M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Escha & Logy no Atelier - Episode 10

Escha & Logy no Atelier - Episode 10

این اپیزود مقدمه‌ای بود برای ورود به خرابه های اکتشاف نشده و به نظر من تونست به شکل جالبی وسیله حمل و نقل و رسیدن به خرابه ها رو به ما نشون بده. در این بین تونستیم خاطره بد لوجی رو ببینیم و اینکه چطور در حالی که مسئولیت بقیه روی دوش هاش بوده، اشتباه کرده بود و باعث صدمه دیدن دوستش شده بود. خاطره غمگینی به نظر میرسید ولی خُب، تجربه اون خاطره بد تو این اپیزود بهش کمک کرد و تونست موتوری عالی برای کشتی هوایی بسازه. البته کمک زیاد اسکا رو نمیشه ندیده گرفت و مشخصه که اسکا هیجان زیادی برای رفتن به خرابه ها و برآورده کردن رویای خودش داره. جریانات روبرو شدن با اون اژدهای فلز خور هم جز نکات مثبت اپیزود بود و به نظر من میشد روی اون صحنه ها مانور بیشتری داد .. بهرحال یک اژدهای جلوی چشم ما بود. حداقل تونستیم فرار کردن ریفر از دست اون اژدها رو ببینیم. در نهایت ... حالا بلاخره وسیله رفتن به خرابه های اکتشاف نشده هم محیا شده و فقط رفتن به اون لوکیشن باقی مونده!

باید ببینیم جریان به چه شکلی به سمت اون لوکیشن کشیده میشه و اسکا، لوجی و بقیه کسایی که باهاشون همراه میشن، اونجا با چه ماجراجویی هایی روبرو میشن. امیدوارم 2 اپیزود باقی مونده در سطح خیلی خوبی باشن و پایان بندی خوبی رو با هم ببینیم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- فلکش بک لوجی و آشنا شدنمون با دوستش :



- اسکا خیلی خو بلده به لوجی روحیه بده :



- اژدهای پر اُبهت فلز خور :



- به پرواز در اومدن کشتی هوایی :



- ED Card این اپیزود هم به ویلبل اختصاص داشت :

Escha & Logy no Atelier - Episode 09

Escha & Logy no Atelier - Episode 09

خُب، قسمت 9 ام شروع حرکتی بود به سمت خرابه‌های اکتشاف نشده و اینکه چطور سناریوی حرکت به سمت اون لوکیشن شکل گرفت. اینکه قرار بود گروهی از سنترال برای چک کردن اونجا فرستاده بشه و تیم سازمان تحقیق و توسعه برای برآورده کردن آرزوی اسکا تصمیم گرفتن هر جور شده و با سو استفاده کردن از ریزنکات قوانین، خودشون به سمت اکتشاف خرابه ها برند و بلاخره تونستن حتی رئیس رو هم راضی کنن که نکته مثبتی بود. به نظر میرسه سه اپیزود آینده به محتوای خرابه ها میپردازه و باید ببینیم و واقعا جریان اون دختری که صداشو میشنویم، چیه. دوک نقش خوبی تو پیشروی داستان در این اپیزود داشت و یادآوری خاطراتی که با رئیس داشته، هم در نوع خودش جالب بود. شاید تو بازی انیمه بیشتر به این موضوع و مبارزات این دو نفر پرداخته شده باشه و شاید هم اصلاً یه موضوع جدید تازه ابداع شده باشه و تو بازی وجود نداشته .. بهرحال نکته جالبی بود و من که از رابطه بین دوک و رئیس لذت بردم.

روی هم رفته اپیزود مناسبی برای شروع یک آرک دنباله دار بود ولی به نظر میرسید نقش نئو و ویلبل کم شده و باید ببینیم در ادامه چقدر این دو نفر به رسیدن بقیه به خرابه ها کمک میکنن و آیا نقش پررنگ تری پیدا میکنن یا نه. اسکا داره به آرزوی خودش میرسه .. لحظه پا گذاشتن به خرابه ها باید دیدنی باشه.

