Diamond no Ace - Episode 42
Diamond no Ace - Episode 42
صحنه‌هایی از اپیزود :
- نمایی از پرتاب های تانبا :
- دوستای قدیمی ایجون، تماشاگرای متفاوت این اپیزود :
- واکانا چان :
- ماکی :
نمیدونم فقط من اینجور فکر میکنم یا کسای دیگه ای هم هستند که با من هم نظر
باشند؛ غول داستان ـمون اونقدرها هم ترسناک به نظر نمیرسه .. البته،
درسته! سبک پرتاب متفاوتی داره ولی این سبک پرتاب به خاطر قد بلند ایجاد
شده و زاویه و تاکتیکی که خودش به کار میبره و اگه بخوایم واقع گرایانه بهش
فکر کنیم، میبینیم که دلیل نیومدن اون به سیدو و دعوت نشدنش کمی واضح هست
.. اون اونقدرها در سطح بازیکنان سیدو نیست! البته .. باز هم منتظر میمونم و
فکر میکنم ممکنه چیزی که مربی سنسن گفت، به حقیقت بپیونده و ماکی به
"هیولا" تبدیل بشه. فقط باید منتظر گذر زمان بازی باشیم. روی هم رفته
اپیزود رو دوست داشتم .. خصوصاً بعد از شنیدن خبر تمدید شدن انیمه، با
خیالی ریلکس و راحت پای دیدن انیمه نشستم و تمام طول اپیزود لبخندی به لب
داشتم! تانبا به خستگی رسیده، میوکی رو بیس آزاد میدن، ساوامورا تو بول پن
داره تمرین میکنه و ... ولی از طرف دیگه بازیکنانی که تیم سنسن انتظار
درخشیدن ـشونُ نداشتن، خوش درخشیدن .. ریوسکه امتیاز تیم سیدو رو گرفت و
باعث تساوی بازی شد. به نظر میرسه تیم سنسن خیلی راحت بیس آزاد میده و با
اینکه ماکی ایس اوناست و باید بتونه با بازیکنی مثل میوکی رقابت کنه ولی
مربی ترجیح میده احتمالات رو در نظر بگیره و به میوکی فرصت چوب زدن نده!
اگه بخوان اینجور ادامه بدن، کم کم باید به همه بازیکنا بیس آزاد بدن ..
بهرحال از یک نقطه باید شروع به مبارزه کنن وگرنه فشار روی تیم سنسن زیاد
میشه. باید منتظر اون لحظه باشیم.
دوست دارم به اتفاقات بعد از این جام و فینال فکر کنم و اینکه قراره چه چیزهایی نشون داده بشه و در قالب انیمه به تصویر کشیده بشه. احتمالاً مسابقات کشوری در فاصله دورتری قرار داشته باشند و سریعاً بعد این تورنمنت به سراغ اون تورنمنت نمیریم! کمی، در حد یک اپیزود از بیسبال دور بشیم هم بدک نیست؛ مثلا ایجون به شهر زادگاهش برگرده و کمی با هم تیمی های قدیمی خودش دست به توپ بشه و البته .. پدربزرگ خنده دارش رو ببینیم! با حریف های جدید کشوری آشنا بشیم ... فکر کنم یه ذره دارم از حد انیمه جلو میرم .. باید اول ببینیم که مسابقه فینال رو کی میبره! ایناشیرو یا سیدو .. بازی بسیار حساس و جذابی میشه .. می رو دوباره میبینیم؛ امیدوارم جذاب ترین اپیزودهای فصل در انتظارمون باشن.
