M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Space☆Dandy S2 - Ep 01

Space☆Dandy S2 - Ep 01

خُب، فقط کافیه اپیزود اول فصل جدید رو ببینید تا دوباره لذت فضای راندوم دندی وارد ذهن ـتون بشه. دلم برای این فضای جالب تنگ شده بود، اینکه از یک صحنه گاو بردن پیش اسکارلت شروع میکنیم و بعد ناگهان خودمونُ فرو رفته در بُعدهای مختلف و دنیاهای دیگه پیدا میکنیم! با استفاده از ریسمان کهکشانی عجیب و خنده دار، با انواع دندی ها، میوها و کیوتی ها آشنا شدیم و بعد همه رو کنار جمع شده دیدیم. واقعاً سوژه باحال و خنده داری بود. دیدن اونهمه دندی با تنوع جالب ـشون بامزه بود و البته گروه دندی مورد علاقه ی من، دندی دپرس بود که واقعاً دوست داشتم و خیلی جالب بود. میویی که باهاش بود با "میا" گفتن هاش و کیوتی هم به اون شکل کاملاً WTF یک گروه فوق العاده رو تشکیل داده بودن. شوخی راوی در مورد اینکه قراره از این به بعد این گروه رو تو انیمه ببینیم هم واسه ـم جالب بود. بهرحال شروع فصل جدید رو خیلی دوست داشتم و اتفاقات و ارجاعات انیمه ای جالبی در طول انیمه به چشم میخورد .. تو این بین حتی تونستیم دکتر گل و بی رو هم به شکلی متفاوت ببینیم و اپیزود اول بدون اونا باقی نموند.

دنبال کردن این فضای راندوم خصوصاً با چنین محتوای علمی تخیلی جالبی همیشه واسه من جالبه و چشم انتظار دیدن اپیزود بعدی دندی هستم! اپیزود بعد یه مقدار ساده تر و نرم تر به نظر میرسه، واسه من حس و حال هاوایی رو داشت و البته ... یک عالم خاص مختص به خودش رو داره که باید منتظر از راه رسیدن هفته بعد و چک کردن ش باشیم. مثل فصل اول سفر جذابی رو در پیش رو داریم .. من که آماده ام.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- یکی از بهترین لحظات اپیزود .. جایی که دندی بلد نبود اسم خودشو هجی کنه :



- گل و بی در وضعیت عجیب و خنده دارشون تو اون بُعد :



- تجمع عجیب دندی ها و ... :


- دندی دپرس و دوستاش :

Space☆Dandy - Episode 06

Space☆Dandy - Episode 06

اوه واو ... چه اپیزود در هم برهم و عالی بود! در هم برهم؟ از جنگ ده هزار ساله شُرت و جلیقه شروع کردیم و بعد با موج سواری فضایی کارو تموم کردیم! جدا این دو اپیزود اخیر رو دوست داشتم و کاملا باب سلیقه انیمه ای من بود .. اپیزود قبلی و این اپیزود هر دو کارکترهای کمی رو تو تصویر داشتیم و از خلوتی خاصی برخورددار بود .. علاقه زیادی به فضاهای خلوت و خالی از کارکتری مثل همراهی آدل با دندی یا مثلا صحنه‌های کنفرانس صلح جلیقه ای و شُرتی دارم. کُل اپیزود به شکل جالب و طنزآمیزی به جلو حرکت کرد .. درسته که طنز انیمه بیشتر مواقع قهه قهه آور نیست ولی تم کُلی کمدی انیمه بسیار دلنشین ـه و نقطه مثبت قابل توجهی برای انیمه محسوب میشه. میشه بارها موضوع کُلی هر اپیزود رو از دید گذروند و بخاطرش لبخند زد و بازم از دیدن اون صحنه‌های اپیزود لذت برد. تو این اپیزود به شکل مفرحی به جلو حرکتی کردیم و همونطور که از نوشته‌های من پیداست، حسابی از این اپیزود راضی بودم.

