M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Spring 2014 And Summer 2014 Anime

Spring 2014 And Summer 2014 Anime

وقت رسم همیشگی وبلاگ ـه. جایی که من درباره انیمه‌های فصل قبل و فصل جدید نیمچه نظراتی میدم و از دراپی ها و امیدهام صحبت میکنم. این کار رو چندین فصل ـه که دارم انجام میدم و امیدوارم بتونم در آینده هم ادامه ش بدم.

طبق معمولا از بهار، فصلی که گذشت شروع میکنم :




دراپی ها
؛ این فصل 14 تا دراپی داشتم که با توجه به تصورات شروع فصل ـم واقعاً بد بود و به چندتا از این انیمه های دراپ شده ـم خیلی امیدوار بودم که متاسفانه نتیجه ای نداشتند. Sidonia no Kishi کسل کننده بود و اصلاً نتونستم وارد فضاش بشم. ظاهرا انیمیشن هم دلیل دیگه ای برای دراپ کردنش بود. Selector Infected WIXOSS بعد از دیدن اپیزود اول نظر نیمچه نظر بدی در موردش نداشتم ولی بعد از اون مشخص شد که ارزش دنبال کردن رو نداره. Ryuugajou Nanana no Maizoukin زیادی خارج از فضای معمولی بود و وارد ماورطبیعه شده بود. باب میل من نبود. دوست داشتم حالتی برش زندگی وار داشته باشه. Ping Pong The Animation خیلی اونو دنبال کردم .. حداقل 7 اپیزود ولی بلاخره ظاهرا انیمیشن مجبورم کرد که اونو دراپ کنم. حیف شد. Mekakucity Actors از جمله انیمه هایی ـه که هنوز به دراپ کردنش فکر میکنم و میگم شاید بهتر بود بیشتر بهش شانس میدادم. یه مقدار گیج کننده بود و دلیل اصلی من برای دراپ همین بود. Mahouka Koukou no Rettousei هایپ شده ترین انیمه چند فصل اخیر! بدون شک! هیچ محتوای خاصی نداشت و واقعاً واقعاً معمولی بود. اصلاً دلیل برخورد خوب جوامع انیمه ای با این انیمه رو درک نکردم و نمیکنم. M3 ~Sono Kuroki Hagane کاش کارگردان، Junichi برگرده به سراغ ژانر برش زندگی .. واقعاً رباتی بهش نمیاد. امیدوارم به سراغ ساختن انیمه ای واسه Amanchu بره! :دی Kenzen Robo Daimidaler اوه خدای بزرگ ... همین! Kanojo ga Flag wo Oraretara به ظاهر کار میخورد که از کارهایی باشه که من خوشم میاد و معمولاً هر فصل دنبال میکنم ولی اینجور نشد و زیادی معمولی بود. Kamigami no Asobi ~Ludere deorum چرا اصلاً به سراغش رفتم؟! فکر کنم شروع فصل بود و هنوز انیمه های خوبی ریلیز نشده بودن. Hitsugi no Chaika فصل دومی هم براش تایید شده ولی من که نپسندیدم و زیادی واسم معمولی بود. Fuun Ishin Dai Shogun کمی من رو به دنبال خودش کشوند و از بعضی از لحظاتش خوشم اومد ولی بعد به این نتیجه رسیدم که ترجیح میدم وقتم رو صرف دیدن انیمه دیگه ای کنم و اونو دراپ کردم. Captain Earth و Break Blade دو رباتی ای بودن که خیلی دلم میخواست دوست ـشون داشته باشم ولی اینجور نشد. هر کدوم چند اپیزودی منو به دنبال خودشون کشیدن ولی بعد از اون کسل کننده شدن. Blade & Soul خُب کارکتر اصلی ضدحال عجیبی بود .. اصلا خوشم نیومد. Abarenbou Kishi!! Matsutarou ظاهر انیمیشن، کارکتر اصلی مسخره و ... خیلی چیزها بد بودن.

انیمه‌هایی که کامل دیدم : Akuma no Riddle بهتر از اون چیزی بود که فکر میکردم، شد. تو شروع انیمه بعد از دیدن ظاهر با شباهتی که به Danganronpa داشت، کمی ناامید بودم، میترسیدم به سرنوشت اون دچار بشه و ازش خوشم نیاد ولی واقعاً بهتر از اون عمل کرد و توقعات من رو برآورده کرد. کارکترهای دانش آموز کلاس خیلی جالب بودند و پایان بندی انیمه هم به نظر من مناسب بود. Atelier Escha & Logy ~Tasogare no Sora no Renkinjutsush فانتزی آروم و دوست داشتنی ای بود. تونستم بخاطر فضای خوب به تصویر کشیده شده درون انیمه، لذت بازی اونو هم درک کنم و میشد انتقال خوب حس RPG بازی انیمه رو درون انیمه به خوبی متوجه شد. کارکترها فوق العاده نبودن ولی هر کدوم لحظات بامزه خوبی داشتند. Baby Steps حس واقع گرایانه انیمه واقعاً نکته مثبتی براش محسوب میشه و خیلی خوب تونسته تا اینجا قدم‌های کودکانه ای در زمینه تنیس به ما نشون بده. مسابقات تنیس انیمه از لحاظ تاکتیکی در سطح خیلی خوبی ان و به نظر من جدا از موضوع انیمیشن که کمی ضعیف ـه، نقاط مثبت خیلی خوبی داره. Black Bullet انتظاراتم بالاتر بود ولی خُب، باید این رو هم بگم که لحظات خاص سرگرم کننده خیلی خوبی درون انیمه وجود داشت و من از دیدن انیمه لذت بردم. کمی حس کردم دوست دارن بیخودی بهش حس هارم رو اضافه کنن ولی سعی کردم با این احساس کنار بیام. Bokura wa Minna Kawaisou یک کمدی رمنس دوست داشتنی بود و نقطه قوت کار، کارکتر پردازی جالب ش بود .. هر کدوم از کارکترها به شکلی تو بهتر کردن صحنه‌های کمدی کمک میکردن و از لحاظ رمنس هم انیمه، لحظات خاصی داشت که باب میلم بود. نور پردازی انیمه انتقادهایی رو به سمت خودش کشونده بود ولی به نظر من اون نورپردازی ها چیز جالبی بودند و اصلاً باهاشون مشکلی نداشتم. Gochuumon wa Usagi Desu ka کاوایی ترین انیمه فصل بود و پر از لحظات بامزه و کودکانه. حس خیلی خوبی در موردش پیدا کردم و واقعاً دوست دارم فصل دومی براش ساخته بشه. البته مطمئناً فصل های بعدی از اینجور کارها ساخته میشه و من اونا رو میبینم ولی دلم برای بعضی از کارکترهای این انیمه تنگ میشه. Gokukoku no Brynhildr انیمه حس مرموز و تاریک و جالبی داشت و به نظر من خیلی خوب تونستن اونو به جلو حرکت بدن و مسیر داستانی خیلی خوبی رو با هم دیدیم. Haikyuu همونطور که انتظارش میرفت، انیمه ورزشی خیلی خوبی بود. مقدمه سازی انیمه کمی طول کشید ولی مشخصه که داریم به سمت مسیر جذابی حرکت میکنیم و واقعاً منتظر دیدن اپیزودهای ورزشی بیشتری از این انیمه هستم. Isshuukan Friends داستان معصومانه و جالبی بود. فضای مدرسه ای ـش اصلاً حس تکراری نداشت و خوب تونسته بودن با استفاده از سوژه داستانی حس تازگی ای رو به انیمه منتقل کنند. No Game No Life یکی از سوپرایزهای فصل برای من بود .. آره، شنیدم بودم که انیمه خیلی خوبی میشه ولی فکر میکردم از اون جو های بیخودی هست که به بعضی از انیمه‌ها میدن و نباید زیاد بهش امیدوار باشم ولی ... خُب خیلی خوب بود و فضای گیم انیمه لذت بخش بود. Seikoku no Dragonar از دیدن این انیمه هم راضی بودم و حس فانتزی خوبی رو به من منتقل میکرد که دوست داشتم. Soredemo Sekai wa Utsukushii بهترین سوپرایز فصل برای من و انیمه ای که انتظار نداشتم در این حد خوب ظاهر بشه. از همون شروع، جذب فضای انیمه شدم و با ماجراجویی های کارکترها همراه شدم و از دیدن ـشون لذت بردم. Mushishi Zoku Shou مثل فصل اول انیمه، تحسین برانگیز و زیبا بود ... حس عالی فصل اول انیمه برام زنده شد و بارها و بارها در حین دیدن انیمه، به این نتیجه رسیدم که به راحتی برتر از تمام انیمه‌های بهاره. Inugami-san to Nekoyama-san کار خیلی بامزه ای بود و در عین کوتاه بودن، لحظات خیلی شیرینی داشت. Mangaka-san to Assistant-san to وای، چقدر به کارهای این مانگاکای بیچاره خندیدیم! واقعاً انیمه کوتاه خوبی بود و هر اپیزودش کمدی باحالی داشت. کارکترهای دختر و دستیارهای مانگاکای داستان هم هر کدوم ویژگی شخصیتی و خاص جالب خودشونُ داشتند.





