M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Kill La Kill - Episode 14

Kill La Kill - Episode 14




این .. جوری .. یک .. اپیزود .. شلوغ .. میسازن! اوه اوه، چقدر این اپیزود شلوغ و پر از کارکتر فرعی بود؛ واقعا این استایل سریع انیمه به شکل گیری چنین احساسی کمک میکنه. احساسی که فکر میکنی تو همین اپیزود 20 دقیقه‌ای، چندهزار کارکتر انیمه‌ای رو دیدی! اپیزود روی هم رفته خیلی خوبی بود و با اینکه زیاد طرفدار فضاهای شلوغ انیمه‌ای نیستم ولی بخاطر روند پیشروی داستان و اینکه داشتیم به چه سمتی میرفتیم، کاملا برام قابل قبول بود و میتونستم با فضای این اپیزود کنار بیام .. حرکت کردن به سمت جمع آوری تیکه‌های سنکتسو .. خوشبختانه سنکتسو از بین نرفته بود یه تیکه‌ش پیش ریوکو باقی مونده بود که از جمع آوری بقیه تیکه‌ها خبر داد و اینکه ریوکو باید برای جمع کردن بقیه اونا از اونهمه آدم راهی بشه. چه صحنه‌های رو دیدیم .. واقعا اشاره کردن به تک تک صحنه‌ها اونم راجع به چنین اپیزود محال ـه! در کنار این آشوب کارکتری، مگه میشه از هنرنمایی ماکو چان غافل شد؛ با Hallelujah های همیشگی‌ش وارد شد و صحنه نمایش رو از بقیه دزدید؛ بازی تصویری ماکو چان با پول و اسکناس‌ها حرف نداشت و خریدی که انجام داد، حسابی بامزه و دیدنی بود. در کنار ماکو چان، چیزی که بیشتر از همه در مورد این اپیزود تو ذهن من موندگار میشه، ظاهرا سوپر باحال ریوکو با اون موتور و عینک بود .. واقعا تیپ جدید ریوکو باب میل من بود و خیلی از حرکات‌ش لذت بردم .. حرکات خنده‌داری که با اون موسیقی جذاب همیشگی برای پس گرفتن تیکه‌های سنکتسو انجام میداد و هر لحظه به تکمیل کردن سنکتسو نزدیک‌تر میشد.

صحنه آخر بین ماکو، سنکتسو و ریوکو تو اون محیط قرمز مثل یه فضای آخرالزمانی میموند .. جایی که سنکتسو پس گرفته شده و حالا با تکمیل سنکتسو میشه جلوی این پایانی که نزدیکه رو گرفت! باید منتظر اتفاقات دیگه تو اپیزود بعد باشیم .. فقط امیدوارم یه خورده از این فضای کاملا شلوغ دور بشیم .. واقعا یه مقدار محیط انیمه رو سنگین کرده بود .. هرچند به خوبی از پس کنترل کردن فضا و کارکترهای فرعی که مثل مورچه تو اپیزود پخش و پلا بودن، بر اومده بودن و واقعا نمیتونم بهش ایرادی بگیرم. آخرین تیکه سنکتسو تو دستای ساتسکی ـه! واقعا ریوکو چطور میخواد این تیکه آخر رو پس بگیره؟ اون چیزی میشه که دیدن داره .. یه رودرویی دیگه بین ساتسکی و ریوکو .. قراره دوباره با هم مبارزه کنن؟ خیلی عالی میشه.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- ماکو در حال گرفتن گلوله‌های اسکناسی :



- ریوکو در حال صحبت با تیکه باقی مونده سنکتسو :



- ریوکو در کنار تیکه‌های جمع شده سنکتسو :