داستان رفتن به سیاره جنگ زده و پر از آشوب. سیاره ای که حالا فقط دو بازمانده داره .. گروه جنگی سیاره به دو دسته تقسیم میشدن و از بین اون دسته‌ها فقط دو نفر باقی موندن! یکی از گروه شُرت پرست و یکی از گروه جلیقه پرست .. کُل موضوع علاقه این موجودات فضایی به دست لباس خاص خیلی مضحک بود و جنبه سرگرمی خیلی خوبی داشت. اینکه چطور تعصب خودشونو به اون لباس ها اعلام میکردن و چطور تا پای مرگ هزاران نفر دوستان شون این مبارزه بر سر لباس ادامه پیدا کرده .. هر گروه اون یکی رو ننگ میدونستن و هر گروه، گروه دیگه رو چندش آور میخوند. تو این بین دندی و بقیه فقط به فکر منافع خودشون بودن و البته اون منافع چیزی بجز پول در آوردن و رفتن به سراغ اداره ثبت فضایی ها نیست!

با سیاست خاصی به دنبال راضی کردن این دو فضایی جنگ طلب برای رفتن به اداره ثبت بودن ولی هیچ کدوم کوتاه نمی اومدن و راضی نمیشدن .. تو این بین بلاخره این کیوتی بود که یه راه حل پیش پای بقیه گذاشت .. رباتی که پیشنهاد صلح رو روی میز قرار داد! راضی کردن اونا برای رفتن به کنفرانس صلح کار آنچنان سختی نبود و باورش سخته که اینا اینهمه سال بخاطر نسل های خودشون در حال جنگ بودن ولی خُب کنفرانس به این سادگیا پیش نرفت. وقتی به مسئله مبادله اشیا با ارزش هر طرف رسیدیم، مذاکرات صلح بهم ریخت و هر کدوم به شکل خنده داری شروع به حمله به همدیگه کردن! یه صحنه عالی و دیدنی. بلاخره نوبت به فعال کردن اون موشک های سیاره ای هر دو گروه رسید. هر دو موجود فضایی مرده بودن و اینبار نوبت فرار دندی و میو رسیده بود.

دیدن اینکه کیوتی به اون شکل با دندی و میو خداحافظی میکنه و برای روحشون آمرزش میطلبه، خیلی خنده دار بود .. حرکاتی از کیوتی میبینیم که کمتر تو ربات دیگه ای به چشم میخوره. بهرحال داشتیم به صحنه اوج اپیزود میرسیدیم .. صحنه ای که من از شدت جالب انگیز بود صحنه، کمی دهانم باز مونده بود .. صحنه موج سواری فضایی .. واو، بهتر از این نمیشد! گیر دادن به تخته موج سواری تو شروع اپیزود اینجا جواب پس داد و دندی و میو سوار بر تخته موج سواری درون فضای بی انتها شروع به حرکت کردن! موسیقی این قسمت عالی بود .. مثل اپیزود قبل یه آهنگ اضافی به انیمه اضافه شده بود که فضای موج سواری رو حسابی دیدنی کرده بود. اپیزود تلنگر ساده ای به جنگ‌های احمقانه انسانی زد و خیلی ساده ما رو با از بین رفتن نسل‌ها و از بین رفتن قراردادهای بزرگ جهانی همراه کرد. پیش نمایش قسمت بعد ما رو به سمت فضای متفاوت بعدی هُل داد .. جایی که قراره مسابقه فضایی ببینیم! امیدوارم مثل این اپیزودهای اخیر جالب و دیدنی باشه.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- صحنه درگیری دندی با اون فضایی و در آوردن لباساش عالی بود :



- این وسط دعوای میو و دنـــدی هم عجیب و خنده دار بود :



- کنفرانس صلحی که بهم ریخت :



- و موج سواری در فضا :



