M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Isshuukan Friends - Episode 12 | The End

Isshuukan Friends - Episode 12 | The End



و این هم از داستان دوست داشتنی ما که به همین زودی به پایان رسیدیم و دیگه نمیتونیم هاسه رو کنار کائوری ببینیم. سفر خوبی بود و من با اینکه بعضی از انتظاراتم برآورده نشد، از دیدن انیمه خیلی راضی بودم. انتظاراتی که داشتم و برآورده نشد، به همون جنبه رمنس داستان برمیگرده و اینکه چقدر در طول نیمه دوم انیمه، بهش اشاراتی شد و بیننده‌ها رو ‌به راحتی جذب و خواستار رابطه داشتن کائوری و هاسه کردند ولی خُب، هیچ اتفاقی نیافتاد. محتوای اپیزود آخر هم به شکل گرفتن دوستی دوباره هاسه و کائوری مرتبط بود و ربطی به موضوع رمنس نداشت. بهرحال این چیزی ـه که کمی منو اذیت میکنه و بجز این موضوع، فضای اپیزود آخر رو دوست داشتم. صحنه بین شوگو و ساکی و اشک‌هایی که ریخت، خیلی دیدنی بود و میشه اونجا هم ارتباطی قوی بین اون کارکتر حس کرد. در نهایت، برخورد هاسه و کائوری رو دیدیم و اینکه چطور دوستی مجدد خودشونُ شکل دادن .. اتفاقی که انتظارش میرفت و میشد اونو پیش بینی کرد.

فصل دوم میتونه همچنان کشش خوبی داشته باشه و به نظر من هنوز قدرت پرداخت به جنبه‌های مختلفی از داستان رو داریم. خصوصاً جنبه عاشقانه بین کارکترها که بهرحال، اگه قرار باشه فصل دومی از راه برسه، بهتره این موضوع به حقیقت تبدیل بشه و دوباره همون مسیر تکراری طی نشه. اگه این اتفاق بیافته، حتی به فصل اول انیمه هم صدمه وارد میکنه و اتفاق خوبی نیست. روی هم رفته این صحبت‌های مربوط به فصل دومی ـه که حتی هنوز خبری ازش موجود نیست و بهتره ازش بگذریم. در نهایت باید بگم که، از دیدن این انیمه لذت بردم و لحظات دوست داشتنی خاصی برای من داشت. وقتی گذرا به اسم این انیمه برخورد کنم، خاطره خوبی از این سری برام زنده میشه و خوشحالم که به سراغ دیدنش رفتم.

صحنه‌هایی از اپیزود آخر :

- ساکی چقدر گریه کرد ولی بعدش بلاخره اتفاقی که باید می افتاد، افتاد :



+



- صحنه داد زدن هاسه عالی بود :

Isshuukan Friends - Episode 08

Isshuukan Friends - Episode 08



بعد از اینکه مسیر "دوستی" طولانی ای رو با هم طی کردیم و روند پیشروی رابطه فوجیمیا و هاسه رو دیدیم، حالا به نظر میرسه که روند داستان داره یه تغییر اساسی پیدا میکنه. تغییری که قراره ما رو از یک رابطه دوستی به رابطه‌ای عاشقانه منتقل کنه. امیدوارم واقعا اینطور باشه .. جو و فضای انیمه به شکلی ـه که میشه یک رابطه رمنس بین این دو کارکتر رو دید و مطمئنم اکثر بیننده‌های این انیمه راضی به تغییر جهت انیمه به اون مسیر هستند. اشاره‌های ریز زیادی از اپیزود قبل در مورد این رابطه جدید به ما شد و خصوصا تو این اپیزود اتفاقات متمایل به رمنس زیادی شکل گرفت. اپیزود ساحلی دلچسبی بود و واقعا حس و حال دوست داشتنی ای داشت. هر اپیزود ساحلی از هر انیمه، اتفاقات خاص خودشو داره .. مثلا اینجا با منظره خنده دار بادی که ساکی چان رو با خودش میبرد مواجه شدیم و لحظات بامزه ای که در حین رسیدن ـشون به ساحل با هم دیدیم. بارونی که شروع به باریدن کرده بود و دریا رفتن اونا رو کنسل کرده بود. بلاخره بعد از مدتی بارون بند اومد و تونستن دوباره به ساحل برگردن و از لحظه لحظه بودن در ساحل لذت ببرن.

هنوز هیچ کدوم از کارکترهای زوج ـمون، هاسه و فوجیمیا از احساسی که دارن با خبر نیستن و باید روند درک کردن این احساس علاقه ـشون به طرف مقابل رو به چشم ببینیم. به نظر میرسه ساکی و شوگو به راحتی متوجه احساسات اونا شده باشن ولی خُب، آنچنان دستی به جریان نمیزنن و منتظر حرکت خود اون دو نفر موندن. بهرحال روی هم رفته اپیزود دلنشین و سرحال کننده ای بود و من که حسابی دوستش داشتم. امیدوارم تو ادامه روند پیشروی داستان بهتر بشه و بتونیم در نهایت شکل گیری رابطه رمنسی رو بین هاسه و فوجیمیا ببینیم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- ساکی چان بیچاره .. چقدر اینجا بامزه ست :



- عکسی که با هم گرفتن :



- آتیش بازی :