- بهترین انیمه فصل برای من : Mushishi Zoku Shou
- بهترین سوپرایز فصل برای من : Soredemo Sekai wa Utsukushii
- انیمه‌ای با محبوبیت خاص درون ذهنم : Gochuumon wa Usagi Desu ka

----------------------------------------------

Summer 2014 Anime

اما تابستون خیلی هیجان انگیز به نظر میرسه. خیلی از انیمه ها رو دوست دارم ببینم و خواهم دید. امیدوارم انتظاراتم برآورده بشه و با ناامیدی زیادی روبرو نشم. نظرات کُلی در مورد انیمه‌ها :




Zankyou no Terror در ورژن متفاوتی از زمان حال، توکیو توسط حمله تروریستی عظیمی مورد حمله قرار گرفته و تنها اشاره و مدرکی که از مجرم این عمل تروریستی وجود داره، ویدیویی هست که بر روی اینترنت منتشر شده. پلیس‌ها با دیدن چنین مدرکی که پیش روی اونا قرار گرفته، دچار سردرگمی و ابهام میشن و نمیتونند جلوی شیوع بدگمانی بین مردم رو بگیرن. در حالی که تمام دنیا به دنبال پیدا کردن مغز متفکر پشت این عمل وحشتناک هستند، ما متوجه میشیم که دو پسر مرموز پشت این جریان تروریستی بودن و همچنان استادانه نقشه فجیع خودشونُ به پیش میبرند. این بچه‌ها با نام "Sphinx" شناخته میشن و عملی که انجام دادن، تمام جامعه ژاپن رو تحت تاثیر قرار میده. هدف بیدار کردن مردم از خواب غفلت، چیزی ـه که اون دو پسر به دنبال به دست آوردنش هستند. Watanabe راه دوری رو انتخاب نکرده و از یک همکار قدیمی برای موسیقی انیمه جدید خودش استفاده کرده. Kanno کسی ـه که قبلا موسیقی انیمه‌هایی مثل Sakamichi no Apollon و Cowboy Bebop از کارهای Watanabe رو ساخته و حتی در کار موسیقی Space Dandy هم نقشی داشته. فرد قابل اعتمادی برای ساخت موسیقی متن این کار جدید به نظر میرسه. در کنار این دو نفر، اسمی از Nakazawa Kazuto برده شده و ایشون کار طراحی کارکترهای انیمه رو به عهده داره. کسی که قبلا کار طراحی کارکترهای Samurai Champloo و لیست بلند بالایی از فعال بودن در کارهای انیمه‌ای دیگه رو در کارنامه خودش داره. به نظر من آشنا شدن با همین عوامل به ما دید مثبتی در مورد انیمه ارائه میکنه و میشه پتانسیلی که از لحاظ عوامل داره رو ببینیم. متاسفانه هنوز خبری از دوبلورهای انیمه و لیست اسامی اونا نیست اما تجربه نشون داده که Watanabe در اون زمینه هم عالی عمل میکنه و میتونیم نسبت بهش امیدوار باشیم. Tokyo Ghoul وقتی انسان‌ها وارد زنجیره غذایی موجودات دیگه‌ای بشن، چه اتفاقی می افته ؟! کمی بهش فکر کنید .. ایده دلهره آور این انیمه آنچنان پیچیده نیست و میشه به راحتی پا به محیط درونش گذاشت و از وحشتی که در وجود یک انسان برمیخیزه، آگاه شد. هیولاهای مرموزی با نام "غول" ها که با شباهت به انسان‌ها هستند ولی برای زنده ماندن نیاز به خوردن گوشت انسان‌ها دارند. این فضای تاریک و ترسناک با وجود غول‌ها چه تاثیری بر مردم دنیا گذاشته؟! ترسی که از خورده شدن توسط یک غول در سر یک انسان وجود داره، ترس از تکه تکه شدن توسط هیولایی ترسناک که تا لحظه‌ای پیش با شباهت به انسانی بود. حالا قراره در این دنیا چه چیزی رو دنبال کنیم؟! سرنوشت پسری به نام "کانکی" ، پسری که بر اثر اتفاقی و بعد از تا حد مرگ پیش رفتن، عضوی از بدن یک غول رو به بدن خودش پیوند میزنه و حالا بعد از بهبود پیدا کردن، تبدیل به موجودی نیمه انسان و نیمه غول میشه. این اتفاق و پیوند عجیب، سوالات زیادی رو به وجود میاره؛ چه بلایی سر غریزه‌های غول مانند کانکی میاد؟ قراره پا به چه مسیری بذاره؟ آیا کنترل کردن غریزه‌های خوردن یک انسان کار ساده ای ـه؟ اصلا میتونه نیمه غول خودش رو خفته نگه داره و دست به خوردن انسان‌ها نزنه؟ مسلماً کانکی به دنبال نگه داشتن انسانیت خودش ـه ... برنده نبرد بین نیمه غول و نیمه انسانی کانکی کدام خواهد بود؟ Tokyo ESP به نظر من استارت خیلی جالب و کنجکاو کننده ای ـه. خصوصا قسمت مربوط به قدرت رینکا و اینکه حالا با استفاده از این قدرت چه کارهای جذابی میتونه انجام بده. داشتن یک قدرت ماوراطبیعی همیشه یک تخیل لذت بخش ـه و بارها و بارها این قدرت‌ها و در اختیار گرفتن اونها توسط انسان‌ها در فضای انیمه‌ای به تصویر کشیدن شدن. Shounen Hollywood: Holly Stage for 49  "اوه آره، دنیای آیدول‌های پسر .. اون چیزی ـه که ما دوست داریم ببینیم!" این چیزی بود که من بعد از دیدن و آشنا شدن با داستان انیمه بهش فکر کردم. قبل از اینکه خبر ساخت این انیمه منتشر بشه، در سال 2012 رمانی از این اثر توسط Ikuyo Hashiguchi نوشته شده و حالا داستان انیمه قراره ما رو به 15 سال بعد از داستان رمان ببره. جایی در توکیو تئاتری به نام "هالیوود توکیو" وجود داره که در اون محل اعضای گروه آیدول ها با سخت کوشی و تلاش استعدادهای خودشون رو شکوفا میکنند و به شغل شریف آیدولی مشغول هستند. باید ببینیم این گروه "شونن هالیوود" چقدر در این راه موفق هستند و آیا میتونن راه سخت و پر فراز و نشیب یک آیدول رو به راحتی پشت سر بذارن یا نه! من بارها گفتم و دوباره هم میگم، آنچنان دلخوشی خاصی نسبت به کارهای آیدول و اینچنینی ندارم، همچنان منتظر کاری هستم که نظر من رو در مورد این شکل انیمه‌ها عوض کنه و خُب، با دیدن تریلر این انیمه هم، کمی نسبت به رفتن و دیدن اپیزود اولش دلسرد شدم اما شما آنچنان درگیر نظر شخصی من نشید و اگه از تریلر انیمه و تصاویر منتشر شده از اون خوشتون اومده، چرا که؟! میتونید به سراغ امتحان کردن انیمه برید و خودتون قضاوت کنید. مسلما دیدن اپیزود اول کمک زیادی برای درک کردن فضای انیمه و تصمیم در مورد دیدنش میکنه. Ao Haru Ride فکر کنم بعد از موفقیت کارهای رمنس چند فصل اخیر که تعداد نسبتاً زیادی هم بودن، همه آماده دیدن یک کار رمنس زیبای دیگه باشیم. وقتی تریلر این انیمه رو نگاه کردم، به راحتی به این پی بردم که، استقبال از چنین رمنسی در سطح بالایی خواهد بود و از الان میشه پتانسیل این انیمه رو حس کرد و مشتاق دیدنش بود. محیط انیمه و ظاهری که در همین دقایق کوتاه تریلر به چشم میبینیم، خبر از قالب کاری رمنس داستان میده و میشه با نگاهی به این تریلر به یاد چند اثر رمنس قدیمی خوب هم افتاد. مثلا من با دیدن تریلر، کمی به یاد Kimi ni Todoke افتادم و به نظر من اگه فضای Ao Haru Ride شباهت‌هایی به اون انیمه داشته باشه، میتونه به راحتی منو سرگرم کنه. نکته‌ای که باید در نظر داشته باشید اینه که، این داستان عاشقانه قرار نیست به سبک Nagi no Asukara و یا Golden Time و بعضی کارهای رمنس چند فصل اخیر به تصویر کشیده بشه! چیزی که از الان پررنگ ـه، پرداخت ظاهری انیمه و نزدیک بودن اون به فضای شوجو هست. تمرکز اصلی داستان بر روی رابطه بین دختر و پسر داستان خواهد بود و کمتر پیش میاد که به مسائلی خارج از فضای رمنس بپردازیم. Akame ga Kill انیمه‌ای اکشن و ماجراجویانه ست که از مانگایی محبوب با همین نام ساخته شده. پتانسیل خون و خونریزی زیادی داره و من با خوندن همین چپتر اول به راحتی به شما این اطمینان رو میدم که میتونیم مبارزات پر از خون و خشن زیادی رو به چشم ببینیم. با اینکه داستان گاهی صحنه‌های کمدی داره ولی فضای کُلی داستان، فضای سنگین و دردناکی به نظر میرسه، جایی هست که معنای کلمه درد و زجر رو میشه به وضوح دید و حس کرد. صحنه‌های زیبای زیادی در همین چپتر اول وجود داشت که توجه من رو به خودش جلب کرد. بهرحال بذارید کمی از داستان انیمه و مانگا براتون تعریف کنم : داستان در دنیایی فانتزی شکل میگیره؛ جایی که مبارزی به نام "تاتسومی" به دنبال رفع گرسنگی مردم روستایی به سمت پایتخت حرکت میکنه اما وقتی به پایتخت میرسه، متوجه میشه که اونجا رو فساد و تباهی فرا گرفته. تاتسومی، پسر داستان ما در همون ابتدای ورودش توسط دختری به نام "لئونه" سرش کلاه میره، لئونه پول‌های تاتسومی رو میدزده و اونو تنها میذاره ولی این بدشانسی تاتسومی ادامه پیدا نمیکنه. در ادامه داستان، دختر جوان دیگه‌ای به نام "آریا" که یک اشراف زاده ست، به تاتسومی سرپناه میده و میذاره ناتسومی شب رو در منزلش بگذرونه. همون شب، منزل آریا توسط گروهی از قاتلین به اسم "شبیخون شب" که با هدف قتل آریا به اونجا اومدن، مورد حمله قرار میگیره. در این بین با قاتلی به نام آکامه (Akame) که کارکتر مهمی در داستانه، آشنا میشیم .. آکامه با تاتسومی که قصد محافظت از آریا رو داره، درگیر میشه. طولی نمیگذره که یک عضو دیگه از گروه قاتلین این مبارزه رو متوقف میکنه و ما با یک چهره آشنا روبرو میشیم؛ این عضو کسی نیست جز لئونه، دختری که تاتسومی رو فریب داده بود. لئونه حقیقتی شوکه کننده رو در مورد آریا به زبون میاره و به تاتسومی میگه! راستش دوست دارم این موضوع رو براتون به صورت ابهام باقی بذارم! شاید حتی با اینکه این نکته‌ی ورودی به داستان هست، حس کنید اسپویلر بزرگی ـه و از طرف دیگه، حس میکنم قطع نوشته ـم در این نقطه، میتونه باعث کنجکاوی شما در مورد اون موضوع بشه. Aldnoah.Zero "بگذار عدالت اجرا شود .. حتی اگر بهشت را فرو میریزد." تا این لحظه این تنها تگ لاین و جمله‌ای هست که از اطلاعات داستانی انیمه منتشر شده و متاسفانه محتویات بیشتری در مورد داستان در دسترس نیست. اما جدا از این موضوع، تصاویر کارکترها و لیست عوامل کار مشخص شده و حداقل از اون لحاظ میتونیم برداشت ذهنی خودمون رو شکل بدیم. این انیمه، انیمه‌ای اوریجینال و رباتی هست که قراره فصل تابستان پخش بشه. حقیقتش اینه که، با دیدن تریلر آنچنان جذب فضای کاری نشدم و حس کردم نمیتونه آنچنان تفاوتی بزرگی با انیمه‌های رباتی دیگه داشته باشه ولی وقتی عوامل کاری این انیمه رو دیدم، ذهنیتم از این رو به اون رو شد و حالا مشتاق امتحان کردن این کار رباتی هستم. برام مهم نیست که چند فصل اخیر و روی هم رفته آنچنان میونه خوبی با کارهای رباتی نداشتم، حس میکنم میتونه کار خوبی بشه. شما هم میتونید با مراجعه به تریلر، به نظر شخصی خودتون پی ببرید ولی بعد از دیدن تریلر حتما عوامل اصلی انیمه رو چک کنید. نکته مثبتی که باید در مورد این انیمه بدونید اینه که، خالق اصلی کار Gen Urobuchi هست؛ کسی که بخاطر استایل تاریک کارهاش معروف ـه و بخاطر ساخت کارهایی با چرخش داستانی تراژدیک و شوکه کننده حسابی پرطرفدار شده. یه چیز فرعی جالب در مورد این شخصیت، لقبی هست که بهش دادن و اون لقب "Urobutcher" هست! (ایشون داستان و کارکتر رو قصابی میکنند!) از جمله کارهای محبوبش میشه انیمه Puella Magi Madoka Magica و لایت ناول Fate/Zero نام برد که هر دو معرف حضور انیمه‌بین ها هستند. ضمن اینکه دوست دارم به یکی از کارهای محبوب خودم که نوشته این شخصیت بوده، Suisei no Garugantia هم اشاره‌ای کنم و بگم که اونجا هم واقعاً کارش عالی بود. Suisei no Garugantia کار رباتی بود که واقعا دوست داشتم و تفاوت بزرگی در برابر انیمه‌های رباتی درون ذهن من ایجاد کرد .. سوپرایز بزرگی در طول داستان به چشم بیننده میخوره و انیمه هم لحظات شوکه کننده خاص خودش رو داشت. Bakumatsu Rock اجازه میدید از کلمه "عجیب" استفاده کنم؟! واقعا به نظر من این انیمه داستان اولیه‌ی عجیب و غریبی داره و اصلا بخاطر همین کنجکاوی داستان اولیه هم که شده، دوست دارم اپیزود اول این انیمه رو چک کنم. دوره‌ای قدیمی و ستاره‌های راکی که قراره در اون دوره حضور داشته باشند، گیتارهای برقی ای که بالا برده میشه و برای نواختن آهنــگی آزادی بخش به صدا در میان! چه شود ... ! خیــــــلی کنجکاوم بدونم که Studio Deen چطور از مسیر ساخت کارهایی مثل Sakura Trick و Pupa در چند فصل اخیر، به چنین مسیری پا گذاشته و واقعا درون اون میز گرد تصمیم گیری برای ساخت این انیمه چه گذشته! من نمیگم این انیمه، انیمه بدی میشه و هنوز قضاوت در مورد محتوای انیمه زود هست ولی مسلماً شروع داستانی کار عجیب ـه. بهرحال منتظر میمونیم و در زمان پخش انیمه باهاش همراه میشیم ... شاید این ایده برامون جالب انگیز و دیدنی از آب در اومد.




