M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Nisekoi - Season 2

Nisekoi


162196-jpg


توضیحات و نظر شخصی : به چرخه تمام نشدنی، عذاب آور و در عین حال فوق العاده لذت بخش خواستن ها، درک نکردن ها، نفهمیدن ها، ضایع شدن ها، سو تفاهم ها، خود رو به نفهمی زدن ها و یک عالمه فعل انجام گرفته و نگرفته‌ی دنیای حارم ما خوش اومدید. Nisekoi از جمله انیمه هاییه که با وجود به سرانجام نرسیدن رابطه ها باز هم حس دلخوشی خاصی رو به بیننده خودش منتقل می کنه؛ ممکنه انیمه در نگاه اول مظهر واقعی یک انیمه پر از کلیشه و تکرار به نظر برسه و این فکر رو تداعی کنه که نهایت کسل کنندگی بعد از یکی دو اپیزود وجود بیننده رو فرا می گیره ولی Nisekoi در همون نگاه اول شما رو متوقف می کنه و به شما می فهمونه که نه، اصلاً اینطور نیست و میشه حتی کلیشه ها رو هم لذت بخش کرد. Nisekoi ثابت کرد که میشه حتی با سناریوهای تکراری هم تنوعی تازه خلق کرد و بار دیگه رنگ آمیزی خاصی به چهره این جلوه کهنه و قدیمی پاشید. این موضوع و تنوع و تازگی داده شده به کلیشه ها به راحتی در طول فصل اول انیمه ثابت شد و با اینکه بارها و بارها پسر داستان ما، ایچیجو تا مرز عبورنکردنیِ وارد شدن به رابطه عاشقانه پیش می رفت و به نتیجه ای نمیرسید ولی باز هم ما عطش دیدن اپیزود بعدی رو داشتیم و شاید بشه گفت از دیدن مسیر انیمه لذت می بردیم .. چون از ابتدا می دونستیم این انیمه یک انیمه حارم هست و قصه سر درازی داره، تصورش رو نمی کردیم، انتظارشو نداشتیم که به این زودی ها به یک نقطه عاشقانه تثبیت شده برسیم. تثبیت کننده‌ی اینکه ایچیجو راکو بلاخره دختر مورد نظر خودش رو انتخاب می کنه و بلاخره می تونه خیال دخترهای باقی مونده رو راحت کنه .. "بله، من بلاخره انتخاب خودم رو کردم." ولی نه ... !

کلید، قفل، خاطرات کودکی، دختری که شاید دختر دوران کودکی باشه .. یا شاید هم نباشه! علاقه به اونودرا، علاقه ای که ممکنه دو طرفه باشه ولی به دلایلی همچنان بی نتیجه مونده ... اما مگه حارم با حضور یک دختر شکل می گیره؟! ورود کریساکی زیبا و دوست داشتنی بود که استارت داستان ما رو زد .. راکو مجبور شد ادای دوست پسر کریساکی رو دربیاره و با سناریوی "من و تو یه زوج عشقولانه هستیم" ، همراه بشه. و البته برای اینکه بتونید یک حارم بسیار دلچسب داشته باشید، باید تعداد دخترها رو تا حد ممکن بالاتر ببرید و اینجا بود که پای ماریکا و حتی سوگومی هم به وسط کشیده شد و اونوقت بود که دیگه میشد گفت، بازیگرای ما تکمیل شده بودند و باید نمایش رومئو و ژولیتی که قرار نیست به سرانجام برسه رو شروع می کردیم! داشتن حس دژا وو در دنیای حارم یک حس کاملاً طبیعیه .. شاید یکی از معدود جاهایی باشه که داشتن حس دژا وو کاملاً معمولی به نظر میرسه و با رو شدن قالب های همیشگی این سبک کارها، ممکنه بیننده بارها فکر کنه که من این صحنه رو جای دیگه ای هم دیدم ولی در مورد Nisekoi یک عنصر قوی وجود داشت که باعث شد حس خلاقانه کار بالا بره و این تکرار موضوعات حارم وار زننده نشه و اون عنصر، خوش ذوقی و سبک بسیار زیبای پرداخت عوامل استودیوی Shaft به دنیای این مانگا بود.

تصورش برام سخته؛ شاید .. تقریباً تا حد زیادی مطمئنم که اگه این کار به دست استودیوی دیگه ای می افتاد، به شکل فجیعی نابود میشد .. حتی با اینکه محتوای اثر اصلی هم اوج گیری خاص خودشو داره ولی نبود انیمشینی به زیبایی انیمیشن Shaft و بازی های حرکتی دوربین با چهره کارکترها و رو نشدن خلاقیت تصویری کار می تونست تمام فضای لذت بخش ممکن رو از بین ببره. جلوه های تصویری Nisekoi با وجود Shaft هست که معنای خاصی به انیمه داده، کارکترها رو باورپذیر کرده و در صورت نبود این استودیو، انیمه ممکن بود طرفداران زیادی رو از دست بده و نتونه به اون چیزی که لیاقتش و پتانسیلش رو داره و می تونسته بهش دست پیدا کنه، برسه. اما خوشبختانه بین تمام استودیوهای ژاپنی، این Shaft بود که به سراغ ساخت این انیمه اومد و بدون هیچ کوتاهی، خلاقیت خاص و زیبایی رو در این اثر پیاده کردند که حتی با وجود 20 اپیزودی بودن انیمه ذره ای کسل کنندگی پیش نیومد و حتی طرفداران برای اومدن فصل دوم لحظه شماری می کردند. و حالا بلاخره وقتشه .. این شما و این هم فصل دوم این انیمه زیبا .. امیدوارم از دیدنش لذت ببرید و فراموش نکنید که انیمه پیش روی شما یک انیمه حارم هست.