دوست دارم به اتفاقات بعد از این جام و فینال فکر کنم و اینکه قراره چه چیزهایی نشون داده بشه و در قالب انیمه به تصویر کشیده بشه. احتمالاً مسابقات کشوری در فاصله دورتری قرار داشته باشند و سریعاً بعد این تورنمنت به سراغ اون تورنمنت نمیریم! کمی، در حد یک اپیزود از بیسبال دور بشیم هم بدک نیست؛ مثلا ایجون به شهر زادگاهش برگرده و کمی با هم تیمی های قدیمی خودش دست به توپ بشه و البته .. پدربزرگ خنده دارش رو ببینیم! با حریف های جدید کشوری آشنا بشیم ... فکر کنم یه ذره دارم از حد انیمه جلو میرم .. باید اول ببینیم که مسابقه فینال رو کی میبره! ایناشیرو یا سیدو .. بازی بسیار حساس و جذابی میشه .. می رو دوباره میبینیم؛ امیدوارم جذاب ترین اپیزودهای فصل در انتظارمون باشن.
صحنه‌هایی از اپیزود :
- نمایی از پرتاب های تانبا :
- دوستای قدیمی ایجون، تماشاگرای متفاوت این اپیزود :
- واکانا چان :
- ماکی :
Space☆Dandy S2 - Ep 04
Space☆Dandy S2 - Ep 04
آره، فکر میکردم دندی به عنوان یک "دانش آموز انتقالی" سوژه جالبی باشه ولی
هرگز فکر نمیکردم قرار باشه به این دنیای موزیکال پا بذارم؛ به عنوان یک
طرفدار بزرگ ژانر موزیکال، حسابی از تک تک لحظات این اپیزود لذت بردم و
واقعاً حس جذابی از دیدن صحنه‌های موزیکال انیمه بهم دست داد. نکته خیلی
مثبت و جذابی که در قسمت دوبلورهای اپیزود دوست داشتم، حضور Makino Yui به
عنوان دوبلور اون دختر زشت در داستان ـمون بود؛ کسی که مدت زمان زیادی رو
با شنیدن آهنگ‌ها و صدای زیباش سپری کردم و از شنیدن صداش در دنیای دندی
خوشحال بودم. هیچ وقت لذت شنیدن صدای این خواننده در قالب موسیقی متن Aria
از ذهن من خارج نمیشه! در کنار دختر داستان، دیدن شکل رقص دندی ناخودآگاه
من رو به یاد رقص جان تراولتای جوون در فیلم‌هایی مثل Saturday Night Fever
و Grease مینداخت. البته شباهت رقص دندی به Saturday Night Fever خیلی
بیشتر بود، حس اونو کاملاً منتقل میکرد و حتی سبک لباس پوشیدن دندی هم به
تراولتا با شباهت بود و یک جورایی حتی حس میکنم ممکنه ارجاعی به اون فیلم
بوده باشه. فقط کافیه فیلم رو دیده باشید و یا یه نگاهی به عکس های مرتبط
ـشون بندازید :
+
صحنه‌هایی از اپیزود :
- تمرینات خنده دارشون :
- در کنار ملکه زنبور :
- جالب اینکه تو این صحنه به نظر میرسه "زشت ترین دختر دبیرستان" تبدیل به "زیباترین دختر دبیرستان" شده :
+
+
- این دیالوگ دندی عالی بود :
- یکی از لحظات تاپ اپیزود :
- این تیکه موزیکال هم حرف نداشت :
+
برای من نوستالژی جالبی بود و این ارجاع رو خیلی دوست داشتم! کُل اپیزود به
نسبت اپیزودهای دیگه حال و هوای غربی تری داشت و خصوصاً با وارد کردن جو
موزیکالی دبیرستانی، این موضوع پررنگ تر از همیشه به نظر میرسید. در کنار
اون ارجاع، ارجاعی به Rocky هم داشتیم؛ تمرینات سخت و خنده دار دندی و اون
دختر مثلاً زشت! دندی به عنوان یک دانش آموز انتقالی با سوژه ای همیشگی و
شاید تکراری پا به مدرسه ای گذاشت اما در دنیای انیمه ها موزیکال وار جلو
رفتن، چیزی نیست که همیشه اتفاق بیافته. مسلماً انیمه‌های زیادی بودن که به
ژانر موسیقی پرداختن ولی برای من این لحظه، این رقص‌ها و همراهی دندی با
ملکه زنبور و دانش آموزای دیگه دبیرستان، چیز دیگه ای بود و واقعاً اونو
دوست داشتم! در نهایت باید بگم که این اپیزود، به راحتی یکی از محبوب ترین
اپیزودهای Space Dandy برای من بود و واقعاً از دیدنش لذت بردم.