Barakamon از اونجایی که من مدتی ـه دارم مانگای این کار رو میخونم، میتونم به شما اطلاعات مناسبی رو در مورد محتوای داستانی بدم و دوست دارم تا ممکنه شما رو به فضای کاری این انیمه نزدیک کنم. جا داره تو همین شروع به این اشاره کنم که، محیط و لوکیشن‌های انیمه واقعا جالب ـه و من از دیدن یک محیط جزیره‌ای و محلی در طول خواندن مانگا حسابی لذت بردم، رفتن به دریا و بلندی‌ها، کوه‌ها و چرخیدن در محیط محلی جزیره و ... همه چیز رو در درباره این نکته دوست داشتم. نکته دیگه‌ای که به زیبایی لوکیشن این انیمه کمک میکنه، حس آرامش‌‎بخشی هست که این مانگا داره ... حس کودکانه‌ای که با همراه شدن با نارو و دوستانش و دیدن شیطنت‌های اونا به خواننده منتقل میشه و لذتی که میشه از یک بازیگوشی کودکانه برد، این مطلب هم در فضای مانگا دلچسبی خاصی داشت. یک جورایی، به راحتی میشه این انیمه رو در دسته انیمه‌های ریلکس کننده قرار داد. از طرف دیگه، کمدی هم درون داستان وجود داره و رابطه سنسی با مردم جزیره و نارو گاهی خواننده رو مجبور به لبخند زدن میکنه. به خاطر دارم که فصل قبل با هم در مورد انیمه‌هایی با داستان اپیزودیک حرف زدیم و اینکه فقط به دلیل اپیزودیک بودن یک انیمه، نمیشه اون انیمه رو بد دونست و انیمه‌هایی با داستان اپیزودیک هم نقاط قوت خاص خودشونُ دارند. به کارهایی مثل Gintama و Natsume Yuujinchou اشاره کردم و از جو عالی اونا براتون گفتم. حالا دوباره با کاری اپیزودیک روبرو هستیم .. جایی که هر اپیزود داستانی از سنسی به پیش کشیده میشه و ماجراجویی نارو، دختر کوچولوی داستان ـمون رو با سنسی دنبال خواهیم کرد و در کنارش گاهی هم مردم دوست داشتنی جزیره رو وارد فضای داستانی خودمون میکنیم. دو تریلری که از انیمه منتشر شده، بیشتر حالتی کمدی به خودشون داشتند و از ورود سنسی به جزیره تصاویری رو در بر میگیرند. با اینکه تریلرها کوتاه هستند ولی میشه برداشتی اولیه نسبت به انیمه و نزدیکی اون به فضای مانگا داشت و به نظر من تا به اینجای کار، به نظر خوب و مناسب هستند و امیدواری من برای نزدیک بودن انیمه به مانگا در سطح بالایی قرار داره. DRAMAtical Murder داستان این انیمه سال‌هایی در آینده شکل میگیره؛ جایی که بازی ای به نام Rhyme که یک بازی مبارزه‌ای مجازی ـه. بین تمام مردم شدیداً محبوبه. مردم این دوره ماشین‌هایی با هوش مصنوعی به نام "All-Mate" رو در اختیار دارند. هر All-Mate ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری خاص خودشو داره و میشه از اونا استفاده‌های مختلفی کرد. All-Mate مدل‌های متفاوتی دارند و به دلیل هوش مصنوعی ای که دارند، میشه ازشون به عنوان شریک بازی در بازی Rhyme هم استفاده کرد. مثلا All-Mate کارکتر اصلی داستان ـمون (Aoba Seragaki) ، یکی از مدل‌های قدیمی All-Mate ها محسوب میشه و ظاهر یک سگ پومرانی سیاه رو به خودش داره. (++) Aoba ، پسر داستان ما، زندگی معمولی ای رو با مادربزرگش در جزیره Midorijima میگذرونه و برخلاف دوستانش، اصلا در بازی Rhyme شرکت نمیکنه و همینطور، عضو هیچ دسته و یا گروهی هم نیست. طولی نمیگذره که شرایط عوض میشه و با پخش شدن شایعات ناپدید شدن مردم جزیره، Aoba برای حفظ زندگی روزمره خوب خودش تلاش میکنه پرده از این راز مرموز برداره. حالا باید در کنار آشنا شدن با دنیای تخیلی خاص داستان، با Aoba همراه بشیم و راه اونو برای وارد به بازی Rhyme دنبال کنیم. Gekkan Shoujo Nozaki-kun وقت معرفی کار دیگه‌ای از استودیوی Dogakobo رسیده. این استودیو بهار در بین ما نبود ولی زمستان یه کار دوست داشتنی به اسم Mikakunin de Shinkoukei ارائه کرد که مورد توجه خیلی ها قرار گرفت. از جمله کارهای قبلی این استودیو که فصل های قبل هم بهشون اشاره کردیم، میشه به Love Lab ، GJ-bu ، Yuru Yuri ، Myself; Yourself و ... اشاره کرد که هر کدوم از اونا در نوع خودشون کار محبوبی بودند. اینبار این استودیو به سراغ کاری کمدی و عاشقانه اومده و به نظر میرسه باز هم قراره کار محبوبی رو تولید کنه. نظرات اهالی مانگای این انیمه اونقدر مثبت بود که وسوسه خوندن یک چپتر رو به من منتقل کرد و خُب، بعد از خوندن یک چپتر، فضا کاملا برام دلچسب بود و اونو دوست داشتم. حس میکنم میتونه کار سرگرم کننده و خیلی خوبی از آب در بیاد. Glasslip "از اونطرف شیشه، میشه آینده رو دید." داستان "توکا فوکامی" دختر 17 ساله ای که رویای شیشه ساز شدن رو در سر داره و در کنار دوستان خودش به زندگی ادامه میده. داستان شش دانش آموز دبیرستانی که در کنار هم روزهای تابستان رو سپری میکنند. واقعا نمیشه این خلاصه کوتاه داستانی رو خوند و به یاد انیمه Nagi no Asukara نیافتاد. P.A. Works باز هم به سراغ کاری با پتانسیل درام بالا رفته و اینبار با یک فضای واقع‌گرایانه بیشتر به سمت ما اومده. مطمئنا بیننده‌های زیادی به دلیل علاقه ای که به کار قبلی این استودیو داشتند، به سراغ کار جدید میان و انتظارات از این کار بالاست. تریلر کار واقعا زیبا بود و تا حد زیادی خیال طرفدارای انیمه رو راحت کرد. میشه محیط جذاب و چشم نواز انیمه رو به چشم دید و با کارکترها تا حدودی آشنا شد. دیدن تریلر رو به شما پیشنهاد میکنم و فکر کنم اکثر کسایی که به فضای کارهای درام و رمنس علاقه داشته باشند، میتونند با فضای دلچسب این انیمه همراه باشن و ازش لذت ببرند. Hanayamata وقتی مانگای کار رو میخوندم، متوجه شدم که ظاهر و شکل به تصویر کشیده شدن رقص yosakoi به نظر عالی میاد و جلوه زیبایی به فضای مانگا داده بود. حس میکنم صحنه‌های رقص yosakoi درون انیمه جز نکات مثبت خواهد بود و میتونه توجه من رو به خودش جلب کنه. استفاده از لباس‌های سنتی و موسیقی مدرن در یک رقص در نوع خودش جالب و کنجکاو کننده ست. واقعا چطور میشه این دو مورد رو با هم تلفیق کرد؟! ظاهر کارکترها معمولی و در سطح خوبی بود و روی هم رفته میشه انتظار یک کار خوب Slice of Life رو از این انیمه داشت. امیدوارم یکی از کارهای سوپرایز کننده فصل تابستان باشه و بتونیم هر هفته با دید مثبتی به سراغش بریم. Jinsei هنوز خبری از لیست دوبلوری انیمه نیست و این نقطه از کار در ابهام به سر میبره و البته چیز دیگه ای که برای من به صورت یک علامت سوال در اومده، قسمت ژانری انیمه ست که چیزی جز Slice of life رو در خودش نداره. با توجه به فضای مدرسه ای کار میشه پیش بینی کرد که تگ کمدی هم به این لیست اضافه بشه و خُب، بهرحال باید منتظر از ابهام در اومدن در مورد این مسئله باشیم. هنوز تریلری از انیمه منتشر نشده ولی تصاویری ظاهر کارکترها