M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Love Live! The School Idol Movie

Love Live! The School Idol Movie





ایول، عجب فیلم زیبایی بود ..


اگر ذره ای، فقط ذره ای اعتقاد دارید که انیمه های آیدولی ممکنه روزی به دل شما خوش بیان، باید این سری رو امتحان کنید؛ چون این انیمه دقیقاً همون انیمه ایه که برای تغییر نظر و زیر و رو کردن تفکر همه درباره انیمه های آیدولی ساخته شده. حداقل برای من اینطور بود. تا قبل از دیدن این انیمه تنفر زیادی از این ژانر داشتم و یا شاید بهتره بگم اهمیتی به این ژانر نمی دادم ولی دیدن چند شات از فضای انیمه و اینکه چقدر طراحی کارکتر اون ناز به نظر میرسید، منو مشتاق کرد که یکی دو قسمت از فصل اول رو امتحان کنم ... و حدس بزنید چی شد؟ بله، واقعاً به انیمه علاقه پیدا کردم. یه چیز کاملاً متفاوت با تمام انیمه های آیدولی بود .. فکری که پشت کار بود، اهمیتی که به کار داده شده بود و پرداختی که برای اون انجام شده بود، به شکلی عالی به چشم می خورد.









بعد از دیدن دو فصل، حالا نوبت به دیدن فیلم سینمایی رسیده بود.


فیلم پر بود از صحنه های موزیکال فوق العاده ^_^ .. علاوه بر آهنـگ و آوازهای خوب، میشد کلی روتین رقص دوست داشتنی رو از کارکترها دید و از فضای گرافیکی جذاب اون لذت برد. شاید این انیمه از معدود انیمه هایی باشه که استفاده درستی از CGI انجام داده و صحنه های رقص انیمه بطرز خیلی جذابی از آب در اومدن. کیفیت غیر CGI انیمیشن هم که مثل همیشه چشم نواز بود. هیچ ایرادی از انیمیشن این فیلم نمی گیرم .. چون جداً لذت کار رو چندین برابر کرده بود. و نکته جالب نحوه رسیدن به بعضی سکانس های رقص و موزیکال بود؛ اینکه مثل فیلم های موزیکال دهه های 40 ، 50 هالیوود، جین کلی وار، فرد آستر وار ناگهان یک کارکتر شروع به آواز خوندن می کرد و بقیه هم با اون همراه میشدن و بعد به سراغ ادامه داستان می رفتیم.


نمونه ای از سکانس های موزیکال ناگهانی :






داستان با برده شدن به آمریکا جلوه بسیار جالبی به خودش گرفت؛ کلاً حس و حال سفر در چنین محتوایی به خوبی جا می گیره. یاد فیلم سینمایی K-On و رفتن به انگلیس افتادم .. اینکه چطور یک انیمه برش زندگی تونست به شکل یک فیلم سینمایی در بیاد و موفق عمل کنه! از این طرف هم که اگه فروش و محبوبیت سری Love Live رو بررسی کنید، به راحتی می فهمید که این سری هم تونسته به حد و اندازه های غیرقابل باوری برسه و توصیف اینکه چقدر نسبت به انیمه های آیدولی دیگه برتره، کار سختیه.

بهرحال، کمدی فیلم زیاد نبود، قراره نبوده کمدی باشه ولی شیرینی کارکترها به راحتی لبخند رو روی لبم می آورد، نیکو، ماکی، اری، هونوکا، نوزومی و ... تک تکشون کارکترهای فوق خوبی واسه چنین اثری هستند و از لحاظ کارکترپردازی برای یک انیمه آیدولی باید این انیمه رو تحسین کنیم .. شاید فکر کنید یک گروه آیدولی با اینهمه کارکتر نمی تونه هر کارکتر رو به چشم مخاطب بشناسونه ولی اتفاقاً اینجا تک تک اونا منحصر به فرد هستند و میشه به راحتی هر کدوم رو دوست داشت. موسیقی معرکه بود، از این موضوع حرف زدم ولی جا داره دوباره بگم، سکانس های موزیکال پررنگ ترین نقطه فیلم بودند و جلوه زیبایی به کار داده بودند. فقط کافیه صحنه هایی از فیلم رو از نظر بگذرونید تا مشتاق دیدن کل سری بشید.






فعلاً به کار نمره 8 دادم ولی ممکنه بعدها نمره ـم بالاتر بره. چون واقعاً مشخصه عمر فیلم خوب خواهد بود و این اثر تبدیل به یکی از کارهای کلاسیک در ژانر خودش میشه. علاوه بر این نکته، خودم حس می کنم رابطه من با این سری بخاطر این فیلم چندین برابر عمیق تر شد و حالا دیگه بعد از دیدن این فیلم آخر، می تونم اونو یکی از کامل ترین سری های ترکیبی و متمایل به فضای برش زندگی و موسیقی بدونم!