Nagi no Asukara - Episode 15

Nagi no Asukara - Episode 15

آیا واقعا "عادت کردن" ـی ممکنه؟ هیکاری چطور میخواد با چنین شرایط جدیدی کنار بیاد؟ واقعا فکر ترسناکی به نظر میرسید ولی شروع اپیزود و رفتار کارکترهای انیمه جوری بود که انگار هیچ اتفاقی نیافتاده و همه در حال خوشی به سر میبردن؛ هیکاری که با آکیرا "کانچو کانچو" بازی میکرد، آکاری که با لبخند و شیطنت از رشد بدنی چیساکی استفاده میکرد و هیکاری رو اذیت میکرد، سایویی که حالا از خوشگلی‌ش و تاثیری که روی هیکاری داشت، لذت میبرد و ... همه چیز حال و هوای آرومی پیدا کرده بود یا به قول میونا "همه چیز مثل یک رویا میموند" اما میدونستم تو این بین یه نفر هست که چنین حالتی رو نداره اون کسی نبود بجز چیساکی! .. دیدن صحنه بین اون و سوموگو و سوال چیساکی در مورد تغییرش واقعا عالی بود .. احساسات چیساکی رو به وضوح میشد تو اون صحنه دید و شوکه شدن‌ش از برگشت هیکاری، خیلی خوب بیانگر حس و حالش بودن. خوشبختانه سوموگویی در این بین وجود داره که نقش یه آدم بالغ رو بازی کنه، هم برای چیساکی و هم برای هیکاری .. صحنه روبرویی سوموگو با چیساکی در مورد برگشتن هیکاری و صحنه روبرویی سوموگو و هیکاری در مورد گم شدن و برگشتن هیکاری و عصبانیتی که هیکاری داشت، واقعا عالی به تصویر کشیده شد. صحنه‌های آخر رو خیلی دوست داشتم .. صحنه ای که هیکاری با چیساکی روبرو شد "متاسفم که تغییر کردم" حرف‌های هیکاری و چیساکی بهتر از این نمیشد .. واقعا صحنه ملاقات‌شون بعد از 5 سال عالی بود .. صحنه‌ای که به شکل خیلی زیبایی احساسی شد و اشک‌های چیساکی با حرف‌های هیکاری تبدیل به لبخند شد و بعد از اون هم یه صحنه بین چیساکی و سوموگو داشتیم که به نزدیکی چیساکی به سوموگو اشاره میکرد .. اینکه این دو چقدر تو این 5 سال گذشته بهم نزدیک شدن، کاملا تو این صحنه خودشو نشون میداد .. سوموگو با یک نگاه از احساس چیساکی باخبر شده بود و میدونست که با هیکاری ملاقات کرده.

یه اپیزود احساسی خیلی خوب دیگه از انیمه .. چیزی که به راحتی تو طول این 15 اپیزود اخیر به چشم دیدیم اینه که Nagi no Asukara در به تصویر کشیدن احساسات تبهر خاصی داره و هیچ وقت ناامید نمیکنه؛ هیچ وقت درام داستان بیننده رو زده نمیکنه و حتی برعکس، اونو برای دیدن بقیه انیمه و منتظر موندن به مدت یک هفته ترغیب میکنه. حالا که هیکاری برگشته و یک اپیزود کامل رو به برگشت اون و روبرو شدن با تغییرات و دیدن اون شرایط جدید گذروندیم، وقتشه که چپتر جدیدی از داستان رو با هم ببینیم؛ چپتری که شاید خبری از ماناکا بده .. ماناکایی که اگه با چنین شرایط تغییر پیدا کرده‌ای روبرو بشه، مرز شوکه شدن رو میشکنه و خیلی خیلی عکس العمل بدتری نسبت به هیکاری از خودش نشون میده. اگه بخوایم نیمه پُر لیوان رو نگاه کنیم، حداقل تو این شرایط زمانی، هیکاری با ماناکا همسن ـه و اون دو میتونن با هم باشن .. یعنی همینطور که سوموگو و چیساکی رابطه‌ی نزدیکی دارن و میشه علاقه اونا رو بهم در آینده دید، زوج بعدی داستان هم قابل تشکیل ـه. تو این بین فقط بحث علاقه میونا به هیکاری باقی میمونه که بهرحال میشه اونو به سمتی هُل داد و احساساتی که هیکاری به ماناکا داره، خیلی قوی‌تر از احساسات میونا به هیکاری ـه. یادمه وقتی انیمه شروع شد، با هم کُلی تئوری و حدس در مورد زوج‌های انیمه میزدیم ولی هیچ وقت فکرشو نمیکردیم که کسی مثل میونا هم جزئی از زوج های احتمالی بشه ولی خُب .. این تغییر زمانی همه چیزو تغییر داد. سوپرایز خیلی عالی بود.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- اشک‌های چیساکی :



- عصبانیت هیکاری :



- میونا در حال گوش دادن به حرف‌های هیکاری :



- صحنه ملاقات هیکاری با چیساکی :