و طراحی اون ها منتشر شده که دیدنشون خالی از لطف نیست و به نظر میاد در سطح مناسبی قرار دارند. در کل من انتظار دیدن یک کار برش زندگی معمولی رو به خوب رو از این کار دارم و باید ببینیم قرار چه جور انیمه ای از آب در بیاد. Kantai Collection اقتباسی از بازی کارتی شبیه سازی جنگی و نظامی ای که با همین نام در سال 2013 ریلیز شده و از اون زمان تا به امروز، محبوبیت زیادی نصیب این بازی شده. کارت های بازی، ناوهایی جنگی مربوط به ژاپن و دوره جنگ جهانی دوم ژاپنی‌ها هستند که با وابستگی خاص و داشتن اطلاعات تاریخی مربوط به اون زمان در قالب دخترهایی خوشگل به نام Kanmusu (دخترهای ناو جنگی!) ترسیم شده اند و در بازی به کار برده میشند. بازیکن در این بازی، نقش آدمیرال یا دریاسالا رو به عهده میگیره و باید در قالب این بازی، عملیاتی مثل ساخت، تعمیر و آموزش ناو های جنگی رو انجام بده و دخترهای ناو جنگی خودش رو برای انجام ماموریت هایی مختلف به لوکیشن های متفاوتی از بازی بفرسته. هر ماموریتی که به اتمام میرسه، سطح لِول بازیکن بالا میره و میتونه کارت های Kanmusu جدیدتری رو به دست بیاره و البته .. اون Kanmusu دخترهای کاوایی جدیدتری هستند! همونطور که اشاره کردم، بازی در سال 2013 منتشر شده و هدف اولیه در زمان انتشار "رسیدن به صد هزار کاربر" برای این بازی بوده اما شمارش آخری که از کاربرهای این بازی به عمل اومده، هشتصد هزار کاربر رو نشون میده که واقعا یه شماره جالب در مقابل انتظار اولیه برای این بازی محسوب میشه و نشان از محبوبیتی داره که این بازی در طول زمانی کوتاه کسب کرده. Love Stage دینگ دینگ! درست حدس زدید. با معرفی یک انیمه Shounen Ai در خدمت شما هستیم. مانگایی که انیمه از اون گرفته شده، ژانری مثل Ya//oi رو در لیست ژانری خودش داره ولی به نظر میرسه در ورژن انیمه‌ای قراره سطح پرداخت رابطه رمنس بین دو پسر داستان کمی کمتر بشه و به طرز متفاوتی به سراغ این رابطه عاشقانه بریم! حداقل این چیزی ـه که از عنوان ژانری کار برمیاد و دلیل تفاوت ژانری بین انیمه و مانگا به چنین چیزی اشاره داره. با توجه به زیاد شدن اثرها و انیمه‌های Yuri در چند وقت اخیر انتظارش میرفت که کم کم سر و کله انیمه‌های مخالف این ژانر یعنی Ya//oi هم پیدا بشه و حتما علاقمندان خاص خودشونُ پیدا میکنند. بهرحال اگه شما قصد دیدن این انیمه رو دارید، بفرمایید جلو ولی من از الان اونو وارد لیست ممنوعه فصل تابستان خودم کردم و براش لحظه شماری نمیکنم ولی .. شاید کمی مشتاقم در مقابل نظرات بیننده‌های مختلف قرار بگیرم و برداشت اونا رو از چنین اثری متوجه بشم و از این طریق، باب سرگرمی خودم رو برای لحظاتی از هفته محیا کرده باشم. این بزرگترین هدف من از چشم داشتن به این اثر و گذرا عبور کردن از کنارش هست. Majimoji Rurumo سناریو و سوژه داستانی انیمه، متصل شدن دختری به صورت اتفاقی به پسر و شخصیت اول داستان کمی تکراری ـه و استفاده از این حالت شروع داستانی بارها انجام گرفته و چیز تازه و جدیدی نیست ولی با گذری درون فضای مانگا میتونم بگم که تمرکز اصلی انیمه روی کمدی هست و فرضاً در شروع داستان، بیشتر از اینکه حالت جدی خاصی رو دنبال کنیم، روی انحراف فکری و تفکرات خنده دار شخصیت اصلی و ارتباطی که با رورومو پیدا میکنه، متمرکز هستیم. حتی کارکتر رورومو هم ویژگی‌های کمدی خودشو داره. از اون کارکترهایی ـه که رفتار عجیب و غریبی داره و گاهی حراکت سوپرایز کننده ازش سر میزنه. بهرحال، به نظر میرسه پتانسیل تبدیل شدن به یک انیمه کمدی خوب رو داشته باشه و باید ببینیم این هدف چقدر دور از دسترس ـه و پرداخت انیمه چقدر خوب خواهد بود. Momo Kyun Sword این انیمه، ساخته شده از روی لایت ناولی ـه که از سال 2012 در حال پخش ـه. نکته جالبی که در مورد این سری وجود داره اینه که، کارکتر اصلی این داستان بر اساس Momotarō ، فولکلور ژاپنی ای با همین نام هست. "مومو" در زبان ژاپنی به معنای "هلو" هست و دختر داستان ما، "موموکو" شمشیر زنی ـه که درون یک هلو به دنیا اومده. موموکو بهمراه همراهان همیشگی خودش، خدای سگ "اینوگامی" ، خدای میمون "ساروگامی" و خدای قرقاول "کیجیگامی" درون بهشتی پر از صلح و صفا زندگی میکنه. ولی .. البته که این جریان دوامی نداره! ارتشی شیطانی که توسط پادشاهی شیطانی رهبری میشن، به این بهشت حمله میکنند و گنج ارزشمندی که از سرزمین موموکو محافظت میکرده رو میدزدند. موموکو برای پس گرفتن این گنج با ارزش و نجات مردم سرزمین، بهمراه سه دوست همیشگی خودش، شروع به سفر میکنه و ماجراجویی جالبی رو شروع میکنه. Nobunaga Concerto کنجکاوی من در سطح خوبیه و حس جالبی درباره انیمه دارم. خاطره خوبی از این شکل داستانی و سفر به گذشته برای ورود به دوره نوبوناگا دارم و وقتی لیست دوبلورهای انیمه رو یک نگاه میندازم، بیشتر به سمت انیمه کشیده میشم. قبلا چنین وصف داستانی ای رو با مقداری تفاوت در انیمه Oda Nobuna no Yabou دیده بودیم و به نظر من اون انیمه حس سرگرم کننده خوبی داشت. البته اونجا با ورژن دختر کارکتر نوبوناگا طرف بودیم و اسم کارکتر به حالت دخترانه ای به نام Nobuna تغییر پیدا کرده بود. اونجا هم پسر داستان، "ساگارا" از زمان حال به گذشته سفر کرد ولی خُب، تبدیل به نوبوناگا نشد و با نوبوناگای دختر ملاقات کرد. بهرحال، این اثر جدید یعنی Nobunaga Concerto حداقل شروعی مشابه به اون داره و حس تکراری داستانی رو ناخواسته به بیننده منتقل میکنه. اما باید ببینیم قراره با چه چیزی روبرو بشیم .. با توجه به اطلاعات موجود در مورد مانگا به نظر نمیرسه یه کار ساده و معمولی جلوی روی ما قراره گرفته باشه. Sword Art Online II  فصل دوم این انیمه زیبا قراره در تابستان هر هفته ما رو سرگرم کنه. من هم مثل شما انتظارات زیادی از این فصل جدید دارم و میدونم که مسلماً حرف هایی برای گفتن داره. مسئله ای که کنجکاوی خیلی ها رو بهمراه داره، روند پیشروی داستانی این سری هست؛ اینکه آیا در نیمه دوم هم مثل فصل اول این انیمه، تغییرات زیادی رو به چشم میبینیم یا قراره با یک روند ثابت به پیشروی خودمون ادامه بدیم. شکل تغییر داستانی نیمه دوم سری اول، خیلی ها رو از فضای انیمه دور کرد، زده کرد ولی خبر خوب اینه که، طبق شنیده‌ها این آرک از اون پیچش داستانی عجیب و غریب نداره و قراره به شکلی جذاب مسیری خاص رو دنبال کنه. فصل دوم قراره آرکی از لایت ناول کار به نام Phantom Bullet رو پوشش بده. این آرک "کیریتو" رو وارد دنیای بازی ای با سبک VRMMO به نام Gun Gale Online میکنه (VRMMO مخففی برای Virtual