Isshuukan Friends - Episode 06

Isshuukan Friends - Episode 06




پیش به سوی منزل فوجیمیا .. خیلی خوب بود و پر از صحنه‌های بامزه بین کارکترها ؛ ذوق کردن مادر فوجیمیا در برابر دوستای فوجیمیا واقعا جالب بود و وقتی کسی رو در نقش مادر دختری فراموش کار (به این شکل) تصور میکنم، واقعا سوپرایز شدن ـشون اونقدرا عجیب نیست و مشخصه که انتظار چنین چیزی رو نداشته. بهرحال یاماگیشی هم چنان بعد از ورودش به انیمه بار کمدی رو به دوش میکشه و با اون سبک بامزه حرف زدنش حسابی جو اتاق فوجیمیا رو دیدنی کرده بود. تلاشش واسه نزدیک کردن کائوری و شوگو و لحظات کمدی که با هم دیدیم، لحظه‌های مثبت اپیزود بودن و بعد از اون، تو نیمه دوم انیمه به سمت اتفاقات جالب‌تری حرکت کردیم. جایی که مادر کائوری جریان تصادف اونو برای هاسه تعریف کرد؛ تصادفی که باعث فراموشی عجیب کائوری شده و لحظه‌ای که برای اولین بار دوستان خودشُ به خاطر نیاورد. لحظات جالبی بود و واقعا موقعیت کائوری رو شفاف‌تر از قبل کرد و خوشحالم که تونستیم چنین صحنه‌ای رو درون انیمه ببینیم. بعد از اون صحنه پایان بندی به با جمله سوالی کائوری به زیبایی پیش برده شد : "میشه منتظر دوباره شنیدن اون کلمات بمونم؟" ، حس خوبی که از پایان بندی این داستان شیرین به بیننده منتقل شد و ما رو به انتهای اپیزود رسوند.

رضایت کامل رو از اپیزود داشتم .. احساس آرامش خوبی داشت و کمدی اپیزود هم در سطح شیرینی قرار داشت که روی هم رفته شرایط رو برای لذت بردن از اون اپیزود راحت میکرد. پیشروی آنچنان خاصی رو ندیدیم ولی خُب، روند انیمه تا اینجا مناسب بوده و میشه ازش انتظار یک پایان بندی قابل قبول رو داشت.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- رسیدن به خونه کائوری، حرکات دست یاماگیشی تو هر صحنه در نوع خودش جالبه :



- ذوق مادر کائوری از دیدن دوستای اون :



- سر کار گذاشتن هاسه توسط مادر کائوری هم بامزه بود :

Isshuukan Friends - Episode 05

Isshuukan Friends - Episode 05




یاماگیشی عجب کارکتر جالبی بود. شاید عبارتی که میخوام استفاده کنم، کمی عجیب به نظر میاد ولی .. به من حس اسلوموشن رو منتقل میکرد .. حرکاتش، حرف زدنش و ... کاملا یه کارکتر کند و خنده دار بود. توصیف عجیبی ـه ولی خُب، به نظر من بهش میخوره و هر لحظه از این اپیزود یه جورایی بخاطر آروم حرف زدن یاماگیشی حس بامزه ای به سراغ بیننده می اومد و تو این بین مسلما نقش دوبلور کارکترش (Rumi Ookubo) خیلی پررنگ ـه و به نظر من خوب کار کرده بود. (چقدر صداش با کارکتری که تو Yuru Yuri دوبلوری کرده بود، Chinatsu ، فرق داشت.) حتی نیمه دوم تونستیم روی احساسی کارکترش رو ببینیم که به بهتر شدن ذهنیت بیننده در مورد کارکترش کمک زیادی میکنه. اینکه از بچگی اون چیزایی شنیدیم و با هم قرار زیبای فوجیمیا و یاماگیشی رو دیدیم. اما هنوز بهترین قسمت اپیزود باقی مونده بود .. جایی که دوباره دوشنبه از راه رسید و دوباره فراموشی به سراغ فوجیمیا اومد. اینبار یاماگیشی با سماجتی که داشت و با کنجکاوی بامزه ش به سراغ فوجییما اومد و اونو به یاد خاطرات روز قبل انداخت و اینکه چقدر بابت این اون لحظاتی که با هم سپروندن، لذت بردن. صحنه‌های دیدنی ای بود و بعد از اون اتفاقی افتاد که فکر نمیکردم تا قسمت‌های نهایی اونو ببینم .. فوجیمیا در برابر دانش آموزای کلاس لبخند زد و بعد یهو اخم کرد .. یاماگیشی دوباره بهش نزدیک شد و اونو وادار به خندیدن کرد. این لحظه‌های کوچولو و شکلی که صحنه به جلو حرکت کرد، از نظر من عالی بود و بهتر از این نمیشد.

به واسطه یاماگیشی، فوجیمیا داره به سراغ دوستای جدید میره. حالا دخترای کلاس با روی بازتری به سراغ حرف زدن با اون میان و باید ببینیم قدم بعدی انیمه به چه سمتی خواهد بود و آیا واقعا مشکل کلاسی فوجیمیا برطرف شده یا هنوز هم مسیری رو پیش رو داره. میشه با خیال راحت اینو عنوان کرد که تو این اپیزود، فوجیمیا پیشرفت قابل توجه ای داشت و از لحاظ رابطه ای قدم بزرگی به سمت جلو برداشت. داشتن یک کارکتر دختر دیگه در انیمه میتونه باعث بهتر شدن روند داستانی بشه و حالا هاسه ممکنه کمی به حاشیه برده بشه. باید ببینیم تو اپیزودهای بعد تمرکز انیمه چقدر بین این کارکترها تقسیم میشه.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- صحنه‌های قرار :



- صحنه‌های آخر اپیزود و فضای کلاس :



- اصرار یاماگیشی به فوجیمیا صحنه عالی ای بود :



- و یه شات زیبا از فوجیمیا تو همین صحنه :