نمی دونم شما چه انتظاراتی از فصل دوم انیمه دارید ولی توصیه و پیشنهاد من اینه که بار دیگه ذهنیت خودتونُ آماده کنید و به تصور اینکه قراره به سرانجامی عاشقانه برسیم، به سراغ انیمه نرید. مطمئناً لحظات عاشقانه و دوست داشتنی زیادی رو در طول فصل دوم خواهیم دید و در اون شکی نیست که خوشی و سرزندگی پرباری در انتظارمونه ولی بهرحال مسیری ناتمام رو در پیش رو داریم و مانگا هنوز در حال انتشار و پخش شدنه. نکته های مثبت زیادی در مورد این انیمه وجود داره که می تونیم بهشون فکر کنیم و دلمون رو به اونا خوش کنیم؛ نکاتی مثل بحث تکراری انیمیشن زیبا و چهره پردازی عالی کارکترها در قالب انیمیشن و یا کارکتر پردازی انیمه که در دنیای حارم، مهم ترین نکته محسوب میشه. اینکه یک کارکتر پسر باید چقدر جالب به تصویر کشیده بشه که عشق و علاقه دخترهای زیاد به اون رو منطقی جلوه بدیم و اونو بپذیریم و یا اینکه دخترهای پیرامون پسر داستان باید چه رفتار و اخلاقیات متفاوتی نسبت به هم داشته باشند تا در نظر ما خاص به نظر برسند. من فکر می کنم Nisekoi در هر دو جنبه کارکتری این موضوع موفق عمل کرده؛ هم راکو ایچیجو پسری جالب توجه بوده و هم دخترهای انیمه زیبایی خاص و رفتاری دوست داشتنی داشتن و دارند.

می تونم طوماری در مورد سوندره بازی های کریساکی، چهره‌ و رفتار خجالتی اونودرا، پررو بازی های ماریکا و همراهی ایچیجو با اونا در فصل اول بنویسم ولی فکر می کنم اگه انیمه رو دیده باشید، خودتون بهتر این لحظات رو لمس کردید و می دونید که من به چه چیزهایی اشاره دارم. مطمئناً فصل دوم هم نکات مثبت، جذاب و خوبی خواهد داشت. مثل اضافه شدن کارکترهای جدید و فرعی جالب که به روال پیشروی حارم داستانمون کمک می کنند و سناریوهای مختلفی رو به وجود میارند. بهرحال انتظارات بالاست و هر کسی دید خاصی به دنیای این انیمه داره .. به شخصه دوست دارم سریع تر به سراغ انیمه برم، OP ، ED جدید و قالب کلی فصل دوم رو به نظاره بشینم و ببینم که چقدر با تصوراتم فرق کرده و آیا تفاوت بزرگی ایجاد میشه یا نه. مطمئناً فضای هر اپیزود جدید خواهد بود، در اون شکی نیست ولی چقدر قراره مرزهایی که فصل اول ازشون عبور نکرد رو قابل عبور بدونیم؟ سوال خوبیه و باید منتظر اومدن، پخش شدن فصل دوم و جوابی که انیمه به این سوال میده باشیم.

عوامل تغییر خاصی نکردند و همچنان Shaft استودیوی انیمه ست؛ دو کارگردان خوش ذوق، Tatsuwa Naoyuki و Shinbou Akiyuki که فصل زمستان با همکاری هم روی انیمه Koufuku Graffiti کار می کردند، بار دیگه برای فصل دوم انیمه Nisekoi حضور پیدا می کنند و وارد عمل میشند. امیدوارم باز هم یه همکاری عالی رو از اونا شاهد باشیم. دوبلورهای یکی از یکی بهتر انیمه هم مثل همیشه حضور دارند .. Uchiyama Kouki در نقش ایچیجو ، دوبلوری که فصل گذشته رو با دوبلوری در انیمه های Death Parade ، Diamond no Ace و Gundam Build Fighters Try گذروند. Touyama Nao در نقش کریساکی که بهاری پرکار رو پیش رو داره و در فصل زمستان هم انیمه هایی مثل Military ، Kantai Collection: KanColle و Cross Ange: Tenshi to Ryuu no Rondo در دست دوبلوری داشت. و البته ... Hanazawa Kana ـی دوست داشتنی و بی نظیر .. در وصف این دوبلور هر چه صحبت کنیم، کم بوده و واقعاً هر چی بیشتر دوبلوری می کنه، دوست داشتنی تر میشه. اونم زمستان خودش با دوبلوری در انیمه هایی مثل Dog Days ، Durarara!!x2 Shou ، Junketsu no Maria ، Juuou Mujin no Fafnir و ... سپری کرد. روی هم رفته همه چیز خوب به نظر میرسه .. همه چیز عالی به نظر میرسه .. بذارید شروع به لحظه شماری و شمارش معکوس کنیم .. تا اپیزود اول انیمه از راه برسه و بار دیگه غرق در زیبایی دنیای انیمه Nisekoi بشیم .. من که خیلی واسه دیدن انیمه هیجان دارم .. امیدوارم شما هم همین حس رو داشته باشید.