Reality Massively Multiplayer Online هست.) تغییر بزرگی که در عوامل انیمه ایجاد شده، اینه که دوبلور و کارکتر اصلی و جدیدی به لیست کاری فصل دوم اضافه شده و این کارکتر که دختری به نام "شینو آسادا" ـه، قراره کیریتو رو در دنیای بازی جدید همراهی کنه. دوبلور محبوبی به نام Sawashiro Miyuki اینجاست تا این کارکتر رو به زیبایی هر چه تمام تر به تصویر بکشه و من مطمئنم که شنیدن صدای این دوبلور در قالب نقش "شینو" لذت خواهم. برد .. امیدوارم برای شما هم همینطور باشه. Rail Wars  چیزی که دوست دارم بگم اینه که، تریلر کار کمی منو به سمت دیدنش هُل داد و بهش امیدوار شدم، پیشنهاد میکنم شما هم نگاهی به تریلر انیمه داشته باشید. خصوصا تریلر اول کار به نسبت بهتر بود و از لحاظ انیمیشنی و بعضی از شات‌های تصاویر تریلر در سطح خوبی قرار داشت. میشد صحنه‌های اکشن مناسبی رو در فضای انیمه دید و انتظارات ذهنی لازم رو شکل داد. ضمن اینکه کارکترها طراحی جالبی داشتند، میشد از لحاظ منظره ای هم نکات مثبتی رو در فضای انیمه دید. اما تریلر دوم کمی متفاوت تر از تریلر اول بود و به نظر میرسید عنصر ایــچی عجیبی به فضای تریلر اضافه شده که حالا منو نسبت به فضای درونی انیمه دودل کرده. امیدوارم استفاده از ژانر ایــچی در فضای داستانی نو این انیمه، آسیب آنچنان زیادی بهش وارد نکنه و بتونه تعادل رو به اندازه قابل قبولی رعایت کنه. بهرحال، باید منتظر از راه رسیدن این انیمه باشیم و ببینیم چقدر میتونه خوب از آب در بیاد. Rokujouma no Shinryakusha  ناگفته پیداست که بودن یک کارکتر پسر در بین چندین و چند کارکتر دختر حسابی تکراری شده ولی حتی با تکراری شدن این فضا ، باز هم بیننده‌های خاص خودشو پیدا میکنه و تفاوت‌های ریز این سبک انیمه‌ها گاهی حس تازگی نیمچه خوبی رو به بیننده منتقل میکنند. حداقل میشه اینجا بجز دیدن یک تعداد دختر فضول، با یک روح دختر هم روبرو شد و شاید این کارکتر روح بتونه تفاوتی خوبی بین این انیمه و کارهای این سبکی ایجاد کنه. تریلر کار دقیقا محتوای انیمه رو به تصویر میکشه و به نظر من اگه بتونید با تریلر کنار بیاید، از دیدن انیمه هم لذت میبرید. استودیوی سازنده Silver Link ـه و به نظر من استودیی ـه گاهی کارهای خیلی خوبی رو ازش میبینیم. کارهایی مثل Strike the Blood ، WataMote ، Kokoro Connect ، Non Non Biyori از جمله کارهای این استودی به شمار میرند. حرف نهایی اینکه، به نظر نمیرسه این انیمه از یک کمدی معمولی رو به خوب فراتر بره و به نظر من انتظارات خودتونُ برای دیدن این انیمه پایین بیارید و با دیدی ساده به سراغ دیدنش برید .. امیدوارم کمی سوپرایز کننده از آب در بیاد. Kuroshitsuji: Book of Circus فصل سوم از این انیمه محبوب از راه رسیده و قراره آرک Noah Arc Circus از مانگا رو پوشش بده. من تا به امروز متاسفانه موفق به دیدن این سری نشدم ولی همیشه نیم نگاهی به اون داشته و دارم. فضای کلی کار و منظره بیرونی انیمه جذابیت خاصی برای من داره و حالا شاید با از راه رسیدن سری جدید، اشتیاق بیشتری برای دیدن این سری داشته باشم و به سراغش برم. چیزی که همیشه در مورد این سری انیمه ای کنجکاوی منو به همراه داره، محبوبیت کارکتری مثل Michaelis Sebastian ست. خدمتکاری مخوف و مرموز که حتی برای کسی مثل من که انیمه رو تا بحال ندیده، کشش خاصی رو ایجاد میکنه و دوست دارم وقتی که به سراغ این انیمه میرم، انتظاراتی که از این کارکتر دارم، برآورده بشه. بهرحال، مطمئنم بیننده‌هایی که این انیمه رو دنبال کردن، با ویژگی‌های رفتاری و لحظات تاپ این کارکتر به راحتی آشنا هستد و دلیل محبوبیت اونو درک میکنند. بگذریم .. سری سوم این انیمه زیبا در راهه و قراره داستان رو از اپیزود 15 فصل اول، جایی که داستان وارد حالتی فیلر وار شده بود، دنبال کنه و اینبار با محتویات مانگا همراه میشیم. باید ببینیم چقدر میتونه در بین انیمه‌های تابستان خوش بدرخشه و آیا رضایت طرفداران خودش رو برآورده میکنه یا نه. Sabagebu  شاید عجیب ترین نکته این انیمه برای من وجود ژانری مثل ژانر شوجو در لیست ژانرهای کاره. اینکه در کنار ژانری مثل نظامی، ژانر شوجو رو ببینیم، کم پیش میاد و کنجکاوم بدونم که واقعا ترکیب این دو ژانر کاملا متفاوت قراره چه چیزی رو تقدیم ما کنه. تریلری که از انیمه منتشر شده، آنچنان چیز خاصی نیست و اگه بخوام به تریلر انیمه نمره ای رو از 10 بدم، نمره 5.5 رو میدم (یا شاید هم کمتر!) میشه حال و هوای شوجوی انیمه رو درون تریلر دید و آشنایی نسبتاً خوبی برای استارت فراهم میکنه. با توجه به داستان اولیه، میشه کمی نسبت به اون تمرینات شبه نظامی هم کنجکاو بود و در انتظار دیدن شکل پرداخت درگیری های این باشگاه موند. احتمالا اپیزود اول این انیمه، اپیزودی خواهد بود که برای خیلی ها در مورد دراپ کردن و یا ادامه دادن اون سرنوشت ساز میشه و اون لحظه، لحظه اصلی تصمیم گیری در مورد انیمه میشه. خیلی دوست دارم بخاطر کارگردان انیمه هم که شده، جذب این انیمه بشم ... پس .. لطفا .. انیمه خوبی باش! Bishoujo Senshi Sailor Moon: Crystal بلاخره انیمه جدید این سری که به مناسبت بیستمین سالگرد سری ساخته شده، داره از راه میرسه. پخش انیمه کمی تاخیر خورد و به عقب افتاد .. قرار بود این انیمه در تابستان 2013 پخش بشه ، بعد از اون به زمستان 2013 و حالا بلاخره قراره در تابستان 2014 پخش بشه. من دوست دارم تصور کنم هر کسی که چند وقتی رو در دنیای انیمه‌ها گذرونده، اسم این سری رو شنیده و حداقل اینو میدونه که یکی از محبوب‌ترین سری‌های شوجو این اثر هست. سری انیمه در سال 1992 شروع شد و در طی 5 فصل متفاوت (Sailor Moon, Sailor Moon R, Sailor Moon S, Sailor Moon SuperS and Sailor Moon: Sailor Stars) تعداد 200 اپیزود ازش پخش شد که واقعا یه رقم جالب توجه برای یک اثر شوجو به حساب میاد و جالبه بدونید که این انیمه بین انیمه‌هایی جادویی این شکلی رکورددار ـه و بیشترین تعداد اپیزود در این ژانر رو به خودش اختصاص داده. فیلم‌ها، تئاترها، بازی‌های کامپیوتری و ... زیادی از این سری ساخته شده و اگه بخوام خلاصه وار بگم باید این جمله رو به کار ببرم : واقعا محبوبیت این سری غیرقابل انکاره. اطلاعات زیادی در مورد محبوبیت سری و اینکه فروش‌ها و کُپی های منتشر شده چقدر بوده، وجود داره که بهرحال فکر میکنم بهتره با گفتن این موضوع که این سری خیلی محبوبه، از کنار اون موضوعات بگذریم. Futsuu no Joshikousei ga [Locodol] Yatte Mita انیمه‌ای آیدولی! داستان زندگی دختری دبیرستانی به اسم ناناکو و سنپای اون (یوکاری) .. ناناکو به درخواست عموی خودش تبدیل به آیدول شهرشون میشه و حالا باید زندگی آیدولی و پیشروی به سمت محبوبیت و شهرت بیشتر رو ادامه بده. گرفته شده از مانگایی 4-پنله که از سال 2011 تا الان در حال پخشه. اگه نظر من رو بخواید بدونید، باید بگم که ظاهر کار اونقدرها بد به نظر نمیرسه ولی مطمئناً انتظارات خودم رو پایین میارم و انتظار یه انیمه سوپرایز کننده و خیلی خوب رو ندارم. به نظر نمیرسه آنچنان داستان خاص و زیبایی پیش روی ما باشه و خُب، بیشتر به یک کار سرگرم کننده و متوسط شباهت داره. درجه جذابیت و اشتیاق رفتن به سراغ این کار برای من کمتر از اکثر انیمه‌های این فصل ـه ولی حتما شروعش رو چک میکنم و سر از جریان و محتوای اون در میارم. Free! Eternal Summer منم تو شروع فصلی که سیزن اول این انیمه پخش شد، وقتی ظاهر کار رو دیدم، با خودم فکر کردم "واقعا کیوتو چرا تصمیم به ساخت چنین انیمه‌ای گرفته؟!" به عنوان یک پسر علاقه‌ای به دیدن فن سرویس‌های پسرانه و فضایی که قرار بود توسط کیوتو درون این انیمه به تصویر کشیده بشه، نداشتم و بهمراه خیلی های دیگه فکر میکردم کار ضعیفی از آب در میاد و به این تصور بودم که حداقل بین طرفداران پسر انیمه‌ای آنچنان طرفداری پیدا نمیکنه. اما پخش شدن انیمه همه چیز رو تغییر داد و نظرات برگشت و امیدها زنده شد. یادمه هنوز تا قسمت‌های سوم و چهارم انیمه، دید منفی خودم رو حفظ کرده بودم و سعی میکردم دلیلی برای دراپ کردن انیمه پیدا کنم ولی رفته رفته نظر من هم عوض شد و تونستم دلیل ساخته شدن این انیمه رو درک کنم. درسته که گاهی کمی فن سرویس‌های فضای انیمه زیاد میشد (از نظر من) ولی داستان انیمه و محیط استخری اون واقعا دیدنی بود .. هر قسمت من رو به دنبال خودش میکشوند، کیوتو به زیبایی مسابقات شنا رو به تصویر کشیده بود .. یک محیط زیبا و دیدنی با حس رقابتی بین چند کارکتر درون انیمه و ... آره، پایان بندی انیمه رو هم دوست داشتم. روند فکری من در مورد این سری از متنفر بودن در شروع سری شروع شد و بعد، به سمتی حرکت کرد که وقتی در انتهای اپیزود آخر خبر فصل دوم روی تصویر نقش بست، خوشحال شدم و حالا با رسیدن تابستان، مشتاق دیدن فصل دوم این انیمه هستم. Space☆Dandy 2 آماده برگشتن به فضا و دنبال کردن ماجراجویی‌های خوشتیپ فضایی داستان ـمون هستید؟! من که خیلی آماده ام و مشتاق دیدن خلاقیت‌های نیمه دوم یا همون فصل دوم انیمه هستم. فصل اول اونقدر از لحاظ موضوعی تفاوت و خلاقیت داشت که واقعاً انگشت به دهان مونده بودم .. جداً هر اپیزود با اپیزود قبل زمین تا آسمون فرق داشت .. از نجات دادن یک دختر کوچولو، به دوران زامبی شدن میرفتیم و بعد به جنگ بین شرت‌ها و جلیقه‌ها وارد میشدیم و بعد از اون مسابقه‌ای فضایی از راه میرسید و ... این تفاوت موضوعی اپیزودیک چیزی بود که بعضی ها رو نسبت به انیمه و جریان حرکتش زده کرد ولی برای من این اثر رو تبدیل به یک کار کاملاً سرگرم کننده کرده بود و نمیتونستم برای رسیدن هفته بعد و سوپرایز شدنم از سوژه اپیزود منتظر بمونم .. میدونستم باز هم یک داستان عجیب و غیرمنتظره دیگه در راهه. در فصل اول تمام کارکترهای مهم رو شناختیم .. دندی، با اون افکار و سیاست‌های ذهنی خاصی که داشت، منحرفانه بودنش به نسبت خیلی از کارکترهای انیمه ای دیگه در درجه پایین تری قرار داره ولی خُب .. بهرحال منحرف بود. کیوتی، ربات دوست داشتنی داستان و بلاهایی که سرش اومد .. بارها داستان اپیزودیک به سمت کیوتی چرخید و تونستیم جنبه خیلی متفاوتی از یک ربات رو به چشم ببینیم و در کنارش میو هم چنین کارکتری بود .. لحظات گربه ای خاص خودشو داشت و خصوصاً تو نیمه دوم تمرکز کارکتری جالبی روی میو انجام گرفت. دکتر گل و همراه خودش و تعقیب و گریزهاشون با دندی و .. فرمانده پری که همچنان منو به یاد Inferno Cop میندازه و بابت این قضیه لحظات کمدی بامزه ای رو به خاطر میارم. این سه نفر هم در جریان انیمه بارها به تصویر کشیده شدن. دندی رو دنبال کردن ولی انگار قرار نیست بفهمیم اونا واقعاً چرا به دنبال دندی هستن. در کنار این کارکترها، هانی و اسکارلت رو هم داشتیم که به نسبت بقیه کارکترها حضور پررنگ تری داشتند. خوبی ای که این تعداد کارکتر اصلی کم به این کار اپیزودیک داده بود این بود که، میتونستیم انواع و اقسام کارکترهای فرعی رو با هم ببینیم و باهاشون آشنا بشیم. واقعا تنوع خوبی در این زمینه وجود داشت و کارکتر پردازی انیمه جز نکات مثبتش بود. Shirogane no Ishi Argevollen احتمالاً از ظاهر تصویر و نگاه کوتاه مربوط به داستان اولیه داستان هم تونستید حدس بزنید که این انیمه یک انیمه رباتی ـه و قراره پسر داستان رو سوار بر رباتی در حال جنگیدن با دشمنان کشور ببینیم. به نظر میرسه مثل همیشه حسی حماسی درون فضای انیمه نهفته باشه و میشه سیگنال‌های مربوط بهش رو به راحتی دریافت کرد. تریلر منتشر شده از انیمه آنچنان خاص نیست، مبارزه‌های رباتی معمولی به نظر میرسن، کارکترها آنچنان خاص نیستن و روی هم رفته، من که تحت تاثیر قرار نگرفتم. البته مسلماً طرفدارهای ژانر رباتی نظر بهتری نسبت به نظر من میتونن بدن و باید در انتظار برخورد جوامع انیمه‌ای با این انیمه رباتی جدید باشیم. Seirei Tsukai no Blade Dance یکی از کارهای برگرفته شده از لایت ناول این فصل که لایت ناول اثر از سال 2010 توسط Yū Shimizu نوشته شده و بعد از اون در سال 2012 مانگایی توسط همین نویسنده و با دستان Hyōju Issei به تصویر کشیده شده و حالا نوبت به سری انیمه‌ای اقتباس شده از این انیمه ست. به نظر میاد یه کار هارم نسبتاً خوب باشه و شاید با توجه به تنوع ژانری زیادی که درون لیست ژانری اون به چشم میخوره، بتونیم پرداخت نسبتاً جالبی رو در انیمه شاهد باشیم. صحنه‌های اکشن، ایچی، رمنس و ... خوب میتونه در این انیمه وجود داشته باشه و دور از انتظار نیست. بهرحال باید چشم انتظار از راه رسیدن این انیمه و روبرو شدن با فضای جدید اون باشیم. امیدوارم در سرگرم کننده باشه و بتونه ما رو به دنبال خودش بکشونه. Yama no Susume Season 2 انیمه‌ای متمرکز به کوهنوردی .. دخترای بامزه‌ای که وقتشون رو به صعود کردن به کوه‌های ژاپنی میگذرونن. از نظر من این انیمه حس آموزشی نسبتاً خوبی هم داشت و تونست به عنوان یک انیمه کوتاه خوب عمل کنه. فصل اول 3 دقیقه ای بود و حالا زمان طولانی تری به انیمه اختصاص داده شده .. قراره در قالب اپیزودهای 15 دقیقه ای پخش بشه. باید ببینیم دوباره قراره به سراغ چه کوه‌هایی بریم و داستان دخترای کاوایی این انیمه به چه جهتی حرکت میکنه.