Chuunibyou Ren - Episode 02

Chuunibyou Ren - Episode 02

اولین صحنه اپیزود، نیبوتانی به حالت قبلی خودش برگشت و مُدل موی همیشگی‌ش رو دیدیم... ما رو اصلا معطل نکردن و سریع ابهام مربوط به نیبوتانی از بین رفت و فهمیدیم که نیبوتانی به حالت قبلی‌ش برگشته .. چقدر خوب! حالا با خیال راحت میتونستیم اپیزود رو ببینیم. کُل اپیزود به رابطه یوتا و ریکا پرداخته بود که یه نقطه مثبت خیلی خوبی بود و انتظارش رو نداشتم .. اینکه بدون به حاشیه زدن به سراغ پیشرفت رابطه‎‌ای یوتا با ریکا رفتیم. نیبوتانی که با دلسوزی یوتا رو با دختری به اسم کاناگی آشنا کرد و کاناگی با موبایل یوتا از ریکا درخواست قرار کرد و ریکا هم پذیرفت .. کاناگی کلا کارکتر جالبی بود و اون شوخی‌های مربوط به علاقه داشتن‌ش به ریکا هم خیلی بامزه بود. صحنه‌های قرار واقعا دلچسب بود و بدون شک بهترین قسمت‌های این اپیزود، همراهی یوتا با ریکا سر قرار بود .. بلاخره تو این قرار دست همدیگه رو گرفتن و صحنه واقعا دوست داشتنی بود .. دقیقا همون چیزی بود که انتظار داشتم .. رفتن پیش دلفین‌ها و ریکایی که حرکات دلفین‌ها رو به دست گرفته بود (ادا درآوردن‌ش) ، هر لحظه جالب‌تر میشد. بعد از اون نشستن رو به رودخونه و یه صحنه جذاب دیگه با حرف‌‎های شیرین ریکا در مورد اینکه عاشقی به چه معنی ـه و هنوز درک نمیکنه باید چیکار کنن ولی بهرحال حرکتی به سمت جلو بود و اتفاقات جالبی بین ریکا و یوتا شکل گرفت.

این اپیزود زیاد بقیه رو ندیدیم، دکوموری نتونست به اندازه کافی "دث، دث" کنه و کومین هم اصلا صحنه چُرت زدنی نداشت! ایشیکی هم یه صحنه خنده دار خوب داشت اما آخرین لحظه اپیزود و آخرین صحنه، شروعی واسه یه ارتباط جدید بود .. وارد شدن دختر جدید به اون شکل به بالکن اتاق ریکا و ریکایی که به اون دختر واسه پایین اومدن کمک هم کرد .. "میخوای جادوی منو ببینی؟" ظاهرا اونم مثل ریکا تو حالت عجیبی به سر میبره! باید منتظر اپیزود بعد و بیشتر وارد شدن این دختر به داستان باشیم. امیدوارم در همین حین که با دختر جدید روبرو میشیم، رابطه ریکا و یوتا رو هم به سمت جلو هُل بدیم و وارد شدن دختر جدید به معنای متوقف شدن اون قسمت از داستان نشه.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- نیبوتانی با موی همیشگی‌ش واقعا بهتره :



- تعقیب کردن یوتا و ریکا تو فروشگاه :



- صحنه قرار و رفتن یوتا و ریکا با هم :



- ورود دختر جدید :

Sakura Trick - Episode 02

Sakura Trick - Episode 02


سفر خطرناک و پر از سراشیبی یوری ادامه پیدا میکنه اما بذارید قبلش راجع به چیز دیگه‌ای با ارتباط با یوری و دیدن Cute Girls doing cute things حرف بزنم .. داشتن یه نقطه ضعف یا همون Soft spot برای بعضی چیزا اصلا ویژگی بدی نیست و من از اینکه چنین ویژگی اخلاقی دارم و میتونم خودمو تو دنیای انیمه‌های ساده و کودکانه غرق کنم، واقعا خوشحالم .. فوق العاده این خاصیت رو دوست دارم .. منو به کودکی خودم وصل میکنه و احساسات خاصی که داشتم رو برام زنده میکنه. اما بهرحال ممکنه یوری تو نظر خیلی ها ژانر جذابی نباشه و میتونم دلیلش رو درک کنم و به نظر اونا احترام میذارم. بهرحال این فصل یه فصل متفاوت با فصل های انیمه ای دیگه ست و اونم بخاطر این نیست که چند انیمه تاپ داریم .. اتفاقا این فصل نسبت به چند فصل قبلی عنوان های ضعیف تری داریم ولی خُب داشتن یوری تو این فصل و البته Space Dandy واسه من کافیه که از این فصل راضی باشم.