+

Space☆Dandy - Episode 05

Space☆Dandy - Episode 05

فکر کنم با امنیت و خیال راحت بشه گفت که Space Dandy تفاوت موضوعی و خلاقیت بالایی داره و من واقعا از دیدن اینکه هر اپیزود یه داستان سوپرایز کننده و عجیب رو دنبال میکنیم، خوشحالم. از به دنبال رامن گشتن به سراغ هیولای فضایی میریم و در کنارشون با شخصیت شیطانی مثل پری یا دکتر گل بارها روبرو میشیم و حتی بعد از اون به سراغ زامبی شدن هم میریم! و اما حالا .. اینبار به سراغ دختر کوچولوی دوست داشتنی رفتیم که از قدرت خاصی برخورد داره .. دختری که با دوبلوری Hanakana به یه کارکتر عالی تبدیل شده بود .. راستشو بخواید، انتظار نداشتم هانازاوا رو تو این انیمه ببینم و خُب .. اگه بخوام بازم این فکرمو بیشتر به تصویر بکشم، باید بهتون بگم که انتظار شنیدن صدای Ayana Taketetsu تو اپیزودهای قبلی رو هم نداشتم (که قبلا بهش اشاره کرده بودم.) پس Dandy برای من حتی از لحاظ دوبلوری هم سوپرایز کننده بوده.

داستان دلگرم کننده ای که اپیزود قبل قولش بهمون داده شده بود، به تصویر کشیده شد .. اینبار دیگه خبری از دکتر گل و افرادش و حمله ور شدن به دندی نبود؛ خبری از صحنه‌های اکشن و پرجنب و جوش نبود و خیلی ساده، به سراغ داستان دلنشین انس گرفتن دندی با "آدل" دختر فضایی مون رفتیم. قدرت کنترل ذهن آدل جلوه کاوایی خاصی به کارکترش داده بود و خصوصا اون عروسکی که باهاش بود و گیر کردن دندی تو اون عروسک به شکل بامزه ای انجام میگرفت. شروع داستان آشنایی دندی و با آدل رو که دیدم، میدونستم اینبار یه روی متفاوت از دندی میبینیم. رویی که به جای یه منحرف واقعی به یه مرد دلسوز برای آدل تبدیل شد و با هم به دنبال پدربزرگ آدل میگشتن. رابطه دندی و آدل رفته رفته در طول اپیزود به سمت جلو هُل داده شد و تو آخرین لحظات میشد نزدیکی خاصی که این دو با هم پیدا کردن رو کاملا حس کرد. صحنه کلیپ واری که با اون آهنگ هم تو بین اپیزود دیدیم، واقعا جالب بود .. صحنه‌ای که به نظر من بازم یکی از تفاوت های این اپیزود با اپیزودهای قبله.

یه نکته حاشیه‌ای که در مورد این اپیزود دوست داشتم، موسیقی متن اون بود. به من حس شنیدن به ساندتراک Borderlands رو میداد؛ یه حس وسترن خاص و آروم .. چیزی که فضای احساسی بین دندی و آدل رو به شکل زیبایی به تصویر میکشید. البته مسلما بجز این اپیزود، موسیقی متن بقیه اپیزودها رو هم دوست دارم و Space Dandy از جمله انیمه‌هایی ـه که منتظر ریلیز شدن ساندتراکش هستم. تو ادامه داستان ... بلاخره بعد از اتفاقات زیادی پدربزرگ آدل رو با هم دیدیم و باهاش آشنا شدیم و البته، آدل رو بهش تحویل دادیم. صحنه خداحافظی آدل و دندی نقطه اوج اپیزود بود ... خیلی عالی بود و بهتر از این نمیشد. بعید میدونم دوباره آدل رو تو ادامه کار ببینیم ولی خُب، خاطره خوبی از این کارکتر تو ذهن من باقی میمونه و امیدوارم تو ادامه هم چنین کارکترهای خاطرانگیزی توسط انیمه ارائه بشن.