One Piece // It's Finally That Time

One Piece // It's Finally That Time





اهم اهم! خُب، نمیدونم .. یهویی تصمیم گرفتم و شروع به دیدن کردم. یکی از انیمه‌های بلندی بود که از تعداد زیاد اپیزودهاش میترسیدم و فکر نمیکردم بتونم روزی اونو شروع کنم. کمی با دودلی شروع به دیدنش کردم و خوشبختانه از همون شروع انیمه جذب محیط و فضای ماجراجویانه انیمه شدم. فکر میکنم رفته رفته بهتر میشه و حتی همین الان که لوفی در حال جمع آوری اعضای کشتی خودش و دوستانش هست، برام دلچسب و دیدنی بوده. تا اینجا عضوی نبود که برام اعصاب خرد کن باشه و این نکته برای خودم سوپرایزه چون با توجه به زیاد بودن کارکترهای اصلی، حدس میزدم حداقل یکی دو کارکتر اینجور باشه ولی در عوض، اکثر کارکترها بک گراند جالبی دارن و میشه اونا رو درک کرد و باهاشون همراه شد.


امیدوارم جذابیت انیمه رفته رفته بیشتر هم بشه و بتونم تمام اپیزودهاش رو ببینم. زمان زیادی رو میطلبه و خُب، باید ببینم روزانه چند اپیزود میتونم ببینم. فعلاً روزانه 5 اپیزودی میبینم و گاهی شاید بیشتر هم بشه. بستگی به آرک مورد نظر داره و اینکه چقدر خوب ساخته شده. زمان همه چیز رو مشخص میکنه.


این نیمچه صحبتی در مورد وان پیس بود. اطلاع از اینکه در حال دیدن این انیمه هستم. یکی از کارهای محبوب انیمه ای ...

Trigun // Or Having Fun With Vash the Stampede

Trigun // Or Having Fun With Vash the Stampede

Review





مدت زیادی بود که نام این انیمه رو میشنیدم و بارها به این جمله که "Trigun انیمه‌ای هست که هر انیمه‌بینی باید به سراغ دیدن ـش بره" ، برخورد کرده بودم. مسلما وقتی با چنین جمله‌ای روبرو بشیم، ناخودآگاه انتظارات ما از دیدن انیمه مورد نظر بالا میره و شرایط و ملاک های خاصی رو برای دیدن اون انیمه مد نظر قرار میدیم. حسی که قبل از دیدن انیمه داشتم، حس مثبتی بود ... وقتی از محیط بیرونی به فضای انیمه نیم نگاهی می انداختم، چیزهای خوبی رو برای دیدن به چشم میدیدم؛ یک کارکتر اول خوشتیپ و با کلاس و جذاب، فضای وسترن که یکی از نکته‌های خیلی مثبت بیرونی هست (کمتر میشه انیمه ای رو با فضای وسترن و لوکیشین های این چنینی پیدا کرد) ، نمره بالا و تعریفات زیادی که از انیمه شنیده بودم و ... بهرحال حالا وقتش بود که به سراغ دیدن این انیمه برم و اونو با سلیقه انیمه ای خودم بسنجم.


[حاوی اسپویلر] کاری که Trigun در نیمه اول انیمه به زیبایی انجام میده، معرفی کارکتر وش و همراهان اون ـه. هر کدوم به شکلی و در یک سناریوی خاص به تصویر کشیده میشن! برخلاف انتظارم وش از اون کارکترهای تمام خونسرد و همه کاره نبود .. یه کارکتر کمدی و بامزه بود که اسمش بر سر زبون ها افتاده بود، همه از اون میترسیدن و حالا ما، بینندگان انیمه تو نیمه راه به سراغ وش میریم و جزئی از همراهان اون میشیم! خوشبختانه کنجکاوی مربوط به گذشته وش در ادامه ارضا میشه و میتونیم از اتفاقاتی که بر سر وش اومده، باخبر بشیم. نیمه اول خیلی خوب بود، مطمئنم اگه دنبال یه کار اکشن بهمراه کمدی خوبی هستید، این نیمه اول باب میل شما خواهد بود ولی نقطه عطف انیمه، در نیمه راه پیش کشیده میشه؛ جایی که تم جدی وارد فضای انیمه میشه و ممکنه هر بیننده ای نتونه با این تغییر محیط و فضای انیمه به راحتی کنار بیاد. از نظر من، بعد از اون اپیزودهای اولیه و دیدن ظاهر و رفتار کمدی وش، با رو شدن داستان و اتفاقاتی که وش رو از شروع به اینجای داستان رسونده، بیننده به درک بهتری از این کارکتر میرسه و میتونه با وش احساس همدردی بیشتری داشته باشه. اتفاقات بین نایوز و وش و پشت سر گذاشتن رم و ... تمام جزییاتی که وجود داشت، رفته رفته در طول نیمه دوم شکل زیبایی رو به داستان انیمه داد و نقطه اوج رو به سمت ما هُل داد .. بله، اون نقطه اوج، قسمت های پایانی بود که اتفاقات جذابی روبرو شدیم. اتفاقاتی مثل جریانات وولفود و عمل لگاتو در مقابل وش و مجبور کردن وش به عمل کردن برخلاف میل اون! همه چیز دست به دست هم داد تا بتونیم به اپیزود آخر برسیم؛ جایی که یک دوئل بی نظیر بین وش و نایوز برگزار شد.