« دوبلرها و کارکترهای اصلی انیمه »


3-jpg1-jpg2-jpg

6-jpg4-jpg5-jpg


Hello!! Kiniro Mosaic

Hello!! Kiniro Mosaic


11-jpg



توضیحات و نظر شخصی : دوره زیبا و دلچسبی بود؛ دیدن این انیمه در فصل تابستان 2013 و بهمراه انیمه Tamayura ~ More Aggressive یکی از لذت های هفتگی و دوست داشتنی من بود و چقدر خوشحال بودم که می تونم هر هفته با دنیای این دو انیمه همراه بشم. خوشبختانه گذر زمان و تموم شدن فصل پاییز پایانی برای این دو انیمه نبود و هر دو انیمه، فصل دومشون و یا فیلمی براشون تایید شد و حالا وقت این بود که منتظر بمونیم و ببینیم فصل قطعی و زمان پخش اونا کی خواهد بود ... اینکه هر کدوم تو چه فصلی از راه می رسند و قراره اینبار چه محتوای شیرینی رو ارائه کنند، ذوق کودکانه همیشگی دو اثر و در عین حال پرکشش بودنشون از لحاظ کاوایی، قشنگی این دو کار رو بالا می برد و میشه در مورد هر کدوم با رجوع به اپیزودهاشون لحظات پر از خنده و شادی رو به چشم دید. Kiniro Mosaic لحظات شیرین زیادی داره که هنوز که هنوزه در ذهن من باقی موندن .. فکر می کنم دیدن یک لحظه کوتاه از فصل دوم و دیدن شروع دوباره پا گذاشتن به دنیای این انیمه می تونه به راحتی منو ذوق زده کنه؛ بامزگی آلیس، سوندره بازی های آیا، شادابی کارن و بازیگوشی هاش، دوستی خاص یوکو و آیا و ... لحظات ریز بامزه این سری واقعاً زیاده و با اینکه ممکنه صرفاً یک زنگ تفریح به نظر برسه ولی وقتی به عنوان بیننده با دنیای یک انیمه اُنس بگیرید و کارکترها، حرکات و دیالوگ های اونا رو دوست بدارید، حس می کنید که این انیمه از یک زنگ تفریح فراتر رفته و کلاس درسی لذت بخش شده.

فصل اول با مقداری بازی های زبانی روبرو بودیم؛ استفاده از کلمات انگلیسی و یا به قولی Engrish صحبت کردن کارکترها از همون اپیزود اول جلوه کاوایی خاصی از کارکترها رو به رخ کشید و بعد از اون کم کم کارکترها رو بهتر شناختیم. ممکنه با فرم و سبک همیشگی دخترای خوشگل و بامزه و زندگی روزمره پیش رفته باشه ولی از نظر من هر دنیا و هر انیمه ی Slice of Life ـی نقاط قوت خاص خودشو داره که دنیای اونو از دنیای انیمه های این شکلیِ دیگه متمایز می کنه .. اینکه اینجا حتی ظاهر انیمشینی هم به لذت بیشتر از روابط بین کارکترها کمک می کنه و فرضاً ارتباط شینوبو و آلیس رو با قشنگی بیشتری به تصویر می کشه، جز نقاط قوت انیمه ست. کاری که بعد از این انیمه پخش شد و باز هم در حال هوای همین انیمه بود رو به خاطر بیارید؛ Gochuumon wa Usagi Desu ka که باز هم در عالم کارهای کاوایی یک اثر دلنشین بود ولی وقتی با دقت به دو اثر نگاه کنید، تفاوت های خاصی رو می بینید .. حقیقتش اینه که من بیشتر به سمت Gochuumon wa Usagi Desu ka متمایل هستم ولی در عین حال هیچ شکایتی علیه Kiniro Mosaic نداشته و ندارم .. هر دو به یک شکل واسم دوست داشتنی هستند. Gochuumon با ارائه دادن یک فضای اروپایی و ریلکس کننده همراه با لوکیشن های زیباتر جلوه خاص تری رو به نمایش گذاشته باشه ولی Kiniro Mosaic هم دست خالی به میادین انیمه های Cute girls doing cute things نیومده بود و حتی صحنه های کوچولویی مثل ناز کردن کارکترها و بازیگوشی های کارن ناخودآگاه چراغی شاد و دلچسب رو در دل دل بیننده روشن می کنه.

تا حدودی ... یا شاید بیشتر از "تا حدودی" میشه انیمه رو در دسته شفا بخش و یا التیام بخش قرار داد؛ کاری که بعضی از انیمه ها با فضای آرومشون انجام میدن؛ موسیقی متن دلنشین و اتفاقات بامزه ای که بیننده رو به حس و حالی ریلکس و آرامش بخش وارد می کنه. ممکنه سطح آرامش بخشی سری در حد و اندازه های انیمه هایی مثل Aria و یا فرضاً در قالب دیگه ای مثل Natsume Yuujinchou نباشه ولی چیزی که مسلمه، اینه که عوامل و سازندگان انیمه نیم نگاهی به انتقال حس آرامش به بیننده خودشون بودند و با پیش رو کشیدن سناریو های کودکانه و شاد انتظار اینو داشتند که بعد از 20 دقیقه اپیزود، بیننده با حسی مثبت و با انرژی از سر جای خودش بلند بشه و با فکر باز و خوشی به سراغ زندگی روزمره خودش بره. در مورد Kiniro Mosaic میشه اینم اضافه کرد که لحظات پر سر و صدایی هم در انیمه یافت میشه ولی اون باطن کارکترهای کوچولوی ما رو نشون میده .. اینکه بابت بعضی چیزها ذوق زده میشن و حتماً باید اون لذت خودشونُ به نمایش بذارند .. ولی این نحوه نمایش و بروز احساسات کارکتری در سطحی نیست که آزاردهنده بشه و یا بیننده رو از فضای انیمه دور کنه. حتی بر عکس، من تصور می کنم اگه این نوع واکنش ها وجود نداشت، فضای آرامش بخش انیمه قابل لمس نبود و باعث بوجود اومدن ضعف خاصی در انیمه میشد.

