M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Yuri Kuma Arashi - Ep 01

 Yuri Kuma Arashi - Ep 01





گوری گوری گوری .. گوری ..؟! گوری ... ؟

گائو گائو ... !!!



خب خب .. ظاهراً قراره انیمه عجیب از اونی باشه که فکر می کردم. طبق انتظاراتم این انیمه قرار نیست مسیر Sakura Trick رو طی کنه؛ قرار نیست strawberry panic ، Maria-sama ga Miteru ، Sasameki Koto و یا Aoi Hana باشه .. من چپتر اول مانگا رو خونده بودم و می دونستم که کار متفاوتی میشه .. به نظر میرسه Kunihiko ، کارگردان انیمه از ذوق کار معروف خودش، Mawaru Penguindrum بهره گرفته، مقدار عجیب بودن انیمه رو بالا برده و می خواد از این طریق سوژه خاص انیمه رو جالب نشون بده که بهرحال، فکر می کنم برای اینکه بگیم خوب بود یا بد بود کمی زود هست .. حداقل برای من بعد از دیدن اپیزود اول، این انیمه جز انیمه های قانون 3 اپیزودی شد و بعد از دیدن 3 اپیزود در مورد دراپ کردن یا نکردنش تصمیم می گیرم.

اما در نگاه اولیه، چون طرفدار این ژانر هستم ترکیب خرس ها و یوری رو تا حدودی دوست داشتم .. صحنه های لطیف و رابطه ای مابین دخترها با رنگ آمیزی و بک گراند خوبی همراه بودن و در عین حال میشد با جلوه منفی خرس ها هم روبرو شد. با اینکه خرس ها هم کاوایی به تصویر کشیده شدند ولی میشه همچنان با دید منفی به اونا نگاه کرد و جنبه چندش آورشون رو حس کرد. داستان اولیه کمی ابهام داره و هنوز برای وارد شدن به تم و درک کردن ساختار انیمه انیمه وقت لازم هست .. ممکنه این عجیب بودن انیمه رو کسل کننده کنه و یا ممکنه به جذابیت اون اضافه کنه .. باید منتظر باشیم و ببینیم.

و همونطور که از رنگ و روی انیمه مشخص بود، به نظر میرسه پذیرش انیمه بین بیننده ها خیلی خیلی متفاوت و دور از هم شده .. یک عده اونو انیمه سال خودشون می دونن و یک عده حتی نمیدونن چه چیزی رو تماشا کردند .. البته شاید اون یک عده اول یوری پرست ها باشند و به نظر میرسه حداقل به مدت یک فصل و هر هفته بلاگ های اختصاصی انیمه های یوری حرف هایی برای گفتن خواهند داشت و به جای اینکه ذره بین به دست در بین انیمه های غیر یوری به دنبال صحنه های موردعلاقه شون باشند، با چنین انیمه مخصوصی همراه میشن و لذت شو می برند. اما شاید دسته دوم خرس ها رو مضحک بدونند و جنبه یوری رو نپسندن که باز در این بین حس نیمچه مرموز داستان باقی می مونه که باید دید این جنبه مرموز می تونه اونا رو به دیدن ادامه داستان متقاعد کنه یا نه.


صحنه هایی از اپیزود :

- اوپنینگ خیلی خاصی بود ..



- انگار هیچ کس نفهمیده ما خرسیم .. کیشی هاها ...



+

Kamisama Hajimemashita S2 - Ep 01

 Kamisama Hajimemashita S2 - Ep 01



کوتاه :ظاهراً این فصل انیمه رو باید با FUNimation و هاردساب تحمل کنیم ... !

+ OP یه جورایی هم حس فصل اول رو زنده می کنه و هم حس تازگی داره .. که نکته مثبتیه.

>>>>>>>>>>>>>

یک فصل دیگه از سر و کله زدن های نانامی و توموئه با هم شروع شد. شروع خیلی خوب و بامزه ای بود و فکر می کنم تونستیم بعضی نکته های مثبت انیمه از فصل اول رو به خاطر بیاریم؛ نکاتی مثل احساسات درونی دوست داشتنی نانامی و نگاه های خاص توموئه و نانامی به همدیگه و یا بگومگوهای خنده دارشون .. چیزهایی که رابطه زیبای بین این دو کارکتر رو می سازه و به نظر میرسه این فصل انیمه بتونه زیباتر از فصل اول، تقابل این دو کارکتر رو به ما نشون بده. اینکه آیا پیشرفت رابطه ای بینشون خواهیم دید یا نه، سوالیه که پرسیدنش خیلی زوده ولی حسی به من میگه که انیمه درجا نخواهد زد و اتفاقات خیلی خیلی خوبی رو در طول فصل دوم می بینیم.