اپیزود آخر از نظر من یک شاهکار بود. به زیبایی هر چه تمام تر شروع شد و تیکه های پاذل رو در کنار هم قرار داد و ما رو برای یک دوئل جذاب آماده کرد. صحنه‌های اپیزود آخر جز صحنه‌های محبوب من از این انیمه باقی میمونند و لحظات خاصی برام به شمار میان. پایان بندی مسلما مثبت ترین نکته انیمه از نظر من خواهد بود و وقتی به گذشته نگاه کنم و این انیمه رو به خاطر بیارم، به یاد پایان بندی بی نقص ش خواهم بود و اینکه چقدر بابت دیدن این شکل پایان بندی، راضی بودم و هستم.

در کنار موضوع کارکترها و پایان بندی که بهشون اشاراتی کردم، جا داره از موسیقی خوب انیمه هم یادی کنم که در فضای وسترن انیمه حسابی دلچسب بود و کار رو دیدنی تر کرده بود. از لحاظ انیمیشن با توجه به سال ساخت انیمه، به نظر کار عالی ای میرسه و من که مشکلی در دنبال کردن صحنه‌های اکشن و هیجانی انیمه نداشتم. صحنه‌های مورد علاقه زیادی داشتم و گاهی بعضی از دیالوگ ها هم برام جالب و شنیدنی بودن. روی هم رفته، این انیمه واقعا خوب بود و حالا که بهش نگاه میکنم، واقعا اونو تو لیستMust See مربوط به یک انیمه بین قرار میدم، از نظر من انیمه ای هست که باید دیده بشه و اگه یکی از ملاک های انتخاب انیمه ـتون به فضای این انیمه نزدیک ـه، پیشنهاد میکنم به سراغ دیدنش برید و اونو تست کنید. این انیمه، انیمه ای ـه که با یک بنگ کمدی شروع میشه و با یک بنگ دراماتیک تموم میشه!


شات‌هایی از فضای انیمه :










Ginga Eiyuu Densetsu: Waga Yuku wa Hoshi no Taikai

Ginga Eiyuu Densetsu: Waga Yuku wa Hoshi no Taikai | MAL
(Legend of the Galactic Heroes: My Conquest Is the Sea of Stars)
1988





مقدمه‌ای برای سری OVA های 110 قسمتی این انیمه معروف! مشتاقانه به سراغ دیدنش رفتم و حالا بعد از دیدنش باید بگم که، واقعا جواب انتظاراتم رو گرفتم. خیلی دوست داشتم روزی استارت این سری رو بزنم و اینقدر تعاریفی که در مورد این انیمه شنیده بودم، خوب بود که تصمیم گرفتم برای تست هم که شده فیلم اول رو تماشا کنم و دیدی نسبت به سری پیدا کنم. جدا از این موضوع "اشتیاق" ، وقتی به کار گرافیکی و سال تولید فیلم نگاه میکردم، انگیزه ـم کمی کم میشد و با خودم فکر میکردم "ممکنه به خاطر گرافیک کاری انیمه، ازش لذتی نبرم" ولی خوشبختانه فضای انیمه کاملا برام دلچسب بود و تونستم راضی از دیدن اون به فکر دیدن ادامه سری باشم. آره، انیمیشن فضایی کار خوب نیست و واضح ـه که اصلا نباید اونو با کارهای سال‌های اخیر مقایسه کرد. خط های شلیک سفینه‌ها به صورت خیلی ساده ‌ای به نمایش در میان و تصاویر جنگ های هوایی فاقد افکت های جالب و جذاب سینمایی هست ... حتی شاید بعضی‌ها برای توصیف اون صحنه‌های از کلماتی مثل "خنده‌دار و مضحک" استفاده کنند ولی برای من اینجور نبود و سعی کردم برخوردم با این فیلم مطابق با سال تولید و بودجه‌ی گرافیکی اون زمان انیمه‌ای باشه و خارج از بحث گیر دادن به گرافیک، از انیمه لذت ببرم. شاید خیلی از طرفدارهای این انیمه با من هم‌عقیده باشند که این انیمه آنچنان نیازی به گرافیک عالی و جذاب نداره .. به نظر میاد این سری نقاط مثبت دیگه ای داره که میتونه به راحتی بر اونا تکیه کنه و باز هم بیننده رو محصور در خودش نگه داره.

نکات مثبتی که مد نظر من هست و تونست تو این فیلم 1 ساعته توجه منو به خودش جلب کنه، به چند مورد تقسیم میشن؛ یک : موسیقی متن فوق العاده ... واقعا از شنیدن موسیقی متن انیمه در اون محیط فضایی لذت بردم. استفاده از موسیقی کلاسیک و شنیدنی در آشوب جنگ‌های فضایی و درهم و برهمی که برفضا حاکم هست، به نظر کار عجیبی میاد ولی اینجا واقعا جواب داده بود و به دلایلی کاملا به کار جلوه بهتری داده بود. از لحظه لحظه پخش موسیقی متن کار لذت بردم و به نظر من حداقل تو این فیلم، به کُل فضای انیمه روح بخشیده بود و امیدوارم که این سبک موسیقی ـرو در سری کار هم حفظ کرده باشند. دو : کارکترپردازی فیلم، کاملا میشه ظهور دو کارکتر جذاب (Wenli و Reinhard) رو به چشم دید و از همون شروع فیلم حضور این دو کارکتر باعث کنجکاو کردن بیننده میشه. دو کارکتری که هر کدوم خصوصیات جالب استراتژیکی خاص خودشون رو دارن. شاید بتونم بگم در این بین و فعلا از Wenli و افکار استراتژیکی اون بیشتر لذت بردم ولی مشتاقانه منتظر دیدن ادامه جریان پیشروی رابطه بین این دو کارکتر هستم و فکر میکنم Reinhard میتونه به راحتی منو راضی کنه. سه : پایان بندی فیلم، به نظر بی‌نقص میرسید؛ به عنوان یک فیلم مقدمه برای کار اصلی به خوبی تونست هر دو کارکتر مد نظر رو به بیننده معرفی کنه. چهار : دوبلوری و کار گویندگان انیمه، خیلی برام جالب بود و دوست داشتم اون صداهای اون دهه ژاپن رو بشنوم و خُب، به نظر خیلی خوب میرسیدن و کار صدا گذاری هم جز نقاط قوت کار از نظر من بود.

شاید نقاط مثبت دیگه‌ای هم بوده و حالا من حضور ذهن ندارم اما چیزی که برام مشخصه اینه که، باید به سراغ سری OVA ها برم. صحنه‌های ریز زیادی بود که دوست داشتم، برخوردهای زیردست‌ها با هم، دعواها و پیش‌بینی های جنگ‌های فضایی و ... دیالوگ‌های جالب، یکی از دیالوگ‌هایی که در طول فیلم درون ذهن بیننده باقی میمونه، تو شروع فیلم و از زبان راوی بیان میشه : "Perhaps man is a creature that must fight until the last one is dead" بود. شنیدن این جمله برای شروع این فیلم حس خوبی رو به من راجع به فیلم منقل کرد. در ادامه، بعد از دیدن جنگ‌های فضایی مابین انسان‌ها و بعضی از صحنه‌های فیلم و تلفیقی که موسیقی با اون صحنه‌ها داشت، ناخودآگاه ترکیبی از ارجاعات سینمایی مربوط به 2001: A Space Odyssey ، صحنه‌های موسیقی جذابش و همینطور، Planet of the Apes و اون لذت کاوش کردن درون معمای وجود انسانیت درون میمون‌ها وارد ذهنم شد. شاید ارجاع دوم آنچنان با ربط نباشه ولی بهرحال میتونستم باریکه‌هایی از رشته‌های داستانی اون فیلم رو در این محیط فضایی انیمه‌ای ببینم.

روی هم رفته، آره! واقعا از دیدنش لذت بردم. این کلمه "لذت بردن" رو بارها در طول نوشته ـم در مورد فیلم تکرار کردم و فکر کنم خوب تونستم حسی که بعد از دیدن فیلم پیدا کردم رو بیان کنم. مسلما به دنبال دیدن ادامه کار میرم ولی زمانش نامعلومه. ضمن اینکه حالا به اون خبر ساخت سری جدید از این سری با خوشبینی تمام نگاه میکنم و بهش فکر میکنم؛ "واقعا با گرافیک امروز، این صحنه‌های مبارزه فضایی و این داستان عمیق چه جذابیتی پیدا میکنه؟" اون سوالی ـه که باید منتظر جواب دادنش بمونیم!