وقتی با فصل دومی از یک انیمه روبرو میشید، می تونید با خیال راحت انتظار حضور دوباره دوبلورهای قدیمی و صداپیشه های فصل قبلی رو داشته باشید. کمتر پیش میاد که تغییری در عوامل اصلی سری بوجود بیاد و فرضاً دوبلور کارکتر اصلی تعویض بشه. بهرحال، اینجا هم همینطوره و هیچ تغییری در لیست دوبلورهای انیمه بوجود نیومده؛ Tanaka Manami دوبلور کارکتر "آلیس" هست، کسی که شاید بشه گفت مطرح ترین کارش همین Kiniro Mosaic بوده و بعد از اون Mangaka-san to Assistant-san to The Animation و Seirei Tsukai no Blade Dance هم جز بعضی کارهاش بودند که به نظر میرسه کم کم داره مسیر خودشو پیدا می کنه. دوبلوری "یوکو" به عهده Uchiyama Yumi هست که از جمله کارهاش میشه به Nisekoi و کارکتر "روری" و یا انیمه هایی مثل A-Channel ، Gokukoku no Brynhildr ، Yuuki Yuuna wa Yuusha de Aru و ... اشاره کرد. صداپیشگی کارکتر محبوب من، "آیا" در دستان Taneda Risa هست؛ Gochuumon wa Usagi Desu ka ، High School DxD New ، Shinsekai yori بعضی از کارهای ایشون بودند و البته نقشی که این اواخر دوبلوری کرد و حسابی محبوب شد، "کائوری" در انیمه Shigatsu wa Kimi no Uso بود که معرف حضور همه هست. دوبلور دیگه‌ی کار Touyama Nao هست که نقش کارن رو به عهده داره. از جمله کارهای این دوبلور هم میشه به Kantai Collection: KanColle ، Nisekoi ، Yahari Ore no Seishun Love Comedy wa Machigatteiru و ... اشاره کرد. و در نهایت دوبلور آخر انیمه Nishi Asuka هست که دوبلوری "شینوبو" رو به عهده داره. Koufuku Graffiti ، Tesagure! Bukatsumono ، High School DxD و ... هم بعضی از کارهای این دوبلور هستند که روی هم رفته به نظر میرسه بیشتر نقش کارکترهای فرعی رو به عهده داشته و باید ببینیم فصل دوم انیمه Kiniro Mosaic پله پرتابی برای اون خواهد بود یا نه. در نهایت به این هم اشاره می کنم که کارگردانی انیمه هم همچنان در دستان Tanaka Motoki هست.

« دوبلرها و کارکترهای اصلی انیمه »



1-jpg3-jpg5-jpg
2-jpg4-jpg6-jpg


Diamond no Ace: Second Season

Diamond no Ace: Second Season

72341-jpg



توضیحات و نظر شخصی : با خیالی راحت و به سادگی میشه گفت که بیسبال ورزشی نیست که بین ما ایرانی ها از محبوبیت و یا آوازه خاصی برخوردار باشه و حتی نمیشه اونو در کنار ورزش هایی قرار داد که ما باهاشون آشنایی داریم. این نا آشنایی و مطرح نبودن چنین ورزشی در کشور ما در سطحی هست که من به عنوان مترجم انیمه مجبور بودم برای اصطلاحات بیسبالی موجود در فضای کار معادل سازی کنم! (هرچند نکته ای خیلی حاشیه ای به نظر میرسه ولی برای اینکه به نکته مورد نظرم برسم، باید به این مسئله اشاره می کردم.) اما بهرحال من هم مثل خیلی های دیگه با ورزش بیسبال آشنایی خاصی نداشتم و این دنیای انیمه های بیسبالی بود که من رو با بیسبال آشنا کرد. بعد از دیدن چندین انیمه بیسبالی خوشبختانه تونستم با محیط دنیای بیسبال آشنا بشم و با تسلط خوبی ادامه مسیر رو طی کنم. کار به جایی رسیده که حالا هر انیمه بیسبالی جدیدی که از راه میرسه رو با شوق و ذوق نگاه می کنم و از دیدنشون لذت خاصی میبرم. مسئله ای که در میونه و خودم در نگاه اول اونو احساس می کردم، حس تردید و دو دلی برای وارد شدن به دنیای یک ورزش نا آشناست؛ اینکه آیا من با رفتن به سراغ این انیمه و درک نکردن فضای ورزشی اون، وقت خودم رو تلف می کنم و یا نه، می تونم به مرور زمان ورزشی که محور اصلی تمرکز این انیمه ست رو یاد بگیرم و بعد از اون هر هفته چشم انتظار دیدن اپیزود بعدی و بیشتر لذت بردن از انیمه باشم. من فکر می کنم Diamond No Ace تونست به خوبی جواب این دودلی و مکث اولیه رو بده .. این انیمه تونست با داشتن تصاویری ورزشی زیبا، افکت های جالب، کارکترهای پرجذبه، موسیقی خوب، مسابقات پر هیجان و نکات مثبت دیگه ای که داشت، به خوبی از پس جذب کردن مخاطب خودش بربیاد. روی هم رفته جدا از اینکه پذیرش انیمه در جوامع انیمه ای خارجی در سطح خیلی خوبی بود و فرضاً در سایت MAL تونست نمره ای مثل نمره 8.25 (در حال حاضر) رو بدست بیاره، در این ایران هم انیمه اونقدر موفق بود که حتی بعضی مخاطبینی که صرفاً با دیدن پوسترهای انیمه به سراغ دیدنش اومده بودند و آشنایی خاصی با بیسبال نداشتند، تونستند درک نسبتاً خوبی از فضای انیمه پیدا کنند و جز مخاطبین هفتگی کار قرار بگیرند .. هر هفته به سراغش برن و هر قسمت بهتر و بهتر با جو حاکم بر انیمه همراه بشند.