بچه میمون خیــــــلی بامزه ای بود .. ولی دوست نداشتم بیشتر تو جریان اپیزود دخالت داشته باشه و دوست داشتم بیشتر به رابطه توموئه و نانامی پرداخته بشه که همینطور هم شد. اما جدا از بحث صحنه های این دو نفر، در نهایت فکر می کنم دیالوگ کلیدی این اپیزد کاملاً مشخص بود : "قبول شدی، به ایزومو میری" ، فکر می کنم این دیالوگ مسیر حرکت انیمه رو تا حدودی مشخص کرد و رفتن نانامی به گردهمایی خدایان مختلف می تونه خیلی جالب باشه. باید ببینیم قراره چطور به ایزومو بریم و خدایانی که اونجا ملاقات می کنیم چه چهره ها و چه خصوصیات اخلاقی منحصر به فردی خواهند داشت .. نسبت به این نکته خیلی کنجکاوم.

+ ED آرامشبخشی بود ... پایان بخش خوبی واسه فضای انیمه ست.

<<<<<<<<<<<<<

صحنه هایی از اپیزود :

- این لحظه منو به یاد گینکو انداخت.



صحنه خرد شدن تخم خیلی جالب بود .. چهره هاشون دیدنی بود :



+

Another day in Neo Venezia

Another day in Neo Venezia





نئو ونیزیا هنوز هم پر از زیباییه .. می درخشه .. باز هم صبح شده و آریا تایچو تازه از خواب بلنده شده و خمیازه می کشه .. آلیس به فکر تصمیم امروزشه و می خواد دوباره با سایه خودش مسابقه بده .. شاید الان وقت ملاقات دوباره آکاری با کیت سیت و لمس کردن آغوش گرم این گربه با وقار باشه .. یا شاید هم وقت تکیه کلام های آیکا چان، اخم های اون و یا شاید هم .. آلیسیایی که با مهربونی تمام لبخند بزنه و باز هم ندای زیبای یویی ماکینوی دلربا در کوچه پس کوچه های نئو ونیزیا شنیده بشه .. یا شاید هم ندای لرزه برانداز و احساس برانگیز آتنا سانه که به گوش می رسه ... محافظ نئو ونیزیا همچنان شنل به دوش قدم زنان پاهای خودشو محکم بر روی زمین می کوبه و به پیش میره .. سُرسره های پرشی نئو ونیزیا باز هم شلوغ و پر از داد و بیدادهای کودکانه ست .. گندولاها کنار خیابونای شهر کناره گرفتن و اثری از اوندینه های اونا به چشم نمی خوره ... یعنی کجا ممکنه رفتن باشن ... خیلی دلم می خواد بدونم ..







Diamond no Ace - Episode 62 & 63

Diamond no Ace - Episode 62 & 63

وای .. هنوز دارم دنبال صفتی واسه توصیف این دو اپیزود می گردم ...

میخکوب کننده، فوق العاده، نفس گیر و ... شما فقط برای خودتون لیست کنید .. همه چیز داشتیم .. این یک فینال بود .. یک فینال واقعی .. اونو با چشمای خودتون دیدید .. هیجان یک کار بالای شونن بار دیگه ثابت می کنه که چرا جذبه این ژانر کاری در بالاترین سطح قرار داره .. اینکه ایس تیم محبوب، تانبا اینگونه در هم می شکنه، اینکه ساوامورا، کارکتر اول یک انیمه شونن این چنین بهم میریزه و اینکه بله .. تیمی که انتظارش میره اول بشه، به این شکل بازنده میشه؛ صدایی که انتهای هر اپیزود می شنیدیم و تموم کننده اپیزود بود "بیاین قهرمان مسابقات کشوری بشیم" دیگه شنیده نشد .. آخر اپیزود رو سکوت فرا گرفته بود ... انگار قرار نیست که حتی به مسابقات کشوری برسیم .. چه برسه به اینکه قهرمان مسابقات کشوری بشیم! وای .. اصلاً .. انتظار .. برد .. تیم .. ایناشیرو .. رو .. نداشتم ... !

و من چه فکرهایی می کردم و چه حدس هایی میزدم .. خوش بینانه ترین حالت من برای ایناشیرو این بود که بازی به تساوی کشیده بشه و تو دور اضافه ببازن ولی انیمه فراتر از انتظارات من حرکت کرد و یک باخت سنگین رو به تیم سیدو وارد کرد .. مهم نیست بعد از این باخت چقدر جمله روحیه آور به همدیگه بگیم، مهم اینه که سیدو نیمی از برترین بازیکنان خودشو از دست میده .. بازیکنان سال سومی که حالا دیگه بین ما نخواهند بود .. درسته که ساوامورا، فورویا فرصت دارند و می تونن هنوز دو سال دیگه تلاش کنن ولی دیدن اینکه این تیم، تیمی که اینهمه وقت باهاشون انس گرفتیم، اینجور از هم می پاشه، زجر آور بود .. کافیه صحنه اشک ریختن ساوامورا و یوکی در اتوبوس رو مرور کنید تا دردناک بودن این اتفاق رو برای تک تک اونا حس کنید .. اینکه حتی شام و صبحونه هم از گلوی اونا پایین نمی رفت، طبیعیه .. آخه چطور ممکنه ساعاتی بعد از اینکه هیجان انگیز ترین فرصت زندگی خودشونُ از دست دادن، بتونن غذایی بخورن؟!

