مانگای نوشته شده توسط آمانو کوزوئه، مانگاکای این اثر اشاره داره؛ ارجاعی بسیار قوی به اثر محبوب و قبلی مانگاکا که می تونه خیلی ها رو غافلگیر کنه.

رشد تکو با حضور اوهیمه به وضع بهتری در اومد و افکارش منظم تر از قبل شد و برای غواصی آماده شد. این اون اتفاق خوبی بود که تونستیم از این اپیزود بهش برسیم و در نهایت به سمت غواصی حرکت کردیم. اپیزود آخری که قراره با تمام وجود ما رو دل دریا فرو ببره و مونولگ های زیبایی رو نوازش وار وارد گوش های ما کنه. اپیزود 11 دوست داشتنی، دلگرم کننده و پر از لحظات صمیمی بود و در کنار اپیزودهای دیگه آمانچو همچنان ثبات کیفیتی خودشُ داشت و آنچنان ضعفی نداشتیم.


صحنه‌هایی از اپیزود :

- غرق در سبزه زار و زیبایی شدن تکو از اون لحظه های ماندگار بود :



- رسیدن به پیشی کوچولو و نجاتش از دست اون پرنده :



- انس تکو با اوهیمه :



- جناب مدیر بهمراه آریا :



- این دوتا هم چه عشق در نگاه اولی پیدا کردن :