یادمه پاییز 2013 ، وقتی فصل اول انیمه رو معرفی می کردم به سابقه بیسبال دیدن و آشنایی خودم با بیسبال اشاره کردم و از این صحبت کردم که من قبل از اینکه به سراغ دیدن انیمه ای بیسبالی مثل DnA بیام، One Outs رو دیده بودم .. یک کار روانشناسانه و پر از استراتژی های ورزشی پیچیده‌ی بیسبالی. استراتژی هایی که برای درک و فهم اونا می بایست یک آشنایی خوب با ورزش بیسبال داشت. اما بهرحال در اون زمان چیزی که بیشتر منو به سمت انیمه One Outs جذب کرد، کارکتر پردازی و روال پیشی گرفتن کارکتری اصلی اون انیمه، "توکچی تووا" به حریفانش بود. وقتی به دنیای انیمه Diamond No Ace وارد شدم، انتظارات نسبتاً بالایی داشتم .. می دونستم فضای انیمه تفاوت زیادی با One Outs خواهد داشت و به همین دلیل تصور می کردم که حداقل از لحاظ آموزشی بعد از دیدن انیمه می تونم بهتر بیسبال رو بهتر درک کنم؛ ضعفی که در نفهمیدن بعضی استراتژی های One Outs داشتم رو برطرف می کنم و یک بار برای همیشه، بیسبال رو یاد می گیرم. این فکر با روبرو شدن با انیمه های بیسبالی در ذهنم شکل نگرفته بود، بلکه بارها قبل از اون پیش اومده بود که گذرا به صحنه هایی از بیسبال برخورد کنم و کنجکاوی خاصی در مورد قوانین و محتوای این ورزش داشتم. اینکه فرضاً چطور امتیاز گرفته میشه، چطور دورها عوض میشه، چطور تاکتیک ها پیش برده میشن، چطور بازی تموم میشه و ... انواع اطلاعات دیگه ای که میشد با اومدن به سراغ یک انیمه ابتدایی در مورد بیسبال بدست آورد. و خوشبختانه Diamond No Ace انیمه ای بود که دوست داشتم؛ قوانین رو به مرور زمان یاد گرفتم و تونستم خودم رو درون فضای زمین بازی قرار بدم و با کارکترها و هیجانی که بابت یک امتیاز گرفتن بدست میارن همراه بشم. حالا دیگه وقت لذت بردن از مسیر و همراه شدن با داستان حاکم بر انیمه بود.

داستان با اینکه تو شروع حس و حال انیمه های ورزشی و شونن همیشگی رو داره ولی به مرور زمان تاثیر خاصی رو در ذهن مخاطب میذاره و رفته رفته بهتر پیش برده میشه؛ ایجون ساوامورا بعد از سپری کردن دوران ناموفق بیسبال دوره راهنمایی در کنار هم تیمی های نه چندان خوب خودش، به تیم بیسبال مدرسه سیدو ملحق شد و اونجا با دیدن سطح کیفی کار تیم حرفه ای سیدو، ابزارهایی که اونا در دست دارند و بودن عنصرهای محرکی مثل میوکی، بازیکن خوش فکری که در کنارش حضور داره، مسیر پیشرفت خوبی رو برای خودش ترسیم کرد و تصمیم گرفت تا وقتی تبدیل به بهترین بازیکن و ایس تیم سیدو نشده، دست از تلاش برنداره. ولی مسلماً طی کردن این مسیر دشوار نیازمند حضور یک رقیب برای ساوامورا بود؛ رقیبی که بتونه اونو به جلو هل بده .. رقیبی که بتونه اونو به چالش بکشه .. رقیبی به نام فورویا که باز هم یکی از عوامل محرک مثبت بر روی ساوامورا بود، حس رقابتی که بین این دو بازیکن برای تبدیل شدن به ایس وجود داشت، یکی از جلوه های پرکشش این انیمه محسوب میشد و هنوز هم دیدن صحنه های مابین این دو کارکتر لذت بخشه و میشه تنش بین اونا رو لمس کرد.