صحنه‌هایی از اپیزود :

ناراحتی اسکا از بابت موضوع گروه اکتشاف سنترال :



- این فلش بک کوتاه رو دوست داشتم :



- شروع درگیری دوک و رئیس :



- اسکا تو این صحنه خیلی بامزه از هوش رفت :



- ED Card اپیزود با حضور سول و همونکلی ها هم دیدنی بود :

Escha & Logy no Atelier - Episode 08

Escha & Logy no Atelier - Episode 08




میشد از پیش نمایش اپیزود قبل فهمید که قراره به سمت چشمه آب گرم بریم ولی خُب، داستان خوبی داشت و فقط یک فضای فن سرویس دار نبود. داستان روح فرمانروای شعله که گوهر خودش رو از دست داده بود و حالا با نقشه ویلبل همه به سمت چشمه آب گرم حرکت کردن. جایی که اون روح از دست انسان ها عصبی بود و محراب خودش رو خالی از گوهر میدید. فن سرویس چشمه آب گرم کمی بیشتر از انتظاراتم بود ولی خُب، مثل همیشه ابرهای زیبایی جلوی دید ما رو گرفته بودن! لحظات بامزه زیادی داشتیم .. لحظه بامزه مورد علاقه من، سوال لوسیل و سوتفاهمی که در مورد "گنده تر شدن ..." به وجود اومد، بود. تو ادامه داستان، اسکا با موفقیت تونست از طریق کیمیاگری گوهر مربوط به محراب رو دوباره بسازه و سر جاش قرار بده ولی به نظر میرسید که اونقدرا کار ضروری نبوده. چون ویلبل با نمایش جادوی خودش فرمانروای رو از این رو به اون رو کرده بود و روحی که تا لحظاتی پیش عصبی بود، حالا با خوشی داشت به شعله های ویلبل نگاه میکرد!


لحظات گذاشتن گوهر درون محراب یکی دیگه از نقاط قوت اپیزود بود. جایی که شعله ها فوران کردن و لحظات زیبایی رو به چشم دیدیم. چیزی که تو این صحنه پررنگ ـه، موسیقی متن ـه که به شکل زیبایی نواخته میشد و هر لحظه از صحنه رو دیدنی کرده بود. بعد از اون هم یه لحظه کمدی پایان بخش چشمه ای داشتیم که خنده دار بود .. بیچاره لوجی چه بامزه افتاد تو آب ... روی هم رفته اپیزود خوبی بود و تونست هم بامزگی و هم داستان خوبی ارائه بده.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- ویلبل در کنار گوی جادویی خودش :



- فرمانروای شعله :



- شعله های نمایش ویلبل :



- شعله گوهر و شات زیبایی از ویلبل در میون اون شعله ها :



- ED Card این اپیزود حرف نداشت. خیلی زیباست :

Escha & Logy no Atelier - Episode 07

Escha & Logy no Atelier - Episode 07

این اپیزود به آلکا متمرکز شد و یه سناریوی مرتبط با اون و خارج از موضوع کیمیاگری با از این کارکتر دیدیم. من از همون شروع هم نسبت به آلکایی که درون صفحه دیدم، کمی مشکوک شدم ولی حدس زدن اینکه از آلکا خواهرهایی وجود داشته کمی سخت بود. بهرحال با هم شکل های آلکا روبرو شدیم و هر کدوم رفتار خاصی رو داشتن. فعلا تونستیم با دوتا از اونا آشنا بشیم و بعید میدونم تو ادامه دوباره بهشون پرداخته بشه. اما هر کدوم اونا هدف خاصی داشتن، یکی به دنبال مادرشون و یکی به دنبال خواهرهای خودشون بود. بهرحال بعد از درگیری هایی جریانات و خراب کاری های اون دوتا تموم شد و از دهکده رفتن.

تو این بین از هر کدوم از کارکترها چیزایی دیدیم و مثلا دیدن دهن کجی کردن اسکا بابت طی کشیدن، بامزه بود و یا ریفری که بخاطر ندیدن اون آلکاهای همشکل کمی حسودی ـش میشد. روی هم رفته اپیزود نسبتا خوبی بود و تمرکز به روی کارکتر آلکا رو دوست داشتم .. از همون شروع انیمه، به کارکترش علاقه داشتم و شاخ و برگ دادن به کارکترش باعث جالب تر شدن اون شد. راستی، یک کارکتر جدید به اسم میچه داشتیم که ظاهرا کار حسابرسی رو به عهده داره و از سنترال اومده. باید ببینیم اپیزود بعد رو به خودش اختصاص میده یا نه.
صحنه‌هایی از اپیزود :

- ویلبل در حال مبارزه با یکی از آلکا ها :



- میچه :



- این رفتار بامزه آلکا ذو دوست داشتم :



- لحظه خداحافظی با آلکا :