M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Trigun // Or Having Fun With Vash the Stampede

Trigun // Or Having Fun With Vash the Stampede

Review





مدت زیادی بود که نام این انیمه رو میشنیدم و بارها به این جمله که "Trigun انیمه‌ای هست که هر انیمه‌بینی باید به سراغ دیدن ـش بره" ، برخورد کرده بودم. مسلما وقتی با چنین جمله‌ای روبرو بشیم، ناخودآگاه انتظارات ما از دیدن انیمه مورد نظر بالا میره و شرایط و ملاک های خاصی رو برای دیدن اون انیمه مد نظر قرار میدیم. حسی که قبل از دیدن انیمه داشتم، حس مثبتی بود ... وقتی از محیط بیرونی به فضای انیمه نیم نگاهی می انداختم، چیزهای خوبی رو برای دیدن به چشم میدیدم؛ یک کارکتر اول خوشتیپ و با کلاس و جذاب، فضای وسترن که یکی از نکته‌های خیلی مثبت بیرونی هست (کمتر میشه انیمه ای رو با فضای وسترن و لوکیشین های این چنینی پیدا کرد) ، نمره بالا و تعریفات زیادی که از انیمه شنیده بودم و ... بهرحال حالا وقتش بود که به سراغ دیدن این انیمه برم و اونو با سلیقه انیمه ای خودم بسنجم.


[حاوی اسپویلر] کاری که Trigun در نیمه اول انیمه به زیبایی انجام میده، معرفی کارکتر وش و همراهان اون ـه. هر کدوم به شکلی و در یک سناریوی خاص به تصویر کشیده میشن! برخلاف انتظارم وش از اون کارکترهای تمام خونسرد و همه کاره نبود .. یه کارکتر کمدی و بامزه بود که اسمش بر سر زبون ها افتاده بود، همه از اون میترسیدن و حالا ما، بینندگان انیمه تو نیمه راه به سراغ وش میریم و جزئی از همراهان اون میشیم! خوشبختانه کنجکاوی مربوط به گذشته وش در ادامه ارضا میشه و میتونیم از اتفاقاتی که بر سر وش اومده، باخبر بشیم. نیمه اول خیلی خوب بود، مطمئنم اگه دنبال یه کار اکشن بهمراه کمدی خوبی هستید، این نیمه اول باب میل شما خواهد بود ولی نقطه عطف انیمه، در نیمه راه پیش کشیده میشه؛ جایی که تم جدی وارد فضای انیمه میشه و ممکنه هر بیننده ای نتونه با این تغییر محیط و فضای انیمه به راحتی کنار بیاد. از نظر من، بعد از اون اپیزودهای اولیه و دیدن ظاهر و رفتار کمدی وش، با رو شدن داستان و اتفاقاتی که وش رو از شروع به اینجای داستان رسونده، بیننده به درک بهتری از این کارکتر میرسه و میتونه با وش احساس همدردی بیشتری داشته باشه. اتفاقات بین نایوز و وش و پشت سر گذاشتن رم و ... تمام جزییاتی که وجود داشت، رفته رفته در طول نیمه دوم شکل زیبایی رو به داستان انیمه داد و نقطه اوج رو به سمت ما هُل داد .. بله، اون نقطه اوج، قسمت های پایانی بود که اتفاقات جذابی روبرو شدیم. اتفاقاتی مثل جریانات وولفود و عمل لگاتو در مقابل وش و مجبور کردن وش به عمل کردن برخلاف میل اون! همه چیز دست به دست هم داد تا بتونیم به اپیزود آخر برسیم؛ جایی که یک دوئل بی نظیر بین وش و نایوز برگزار شد.

اپیزود آخر از نظر من یک شاهکار بود. به زیبایی هر چه تمام تر شروع شد و تیکه های پاذل رو در کنار هم قرار داد و ما رو برای یک دوئل جذاب آماده کرد. صحنه‌های اپیزود آخر جز صحنه‌های محبوب من از این انیمه باقی میمونند و لحظات خاصی برام به شمار میان. پایان بندی مسلما مثبت ترین نکته انیمه از نظر من خواهد بود و وقتی به گذشته نگاه کنم و این انیمه رو به خاطر بیارم، به یاد پایان بندی بی نقص ش خواهم بود و اینکه چقدر بابت دیدن این شکل پایان بندی، راضی بودم و هستم.

در کنار موضوع کارکترها و پایان بندی که بهشون اشاراتی کردم، جا داره از موسیقی خوب انیمه هم یادی کنم که در فضای وسترن انیمه حسابی دلچسب بود و کار رو دیدنی تر کرده بود. از لحاظ انیمیشن با توجه به سال ساخت انیمه، به نظر کار عالی ای میرسه و من که مشکلی در دنبال کردن صحنه‌های اکشن و هیجانی انیمه نداشتم. صحنه‌های مورد علاقه زیادی داشتم و گاهی بعضی از دیالوگ ها هم برام جالب و شنیدنی بودن. روی هم رفته، این انیمه واقعا خوب بود و حالا که بهش نگاه میکنم، واقعا اونو تو لیستMust See مربوط به یک انیمه بین قرار میدم، از نظر من انیمه ای هست که باید دیده بشه و اگه یکی از ملاک های انتخاب انیمه ـتون به فضای این انیمه نزدیک ـه، پیشنهاد میکنم به سراغ دیدنش برید و اونو تست کنید. این انیمه، انیمه ای ـه که با یک بنگ کمدی شروع میشه و با یک بنگ دراماتیک تموم میشه!