بازم یه حالت دو قسمتی رو دیدیم، قسمت اول به رابطه شیزوکو و کوتونه برمیگشت .. ظاهرا قراره کُل کلاس رو تبدیل به لــــ زبین‌های کوچولو کنیم! :دی میشد با یک زوج کنار اومد .. زوج یو و هاروکا ولی حالا یهو میبینیم کوتونه و شیزوکو هم همدیگه رو میبوسن و یه چیز جدید به انیمه اضافه میکنن! این وسط دیدن رفتار هاروکا در برابر صحنه بوسیدن کوتونه و شیزوکو خیلی بامزه بود .. کاملا وسوسه به سرش زده بود. شیزوکو چقدر راحت تحت تاثیر کوتونه و حرکاتش قرار گرفته بود و کنتر خودشو از دست داده بود. تو این بین تصور کردن یوزو و کائده دور از انتظار بود ولی خُب به صورت تصویری چیزایی ازشون دیدیم .. اونم تو خیالات هاروکا .. بعید میدونم کائده و یوزو رو هم با هم جفت کنن .. اگه اینطور بشه صحنه جذابی میشه ولی رابطه ای که اون دوتا با هم دارن، به نظر غیر یوری میرسه و احتمالش کمه.  بهرحال نیمه اول یه زوج جدید یوری به انیمه اضافه شد و باید ببینیم چقدر تو ادامه این زوج وقت انیمه رو میگیرن.

قسمت دوم نوبت عصبانیت هاروکا بخاطر درس نخوندن یو بود. هاروکایی که بخاطر مردود نشدن یو دست به هر کاری میزد .. البته اولش با خیالپردازی راجع به اینکه یو یه سال ازش پایین تر باشه و اونو "هاروکا اونه ساما"صدا بزنه، کمی خوش گذرون ولی بعد شیزوکو حقیقت تخل "بسته شدن مدرسه تا سه سال دیگه" رو پیش کشید که زنگ خطری برای هاروکا بود. جلسه درس خوندن واسه راه انداختن .. جلسه ای که یو اصلا تمرکزی بهش نداشت و همش به حالت چرت زدن به سر میبرد. بعدشم که والیبال و تمرین کردن عنصرهای شیمی به اون شکل خنده دار که معلم از راه رسید و جلوی اونا رو گرفت. در نهایت فکر عالی رو یوزو رو کرد .. یه کاری کنیم که درسایی که خونده رو فراموش نکنه. عملی کردنش به عهده هاروکا بود .. وقتی تنها شدن، بعد از پرسیدن هر سوالی اونو میبوسید و یه صحنه خیلی کاوایی و عجیب واسه درس خوندن رو شکل داد. حداقل این روش جواب داد و یو دیگه درسو از خاطر نبرد که نکته مهم این تیکه دوم بود. ذوق آخر هاروکا از دیدن اینکه یو چقدر خجالتی شده هم دیدنی بود. روی هم رفته اپیزود خیلی خوبی بود و تو ادامه مسیر عالی انیمه، خیلی خوب تونست توجه منو به خودش جلب کنه. تو ترجمه یه مقدار با کلمه‌های این قسمت مشکل داشتم ولی باهاش کنار اومدم. همیشه یه سری معادلات هستن که ذهن مترجم رو بهم میریزن و به دنبال معادل بهتر گشتن، کار مترجمه. بگذریم! راستی .. بهترین صحنه کمدی اپیزود جایی بود که هاروکا سر خودشو محکم به دیوار میکوبید؛ خیلی باحال شده بود و تصورا هاروکا کُلی خنده دار بودن.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- تعجب کلاس از دیدن قیافه شیزوکو :



- کوتونه بعد از حمام :



- عکس العمل بچه ها بعد شنیدن داستان کوتونه :



- بوسه کوتونه :



- یه شات از هاروکا :



- شیزوکوی عصبانی :



- "شیزوکو هنوز عصبانی ـه" :



- هاروکا هاروکا هاروکا :



- "سنسی، هاروکا هم تکلیف رو تحویل نداده" هه هه :



- اوه نــــــــــــو! :



- اینا چه خوشحال شدن :



- صحنه بوسیـــدن :



- تصور هاروکا از کائده و یوزو :



- دوباره هاروکا :



- بازم حالت Pout هاروکا :



- "نگران نباشید!" :



- پیش به سوی والیبال :



- دلسوزی کرد و توپ خورد! :



- تصورات هاروکا :



- کوبیدن سر به دیوار :



- تصورات دیگه هاروکا :



- بوسیدن هاروکا توسط یو بابت تشکر :