یکی از نکته های بسیار مثبت انیمه Diamond no Ace افکت های ورزشی بسیار زیبای اونه که در حساس ترین لحظات بهترین صحنه های انیمه رو خلق می کنند؛ هر کدوم از بازیکن ها با سبک بازی منحصر به فرد خودشون بار مثبتی به فضای انیمه اضافه می کنند .. اینکه ساوامورا با حالتی بسیار زیبا دست چپ خودش رو برای پرتاب توپ بالا میاره و دور از دید بَتر دست خودش رو به جلو می کشونه، جلوه ای از یک کارکتر بی نقص نقش اول انیمه ای رو داره .. اینکه نارومیا می به زیبایی هر چه تمام تر پرتاب های عالیِ خودش رو به سمت بَترهای می ندازه، جلوه ای از یک رقیب با ابهت و به تمام معنا رو داره و اینکه رایچی بَتر، با چهره ای پر از هیجان چوب خودش رو تاب میده و یک هوم راه فوق العاده بدست میاره، زیبایی ورزش بیسبال رو به رخ می کشه ... صحنه های ورزشی Ace واقعاً زیبا هستند .. دویدن به سمت بیس ها، اوت گرفتن ها، چهره هایی که از دیدن صحنه های غیرقابل باور شوکه میشن و لحظات نهایی هر دور که نفس ها رو در سینه حبس می کنه. فصل اول انیمه پر از چنین لحظاتی بود؛ لحظاتی که ما هم بهمراه بازیکن ها پا به زمین مسابقه می ذاشتیم و هیجان و لذتی که در گرفتن یک هوم ران بود رو حس می کردیم.


بودن در کنار تیم سیدو در فصل اول همیشه پر از لبخند و خوشحالی نبود ولی همیشه این "به خوبی و خوشی پیش رفتن" نیست که یک دنیای ورزشی رو می سازه و فضایی الهام بخش برای بازیکنان یک تیم پدید میاره؛ برای اینکه تیمی به یک مجموعه پرتجربه و موفق تبدیل بشه و بتونه به هدف پیش روی خودش دست پیدا کنه، به باخت ها و تجربیات زیاد دیگه ای نیاز داره که از نظر من فصل اول انیمه Ace تونست به این مهم دست پیدا کنه؛ اتفاقات زیادی رو پوشش دادیم .. اشک ها و لبخندهای زیادی رو به چشم دیدیم و حالا بعد از دیدن 75 اپیزود از تلاش تیم سیدو برای رسیدن به جایگاهی که مد نظر دارند، بار دیگه با فصل دوم انیمه همراه میشیم و با اینکه اینبار هم به نظر میرسه سیدو مسیر سختی رو پیش روی خودش داره ولی میشه به بازیکنان پخته سیدو باور داشت و چشم به جلو دوخت. فکر می کنم لحظات بسیار زیبایی پیش روی ماست و از اینکه بار دیگه قراره پا به زمین های مهیج بیسبالی بذارم، خوشحالم .. می دونم که رویارویی با حریف های قدرتمند جدید و به چالش کشیده شدن بازیکنان سیدو بار دیگه به مذاقم خوش میاد و می تونم از دیدن زمین لوزی و الماسی شکل بیسبال لذت ببرم.


شاید پرداختن بیشتر به داستان حس اسپویلر واری رو به شما منتقل کنه، پس ترجیح میدم به محتویات مهم داستان فصل اول اشاره ای نکنم و فکر می کنم کسایی که مثل من 75 اپیزود فصل اول انیمه رو دنبال کردند، از روند پیشروی تیم سیدو با خبر هستند و نیازی به یادآوری این موضوع نمی بینم اما بهرحال سیدو حالا با داشتن یک کمک مربی جدید که افکاری متفاوت نسبت به سرمربی کاتائوکا داره، به سمت مسابقات پاییزی حرکت کرده؛ اتفاقات مهمی در کادر تیمی سیدو در شکل گرفتنه و در این بین بازیکنان سیدو قصد دارند بار دیگه پا به مسابقات سنگین پیش روی خودشون بذارند و با موفق ظاهر شدن در این میادین جلوی رخ دادن بعضی اتفاقات رو بگیرند. باید ببینیم اونا در این تورنمنت و مسیری که بعد از تورنمنت شکل می گیره، چقدر موفق ظاهر میشن ... باز هم مثل فصل اول لحظات مهیج و نفس گیر خیلی خوبی رو پیش رو داریم .. من از بابت این موضوع مطمئنم .. می دونم که همینطور خواهد شد.

فکر نمی کنم نیازی به اشاره آنچنان به عوامل انیمه داشته باشیم .. گوینده ها سر جای خودشون باقی اند .. اصلاً نگران نباشید؛ گوینده کارکتر ساوامورا، Osaka Ryota جایی نمیره و می خواد همچنان خنگ بازی ساوامورا رو با صدای جالب خودش به تصویر بکشونه؛ گوینده فورویا، Shimazaki Nobunaga مثل همیشه حالت سرد و بی حس ولی پر از انگیزه این کارکتر رو حفظ می کنه و Sakurai Takahiro هم همچنان استراتژی های زیبای میوکی رو برای ما به زبون میاره. ممکنه به دلیل رفتن بعضی از کارکترها، صدای بعضی از گوینده ها رو دوباره نشنویم ولی در عوض کارکترهای جدیدی به انیمه اضافه شدند که من از الان منتظر شنیدن صدا و دیدن تصاویر مربوط به اونا هستم؛ گوینده هایی مثل Sudou Sho که قراره گوینده کارکتر "توجو" باشه؛ کارکتری که اواخر فصل اول کمی بهش بها داده شد و از نظر من پتانسیل تبدیل شدن به یک کارکتر و بازیکن خوب رو داره.