لحظه هایی از فضای موزیکال فیلم :



Amanchu Anime - Summer 2016

 Amanchu! Manga by Aria's Amano Gets Summer 2016 TV Anime



هنوز تو حالت انکار به سر می برم. امروز صبح وقتی خبر رو شنیدم، دوسه بار چشم های خودم رو مالش دادم و به اینکه آیا می تونم به چیزی که جلوی چشمامه باور کنم یا نه، فکر کردم. خبر انیمه شدن آمانچو مثل یک رویای تا ابد برآورده نشده می موند .. خصوصاً بعد از انتظاری طولانی برای اعلام خبر مربوط به آریا و اینکه خبر از پخش OVA هایی در سینماهای ژاپن صحبت کرد. و پسر تو پرانتز : دیدن انیمه آریا تو سینما حتماً لذت عجیبی داره .. من که بهش فکر هم می کنم، اشک تو چشمام جمع میشه چه برسه به اینکه بخوام پا به اون سینما بذارم! و گمانم همین باعث میشه برای دیدن آمانچو هیجان غیرقابل وصفی داشته باشم .. فکر اینکه دوباره پا به دنیای زیبای خلق شده توسط آمانو کوزو بذارم و هر هفته چشم انتظار رسیدن انیمه باشم. نوع چشم انتظاری من در برابر این انیمه با یورو یوری و گینتاما فرق داره و هر کدوم به نحوی عالی هستند. احساسی که با شنیدن خبر آمانچو داشتم، آرامش عجیبی رو بهم داد. یکی دو روز اخیر با شروع شدن انیمه های پاییزی و درگیر ترجمه بودن  بشدت خسته شده بودم .. کمی خستگی روحی از بابت مسائل شخصی هم دست به دست هم داده بود تا دیشب با کسالت زیادی به خواب برم. امروز صبح با حس و حال سرحالی بیدار شدم .. نمی دونستم چرا ولی بهرحال طبق عادت روزانه خودم ANN رو چک کردم و یک آن با خبر انیمه شدن این مانگا مواجه شدم و از خوشحالی چند بار از سر جای خودم پریدم .. به معنای واقعی کلمه!

دوست دارم این احساس رو به خاطر بسپرم .. بارها برام پیش اومده ..
 بخاطر همین دارم ثبتش می کنم!


ی

من هنوز بخاطر خبر مربوط به انیمه آریا، گینتاما و یورو یوری خوشحالم .. این خبر هم شادی مظاعفی رو بهم منتقل کرده و الان که سر کارم هستم و دارم با هیجان تمام این جملات رو می نویسم، دوست دارم تا چندین ساعت دیگه درباره دلیل خوشحالی خودم صحبت کنم. تصور اینکه صحنه های زیبای زیر آبی مانگا رو قراره تو انیمه ببینم، برام فوق العاده دلنشینه ... هیکاری و فوتابا چه دوبلورهایی خواهند داشت .. موسیقی متن چطور خواهد بود .. از صمیم قلب آرزو می کنم یک موسیقی خوب داشته باشیم ... و نگران کننده ترین مسئله برای من حضور استودیویی مثل استودیوی J.C.Staff  در راس تولید انیمه ست که واقعاً می ترسم کار رو خراب کنند ... حالا دید مثبت خودم رو بخاطر حضور کسایی مثل Junichi Sato ، کارگردان آریا و همینطور Kenichi Kasai ، کارگردان باکومان نگه می دارم .. امید که این اقتباس به چیزی شیرین و دلپذیر تبدیل بشه!!


!ARIA The AVVENIRE - Aria is BACK

فصل جدیدی از انیمه Aria به مناسبت 10 سالگی سری پخش خواهد شد.




حالا حالاها بخاطر شنیدن این خبر سرحال خواهم بود!



به مناسبت گذشت 10 سال از زمان پخش اولین فصل سری انیمه ای Aria ، سری جدیدی با عنوان "ARIA The AVVENIRE" پخش خواهد شد.

کارگردانی این سری جدید همانند سری های قبلی به عهده Junichi Sato خواهد بود.

فصل های قبل در سال 2005 ، 2006 و 2008 پخش شده بودند.


منبع :

yaraon










Another day in Neo Venezia

Another day in Neo Venezia





نئو ونیزیا هنوز هم پر از زیباییه .. می درخشه .. باز هم صبح شده و آریا تایچو تازه از خواب بلنده شده و خمیازه می کشه .. آلیس به فکر تصمیم امروزشه و می خواد دوباره با سایه خودش مسابقه بده .. شاید الان وقت ملاقات دوباره آکاری با کیت سیت و لمس کردن آغوش گرم این گربه با وقار باشه .. یا شاید هم وقت تکیه کلام های آیکا چان، اخم های اون و یا شاید هم .. آلیسیایی که با مهربونی تمام لبخند بزنه و باز هم ندای زیبای یویی ماکینوی دلربا در کوچه پس کوچه های نئو ونیزیا شنیده بشه .. یا شاید هم ندای لرزه برانداز و احساس برانگیز آتنا سانه که به گوش می رسه ... محافظ نئو ونیزیا همچنان شنل به دوش قدم زنان پاهای خودشو محکم بر روی زمین می کوبه و به پیش میره .. سُرسره های پرشی نئو ونیزیا باز هم شلوغ و پر از داد و بیدادهای کودکانه ست .. گندولاها کنار خیابونای شهر کناره گرفتن و اثری از اوندینه های اونا به چشم نمی خوره ... یعنی کجا ممکنه رفتن باشن ... خیلی دلم می خواد بدونم ..