الان که قسمت 6 ام رو دیدم، بازم خلاقیت داستانی هر اپیزود این انیمه رو تحسین میکنم ولی .. اون اپیزود 6 امه و داستان پست بعدی ـه که بعدها بهش میپردازم. فقط به صورت خلاصه خواستم به این اشاره کنم که آره، قسمت 6 ام هم به شکل خیلی جالبی متفاوته.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- دندی در کنار آدل و عروسکش :



- سوار برقطار و خواب بودن دندی :



- دهن کجی‌های آدل و رفتار بامز‌ه‌ش با دوبلوری هانازاوا عالی بود :



- خداحافظی دندی با آدل :

Space☆Dandy - Episode 04

Space☆Dandy - Episode 04

زامبی‌ها در دنیای انیمه‌ .. یه اپیزود هیجانی کمدی عالی از انیمه .. واقعا خیلی خوب تونست انتظارات منو برآورده کنه و با رو کردن چندتا سوپرایز به بهترین شکل ممکن جلو رفت و پایان‌بندی هم دیدنی بود. به دنیای زامبی Space Dandy رفتیم؛ جایی که از George A. Romero ، زامبی‌ساز بزرگ اسم برده شد، فرار دندی و کیوتی از دست زامبی‌ها رو دیدیم، زامبی‌هایی که حتی به کیوتی هم رحم نکردن و اینجاست که استایل کمدی خاص Space Dandy وارد میشه و حتی کیوتی ربات رو هم تبدیل به زامبی میکنه و البته بعد از اون .. زندگی روزانه زامبی‌ها رو با هم دیدیم. فضای نیمه دوم این اپیزود شباهت خاصی به Shaun of the Dead داشت و به نظر من خیلی خوب تونست حس اون فیلم رو زنده کنه .. حتی شاید بشه بعضی جاهای اپیزود رو ارجاعی به اون فیلم دونست و چند صحنه رو با هم مقایسه کرد .. روی هم رفته، فضای زندگی روزمره زامبی‌ها، چیز عجیبی ـه و سخت میشه اونو باور کرد ولی تو کارهای کمدی خیلی خوب میشه با این جور سناریوها بازی کرد و اونا واقعا حس طنز خوبی دارن.

اپیزود دو بخش داستانی متفاوت داشت؛ بخش اول بخشی بود که زامبی سنپای میو رو گاز گرفت و میو تبدیل به زامبی شد .. دندی، میو رو به بیمارستان برد ولی میو کُل بیمارستان رو به زامبی تبدیل کرد .. تو این بین، گروه جدید فرمانده پری واسه کمک کردن به دکتر گل از راه رسیدن و به بیمارستان رفتن که رفتن‌شون فایده ای نداشت و فقط باعث زامبی شدن شون شد. تو این بین دیدن اینکه دندی چطور از دست بقیه فرار میکرد، خیلی باحال بود .. استفاده کردن از کیوتی به اون حالت و زامبی شدن کیوتی یکی از بهترین قسمت‌های اپیزود بود. بلاخره با امنیت به هلیکوپتر رسید .. اما خلبان هلیکوپتر هم زامبی شده بود و دندی دیگه راه فراری نداشت. بخش اول خیلی خوب بود و مقدمه خیلی خوبی برای بخش دوم بود.

بخش دوم این اپیزود هم در مورد زندگی روزمره زامبی‌ها و اینکه به چه کارایی مشغول میشن، بود .. یه فضای کمدی جالب تو کُل این بخش حاکم بود و میشد به راحتی اونو دنبال کرد. دیدن اینکه اونا چطور به جون گوشت خام افتاده بودن و چطور حمام آفتاب میگرفتن خیلی خنده دار بود و خنده‌دار تر اون، صحنه مکالمه شون با زامبی سنپای بود .. زامبی سنپایی که عامل تمام این بدبختی‌ها بود ولی کوچکترین اشاره ای به این موضوع نکرد. شکارچی‌های زامبی و زامبی شدن شون هم یه قسمت جالب دیگه بود و در نهایت، پایان بندی هم جز نکات مثبت اپیزود بود که به شکل جالبی کُل موجودات دنیا به زامبی تبدیل شدن .. یه اپیزود عالی از انیمه .. پیشنمایش و عنوان اپیزود بعد از قطار و واگن خبر میداد و ظاهرا قراره سوار قطار فضایی بشیم؟ باید دیدنی باشه.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- تبدیل شدن کیوتی به زامبی! ربات زامبی شده :



- خلبان هلیکوپتر و لحظه‌ای که زامبی باهاش روبرو شد :



- زندگی روانه زامبی‌ها :



- در کنار زامبی سنپای :