بعید می دونم تغییری در تیم کارگردانی انیمه داده شده باشه و همچنان Mitsuyuki Masuhara هست که کارگردانی این انیمه رو به عهده داره؛ حقیقتش اینه که من از کارگردان انیمه هایی مثل Chi's New Address و یا Kobato انتظار ساخت انیمه ای ورزشی به این خوبی رو نداشتم. مسلماً Chi's New Address و Kobato هر کدوم در سبک خودشون انیمه های خیلی خوبی هستند ولی تفاوت ژانری این انیمه ها با Diamond no Ace زمین تا آسمونه و اینکه این کارگردان تونست با یک انیمه ورزشی به چنین موفقیتی دست پیدا کنه، نشون میده که چقدر در تغییر ژانر کاری خودش تبحر داره. پس من اینبار دیگه با خیال راحت چشم به دستان پرتوان این کارگردان میدوزم و منتظر بهتر و بهتر شدن انیمه و کارگردانی زیباتر اون هستم.


« دوبلرها و کارکترهای اصلی انیمه »



2-jpg1-jpg3-jpg
5-jpg6-jpg4-jpg



Baby Steps 2nd Season

Baby Steps 2nd Season



71519-jpg



توضیحات و نظر شخصی : "ماروئو ایچیرو، دانش آموز ممتازی که می خواد به سراغ تنیس بره و دوست داره با دنیای تنیس آشنا بشه. ناتسو، دختری که در کنار ماروئو مشوق اونه و علاوه بر اینکه خودش هم یک بازیکن خیلی خوب تنیسه، در راه پیشرفت ماروئو کمک زیادی بهش می کنه و ... ! " یادمه وقتی این جملات خلاصه داستان رو در شروع فصل بهار قبلی می خوندم، اصلاً تصورش رو نمی کردم که این انیمه به خوبی انیمه های ورزشی دیگه ای که تا بحال دیدم، بشه؛ فکر نمی کردم که در انتهای فصل به این انیمه عنوان لقب "شاهکار" رو بدم ولی این اتفاق افتاد .. بعد از تموم شدن اپیزود 25 در ذهن من یکی از بهترین انیمه های ورزشی ای شد که تا بحال دیدم و به راحتی بارها و بارها به سراغ مرور کردن اتفاقات و صحنه های خاصی از انیمه رفتم، دیدن دوباره اون صحنه ها و همچنان پرکشش بودن لحظات تاپ انیمه برای من، بهم نشون داد که واقعاً تفکری که نسبت به انیمه پیدا کردم، تفکر درستی هست و این اثر مسلماً یک شاهکاره. اگه تنها نقطه ضعف انیمه که انیمیشن اون بود رو کنار بذاریم، باقی کار، روال پیشروی داستان و کارکترها و حتی موسیقی متن در سطح بالایی قرار داشتند و روی هم رفته به راحتی میشه گفت این انیمه، نمونه عالی یک انیمه ورزشی و خاص بود. روال داستانی ای که اصلاً مطابق انتظارات شما پیش نمیره و حس تفاوت رو میشه به راحتی در مسیر 25 اپیزودی انیمه لمس کرد و باهاشون روبرو شد.

فضای سنگین واقع گرایانه اون حسابی خوش پرداخت بود .. تلاش شبانه روزی ماورئو برای پیشرفت، سختی هایی که بر سر راهش بود .. برای کسی که تنیس رو به تازگی شروع کرده ولی نبوغ فوق العاده ای در یادگیری داره. استفاده خیلی جالب از بحث جزوه نویسی و یادداشت برداری در پیشرفت تو یک ورزش سخت و نیازمند تحرک به زیبایی هر چه تمام تر در قالب کارکتر ماروئو به ما نشون داده شد. در کنار این یادداشت برداری، بارها و بارها تاکتیک هایی رو به چشم دیدیم که کمتر پیش میاد در دنیای انیمه دیگه ای به تصویر کشیده بشند؛ تکنیک هایی مثل تمرین نقاله برای اندازه گیری زاویه آرنج، استفاده از 100 مربع و تقسیم کردن زمین تنیس حریف به مربع هایی که دقت ضربه زنی ماروئو رو بالاتر می برد، پیدا کردن یک ضربه کشنده و بی نقص یا ضربه ای که ضربه برنده بازیکن محسوب میشه و ... آنالیزهای فوق العاده ماروئو با منطق همراه بودند و همیشه جذابیت مسابقات انیمه رو بالاتر می بردند، یکی از بهترین نقاط انیمه محسوب میشد و بهتر شدن، پیشرفت کردن ماروئو به هیچ وجه غیرقابل باور نبود ... اینکه اون می تونست یکی از بهترین های استان ببره، بخاطر سطح تمریناتی که داشت، تفکری که داشت و آنالیزهایی که در طول مسابقه از حریف خودش می کرد، بسیار قابل باور از آب در اومده بود و میشد پیشرفت ماروئو رو در طول اپیزودها به راحتی قبول کرد.