شات‌هایی از فضای انیمه :










Escha & Logy no Atelier - Episode 08

Escha & Logy no Atelier - Episode 08




میشد از پیش نمایش اپیزود قبل فهمید که قراره به سمت چشمه آب گرم بریم ولی خُب، داستان خوبی داشت و فقط یک فضای فن سرویس دار نبود. داستان روح فرمانروای شعله که گوهر خودش رو از دست داده بود و حالا با نقشه ویلبل همه به سمت چشمه آب گرم حرکت کردن. جایی که اون روح از دست انسان ها عصبی بود و محراب خودش رو خالی از گوهر میدید. فن سرویس چشمه آب گرم کمی بیشتر از انتظاراتم بود ولی خُب، مثل همیشه ابرهای زیبایی جلوی دید ما رو گرفته بودن! لحظات بامزه زیادی داشتیم .. لحظه بامزه مورد علاقه من، سوال لوسیل و سوتفاهمی که در مورد "گنده تر شدن ..." به وجود اومد، بود. تو ادامه داستان، اسکا با موفقیت تونست از طریق کیمیاگری گوهر مربوط به محراب رو دوباره بسازه و سر جاش قرار بده ولی به نظر میرسید که اونقدرا کار ضروری نبوده. چون ویلبل با نمایش جادوی خودش فرمانروای رو از این رو به اون رو کرده بود و روحی که تا لحظاتی پیش عصبی بود، حالا با خوشی داشت به شعله های ویلبل نگاه میکرد!


لحظات گذاشتن گوهر درون محراب یکی دیگه از نقاط قوت اپیزود بود. جایی که شعله ها فوران کردن و لحظات زیبایی رو به چشم دیدیم. چیزی که تو این صحنه پررنگ ـه، موسیقی متن ـه که به شکل زیبایی نواخته میشد و هر لحظه از صحنه رو دیدنی کرده بود. بعد از اون هم یه لحظه کمدی پایان بخش چشمه ای داشتیم که خنده دار بود .. بیچاره لوجی چه بامزه افتاد تو آب ... روی هم رفته اپیزود خوبی بود و تونست هم بامزگی و هم داستان خوبی ارائه بده.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- ویلبل در کنار گوی جادویی خودش :



- فرمانروای شعله :



- شعله های نمایش ویلبل :



- شعله گوهر و شات زیبایی از ویلبل در میون اون شعله ها :



- ED Card این اپیزود حرف نداشت. خیلی زیباست :

Tom Waits - Yesterday Is Here Lyrics

Tom Waits - Yesterday Is Here





--
-
If you want money in your pocket
and a top hat on your head
a hot meal on your table
and a blanket on your bed
well today is grey skies
tomorrow is tears
you'll have to wait til yesterday is here
Well I'm going to New York City
and I'm leaving on a train
and if you want to stay behind and
wait til I come back again
well today is grey skies
tomorrow is tears
you'll have to wait til yesterday is here
If you want to go
where the rainbows end
you'll have to say goodbye
all our dreams come true
baby up ahead
and it's out where your memories lie
well the road's out before me
and the moon is shining bright
what I want you to remember
as I disappear tonight
today is grey skies
tomorrow's tears
you'll have to wait til yesterday is here

Isshuukan Friends - Episode 08

Isshuukan Friends - Episode 08



بعد از اینکه مسیر "دوستی" طولانی ای رو با هم طی کردیم و روند پیشروی رابطه فوجیمیا و هاسه رو دیدیم، حالا به نظر میرسه که روند داستان داره یه تغییر اساسی پیدا میکنه. تغییری که قراره ما رو از یک رابطه دوستی به رابطه‌ای عاشقانه منتقل کنه. امیدوارم واقعا اینطور باشه .. جو و فضای انیمه به شکلی ـه که میشه یک رابطه رمنس بین این دو کارکتر رو دید و مطمئنم اکثر بیننده‌های این انیمه راضی به تغییر جهت انیمه به اون مسیر هستند. اشاره‌های ریز زیادی از اپیزود قبل در مورد این رابطه جدید به ما شد و خصوصا تو این اپیزود اتفاقات متمایل به رمنس زیادی شکل گرفت. اپیزود ساحلی دلچسبی بود و واقعا حس و حال دوست داشتنی ای داشت. هر اپیزود ساحلی از هر انیمه، اتفاقات خاص خودشو داره .. مثلا اینجا با منظره خنده دار بادی که ساکی چان رو با خودش میبرد مواجه شدیم و لحظات بامزه ای که در حین رسیدن ـشون به ساحل با هم دیدیم. بارونی که شروع به باریدن کرده بود و دریا رفتن اونا رو کنسل کرده بود. بلاخره بعد از مدتی بارون بند اومد و تونستن دوباره به ساحل برگردن و از لحظه لحظه بودن در ساحل لذت ببرن.

هنوز هیچ کدوم از کارکترهای زوج ـمون، هاسه و فوجیمیا از احساسی که دارن با خبر نیستن و باید روند درک کردن این احساس علاقه ـشون به طرف مقابل رو به چشم ببینیم. به نظر میرسه ساکی و شوگو به راحتی متوجه احساسات اونا شده باشن ولی خُب، آنچنان دستی به جریان نمیزنن و منتظر حرکت خود اون دو نفر موندن. بهرحال روی هم رفته اپیزود دلنشین و سرحال کننده ای بود و من که حسابی دوستش داشتم. امیدوارم تو ادامه روند پیشروی داستان بهتر بشه و بتونیم در نهایت شکل گیری رابطه رمنسی رو بین هاسه و فوجیمیا ببینیم.

صحنه‌هایی از اپیزود :

- ساکی چان بیچاره .. چقدر اینجا بامزه ست :



- عکسی که با هم گرفتن :



- آتیش بازی :