چهره های بهت زده همه جا به چشم می خورد .. ساوامورا با چشمای گشاد شده، نارومیا با اشک هایی که حالا از سر و روش جاری بود .. همیشه دوست داشتم غرور نارومیا شکسته بشه و از اون حالت مغرورانه فاصله بگیره و فکر می کردم با شکست ایناشیرو می تونم لذتی از شکسته شدن غرور نارومیا ببرم ولی اینجور خرد شدن غرورش هم لذتی خاص داشت؛ اینکه بازیکنی به این خودخواهی و مغروری اینطور به یاد اشتباه سال گذشته ش افتاده بود و حالا از فرصت دوباره ش هیجان زده شده بود. واقعاً امیدوارم .. همونطور که یوکی گفت، هارادا و بقیه بتونن تو مسابقات کشوری موفق ظاهر بشن .. ولی خب ... ما اونجا نیستیم که باهاشون همراه باشیم و قراره با تیم شکست خورده همسفر بشیم .. ریکاوری تیم سیدو با دو روز مرخصی به جایی نمیرسه .. باید خیلی خیلی بیشتر از اینها زمان سپری بشه و خیلی خیلی بیشتر از این با بچه های تیم کار کرد و احساساتشونُ برای رسیدن به مسابقات سال بعد تحریک کرد. مربی کاتائوکا راه سختی رو در پیش رو داره.

نکته های ریز دوست داشتنی و تلخ این مسابقه اینقدر زیاد بودن که نمی دونم به کدوم اشاره کنم .. نبرد ایس ها، پیچرها، بَترها، سیدو و ایناشیرو بلاخره به پایان رسید و برنده مسابقات مشخص شد؛ ایناشیرو تو آخرین لحظه ممکن، در حالی که سیدو فقط به یک اوت نیاز داشت، تونست برنده مسابقه باشه ... واقعاً یک اوت تا کشوری فاصله داشتن چیزیه که درد این شکست رو بیشتر از حالت عادی می کنه .. اگه سیدو در دورهای قبل و با اختلاف دو سه امتیاز باخته بود، اصلاً اینقدر وحشتناک به نظر نمیرسید ولی اینکه فقط یک اوت .. فقط یک اوت (و در یکجا فقط یک استرایک) کافی بود تا تیم به مسابقات کشوری برسه ... !

کاواکامی همونطور که انتظارش می رفت، نمی تونست در مقابل ماسا سان کاری از پیش ببره .. ابهت لازم رو برای این موقعیت نداشت .. اونم تحت فشار سنگین قرار گرفت و کاپیتان تیم حریف بود که برتری رو به دست آورد. و لحظه جالب تر لحظه ای بود که نارومیا چوبی به اون زیبایی زد و برتری مسابقه و بهترین بازیکنی مسابقه رو به خودش اختصاص داد. دیگه بعد از اون حرکت آخر، شکی درش نیست بهترین بازیکن مسابقه فینال نارومیا می بوده و با ضربه چوب آخرش خودش مهر تثبیتی روی این موضوع زد.

اما حالا ... واقعاً آینده سیدو به چه سمتی حرکت می کنه .. حالا چندین اپیزود باقی مونده انیمه که احتمالاً تا 75 تا باشه، قراره به این مسئله بپردازه .. باید ببینیم چقدر به ریکاوری و جزییات بهبود پیدا کردن تیم سیدو از این شکست پرداخته میشه و چقدر می تونیم با سال سومیایی که دارن از تیم جدا میشن، همراه بشیم .. لحظات ناراحت کننده زیادی در پیش رو هست .. پس خودتون آماده کنید.

صحنه‌هایی از دو اپیزود :

- کاواکامی غرق در استرس و ترس :



+ بهت زده شدنش تو این صحنه عالی بود :



- تو این بین یه صحنه کمدی ناب هم داشتیم :



- اتحاد سیدویی ها ... حلقه ای که دوباره شکل نخواهد گرفت :



- حتی پرش های زیبای هارویچی هم نتیجه ای بهمراه نداشت :



+

- برد تیم ایناشیرو .. این صحنه خیلی خاص بود .. واقعاً حس باخت رو عجیب به بیننده منتقل می کرد :



- این اشک ها رو ببینید :

7.jpg

- و شاید یکی از احساساتی ترین صحنه های انیمه :