حریف هایی که ماروئو در طول مسیر پیشرفت خودش به اونا برخورد می کرد، هر کدوم خاصیتی ویژه داشتند و تو این بین بعضی از اونها واقعاً خاص به نظر می رسیدند؛ مثلاً ایواسا، کسی که با بازی تنیس خودش اثر هنری خلق می کرد و اهمیتی به اینکه چه اتفاقی درون بازی می افته نمی داد .. فقط و فقط عطش به تکامل رسوندن اثر هنری خودش و خلق کردن نقاشی زیبایی رو درون زمین تنیس داشت. میاگاوا، پسری که از بچگی در عالم تنیس بود و حالا با ماروئوی تازه به دوران رسیده روبرو میشد و غروری که از این بابت داشت؛ نابائه یو، مردی که ماروئو به چالش عمیقی کشید و البته ایکه سوجی، اگاوا تاکوما، دو نفری که الگوی بسیار خوبی واسه ماروئو بودند و باعث بالا بردن انگیزه ماروئو در مسیر پیشرفت تنیس میشدند. حتی اگه بخوام عمیق تر به موضوع و جذبه کارکترها نگاه کنم، می تونم واستون از کارکترهای فرعی ای مثل کاگیاما، دوست جالب ماروئو و یا کارکترهایی ورزشی مثل مایک اشاره کنم و که با اینکه حضوری کوتاه رو در انیمه دارند ولی باز هم تاثیر بسزایی در روال پیشروی داستان دارند و خوشرنگی خاصی در کارکترهای فرعی این انیمه نهفته ست.

اما سوال اصلی بعد از تایید شدن فصل دوم این بود که آیا کیفیت انیمیشنی کار پیشرفت می کنه یا نه. و این سوال بعد از برملا شدن و رو شدن طراحی کارکترهای جدید به جوابی مناسب رسید و اون جواب این بود که نه؛ Studio Pierrot دستی به حالت انیمیشنی سری نمیزنه و به نظر میرسه که همچنان با همون سبک و سیاق سابق به کارمون ادامه میدیم. هرچند به شخصه با انیمیشن فعلی آنچنان مشکلی ندارم ولی می تونم تصور کنم که اگه این انیمه با کیفیت انیمیشنی بهتری ساخته میشد، چه سیل طرفداران بیشتری پیدا می کرد ولی اون فقط یک تصوره و قرار نیست به حقیقت بپیونده .. پس سعی می کنم همچنان دید مثبتم رو به فضای انیمه باقی نگه دارم و با لذت تمام به سراغ انیمه برم.

دوبلورها، دوبلورهای فصل اول هستند و چیزی که کنجکاوی من رو بهمراه داره، دیدن دوبلورهای جدید هست که با توجه به تغییر لوکیشنی و عوض شدن فضای انیمه قراره باهاشون روبرو بشیم. انیمه قراره از ژاپن به آمریکا بره و سوالی که مطرحه اینه که آیا عوامل آمریکایی برای انیمه انتخاب میشن یا که نه به سبک بعضی از انیمه ها حتی آمریکایی ها هم به زبان ژاپنی حرف خواهند زد. نکته فرعی و جزئی به نظر میرسه ولی وقتی چشم انتظار پخش انیمه ای باشید، حتی نکات فرعی رو هم از دید می گذرونید و تئوری ها و فرضیه های جذابی رو واسه خودتون در نظر می گیرید. من دوست دارم به محیط آمریکا و تنیس بازیکنای آمریکایی پرداخت خوبی داشته باشیم و خصوصاً ماروئو حداقل چند تنیسور آمریکایی رو شکست بده و اگه از بعضی از اونا باخت میاره، باخت اون باعث یادگیری مسائل جدیدی واسش بشه و بتونه در آینده از اون نکات آموزنده استفاده کنه.

اما خیلی ها بخاطر جنبه رومنس و عاشقانه انیمه ست که تصمیم به دیدن این کار می گیرند .. من از ابتدای شروع فصل اول دنبال دیدن لحظات خاصی بین ناتسو و ماروئو بودم و خیلی خوشحالم که در قالب همون فصل اول لحظات موردنظرم رو دیدم و حس و حال درجا زدن رابطه ای رو نداشتیم و حداقل قدم هایی به جلو برداشته شد. حس می کنم با این روالی که در فصل اول سپری کردیم، شکل گرفتن یک رابطه عاشقانه و زوج شدن ماروئو و ناتسو در فصل دوم دور از انتظار نیست و از الان منتظر دیدن صحنه هایی هستم که به این رابطه منتهی میشه.

در نهایت، صحبت خاصی دیگه ای ندارم جز اینکه به موضوع عوامل اشاره کنم و بگم که علاوه بر اینکه دوبلورها بر سر جای خودشون باقی اند، کارگردان و آهنگساز هم مثل قبل Murata Masahiko و Yoshikawa Yoichiro خواهند بود که نکته مثبتی به نظر میرسه. امیدوارم انیمه مثل فصل اول پر از لحاظ ورزشی تاپ باشه و بتونه جو خوبی که در گذشته به وجود آورد رو تکرار کنه و بار دیگه لذت یک بازی تنیس زیبا رو به ما بچشونه .. امید زیادی به موفقیت این انیمه دارم و از الان منتظر دیدن واکنش ها و پذیرش های مثبت و خوب در برابر این انیمه هستم.


« دوبلرها و کارکترهای اصلی انیمه »


aaaaa-jpg2-jpg
3-jpg4-jpg