M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Golden Time Episode 03 // Anime

Golden Time Episode 03 // Anime


اپیزود خوبی برای تشکیل و بهتر شدن رابطه بین بانری و کوکو بود .. نیمه اول اپیزود آنچنان چیز خاصی نداشت و بیشتر حالت آماده‌ساری برای وارد شدن به جنگل و فرار بانری کوکو از لوکیشن و آدما بود. بانری با تعریف کردن داستان راجع به از دست دادن حافظه‌ش، بقیه رو فراری داد و بعدشم بهمراه کوکو به راحتی فرار کردن و به دل جنگل پناه بردن. صحنه خیلی خوبی رو در کنار هم گذروندن، از اون صحنه‌هایی بود که واقعا به انیمه رمنس این شکلی میخوره و مدتِ زیادی رو به حرف زدن راجع به علائق‌شون و اتفاقاتی که براشون افتاده پرداختن. کوکو از علاقه خودش به میتسو و اینکه بدون میتسو هیچ چیزی نیست، گفت و بانری داستان از دست دادن حافظه خودشو برای کوکو تعریف کرد. پیدا شدن لیندا تو دل جنگل و دیدن کوکو و بانری سوپرایز خوبی بود و جالب اینکه بانری اونو "باربارا" صدا زد! البته لیندا از اون سبک دخترایی به نظر نمیاد که به خاطر اشتباه گفتن اسمش عصبانی بشه ولی بهرحال مسئله مهمی هم نبود و باید ببینیم اپیزود بعد بین این سه نفر چه اتفاقی می‌افته.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- یه شات از کوکو :



- تنها در جنگل بعد از فرار :



- از راه رسیدن لیندا :


Golden Time Episode 02 // Anime

Golden Time Episode 02 // Anime


صادقانه بخوام بگم، حس میکنم این اپیزود بهتر از اپیزود اولش بود و حالا بهتر وارد محیط داستان شدم. دوست دارم بدونم این شوخی مربوط به فراموش کردن اسم تادا توسط کوکو تا چند اپیزود دیگه قراره تکرار بشه؟ این تنها ایراد من به اپیزود بود. بجز اون، اپیزود خیلی خوبی بود. عجب پارتی درهم‌برهمی بود. هرکسی یه جایی ولو بود یه کار عجیب انجام میداد و بعدشم که اعضای باشگاه چایی پارتی رو از این رو به اون رو کردن! تادا انگار داشت به قعر جهنم کشیده میشد! اون شرط عجیب هم در نوع خودش جالب بود؛ یا نوشیدنی میخورید یا باید باید با هم کشتی بگیرید. کلا با دیدن این اپیزود دید دیگه‌ای به انیمه پیدا کردم و حس میکنم میتونه خارج از حالت پاستوریزه بودن، داستان رو به جلو ببره. احساس دلسوزی تادا برای کوکو تو ذهن منم وجود داشت ... اینکه هیچ‌کس با کوکو حرف نمیزنه و از طرف دیگه میتسو کاملا از دستش فراری ــه. اول بیشتر حالت شوخی رو داشت ولی حالا میبینیم که میتسو اصلا علاقه‌ای به روبرو شدن با دوست دوران کودکی‌ش نداره. لیندا رو با یه ظاهر کاملا متفاوت دیدیم، تو نگاه اول و وقتی که سعی میکرد به تادا حرفی رو بزنه، به نظر میرسید که به تادا علاقمند شده و میخواد اونو به بیرون دعوت کنه ولی ... توجه‌شون به کوکو جلب شد و حرف لیندا نیمه تموم باقی موند. شاید بعدها دوباره به سر حرفش برگرده، چیزی که معلومه اینه که، جاذبه‌هایی بین‎شون وجود داره. آخر اپیزود هم که تادا و کوکو گیر یه آدم وراج و پُر حرف افتادن که ساعت‌ها راجع به باشگاه‌شون داشت حرف میزد. سه دفعه صفحه خاموش و روشن شد تا بلاخره حرف‌های اون دختر پایان رسید.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- کوکو هنوز تو توهم علاقه داشتن به میتسوئه :



- پارتی و اعضای باشگاه چایی :



- عکس‌العمل مهمونای پارتی بعد از دیدن اعضای باشگاه چایی :



- صحنه مرگ دردناک تادا :



- اینم نتیجه نوشیدنی نخوردن :



- لیندا بدون اون کلاه و متفاوت نسبت به ظاهر اپیزود قبلش :



- حتی کوکو خودش هم متوجه ندیده گرفتن‌ش توسط بقیه شده :


Golden Time Episode 01 // Anime

Golden Time Episode 01 // Anime


خوب، این انیمه دوز هفتگی رمنس ما تو فصل پاییزه؛ همونطور که فکر میکردم رمنس خوبی داشت و شروعش با توجه به اینکه انتظار زیادی ازش نداشتم، واسم جالب بود. تمرکز داستان اپیزود روی آشنایی کارکترها و وارد شدن به محیط مدرسه حقوق‌شون بود. کوکو واقعا کارکتر خوبی بود ترسی که میتسو ازش داشت خنده‌دار بود .. حتی من حس کردم سیگنال مثلث عشقی بین‌شون وجود داره ولی بعدش .. تادا به یه دختر همکلاسی و یه دختری به نام لیندا آشنا شد که حدسیات مربوط به مثلث عشقی رو مقداری بهم ریخت. کمدی انیمه خیلی سطح معمولی داشت و بیشتر شبیه به یک طنز لبخندآور و شیرین شباهت داشت. OP و ED هر دو خوب بودن و تم رمنسی درشون گنجونده شده بود. البته هر دو پر ازتصاویر کوکو بودن. ظاهرا کوکو نسبت به لیندا و اون یکی دختر نقش مهم تری رو ایفا میکنه. کلا شروع خوبی بود و مطمئنا اپیزودهای بعدیش رو هم میبینم. [نمیدونم چرا ولی این فکر که لیندا همون کوکوئه، از ذهنم خارج نمیشه!]

صحنه‌هایی از اپیزود :

- کوکو و صحنه تبریک گفتنش :



+



- محو شدن تادا در چهره کوکو :



- OP انیمه :



- میتسو و حرکات خنده دارش :



- تمام مدتی که تو کلاس با هم حرف میزدن، کوکو پشت سرشون نشسته بود :



- دختر دوم اپیزود که یه خورده عجیب بود :



- لیندا و کمک کردنش به تادا :