صحنه‌هایی از اپیزود :
- تمرینات خنده دارشون :
- در کنار ملکه زنبور :
- جالب اینکه تو این صحنه به نظر میرسه "زشت ترین دختر دبیرستان" تبدیل به "زیباترین دختر دبیرستان" شده :
+
+
- این دیالوگ دندی عالی بود :
- یکی از لحظات تاپ اپیزود :
- این تیکه موزیکال هم حرف نداشت :
Space☆Dandy S2 - Ep 03
Space☆Dandy S2 - Ep 03
صحنه‌هایی از اپیزود :
- دندی بی کله و رقصیدن ش :
- میو و دندی در کنار ماهی :
- منظره زیبای دو سیاره و ستون آبی :
- و اینم بلایی که سر ماهی اومد :
اپیزود خیلی خوب و جالبی بود. میشد به راحتی تفاوت رو نسبت به اپیزودهای
قبلی دید و واقعاً از این لحاظ راضی بودم. داستان ماهی! داستان سیاره‌هایی
با نام های عجیب، دنیای ماهی ها و ... چراغ قوه ای که داستان مرموز اپیزود
رو شکل داد! دندی با استفاده از چراغ قوه عجیبی پا به دنیای سیاره ای گذاشت
که تنها سکنه ش اون ماهی بود. لحظات اولیه ورود دندی به سیاره "دوست پسر
سمج" کاملاً ابهام برانگیز و عجیب پیش رفت؛ اون شکل معلق بودن کله دندی در
فضای تصویری که جلوی چشمای ما بود و ماهی ای که داشت بساط پیکنیک (!) خودش
رو پهن میکرد. خوشبختانه ابهام محیطی اپیزود حس خوبی داشت و رفته رفته این
ابهام کمتر و کمتر شد و با ماهی و دلیل بودنش تو اون سیاره آشنا شدیم. دندی
یک فضایی خاص و نایاب پیدا کرده بود و میتونست اونو به سازمان ببره و پولی
بگیره! هر چند وقتی بهش فکر میکنم، میبینم شاید این واقعاً یک ماهی بود و
ممکن بود اسکارلت اونا رو به تمسخر بگیره اما خُب، به دلیل پایان بندی
متفاوت نسبت به این تصور، ما هرگز این قسمت از داستان رو ندیدم و فقط باید
به تصورات خودمون قانع بشیم.
اپیزود از نظر من حس هنری زیبایی هم داشت؛ اینکه به اون شکل تصاویر ستون دریایی متصل شده به سیاره "دوست دختر" رو میدیدیم و یا لحظات بازی با جاذبه اون سیاره، میویی که به دنبال ماهی داستان ـمون بود و بعد از اون شیوه پرت شدن دندی و میو به درون اون سیاره. دیدن اینکه اون سیاره در طی صد سال چه تغییراتی کرده، جالب بود. عشقی که از بین رفته، خورشیدی که در حال نزدیک شدن بود، ماهی هایی که از دیدن یک ماهی لـــخت تعجب کرده بودن و اونو زشت میدونستن و ... در نهایت دیدن اینکه ماهی اصلی داستان چطور خودش رو کباب کرد، حس عجیب خاصی داشت و میدونید چی از اون عجیب تر بود؟! اینکه دندی و میو با خیال راحت و با لذت تمام اونو خوردن!
به عنوان یک مترجم برای ویرایش هم که شده، گاهی مجبورید اپیزودها رو دوباره نگاه کنید و باید بگم که، وقتی اپیزودهای دندی رو برای بار دوم نگاه میکنم، باز هم ویژگی‌های خوبی در فضای انیمه میبینم؛ مثلاً این اپیزود بعد از اینکه جریان سیاره و محتوای اپیزود رو درک کردم، دیدن ورود دندی به سیاره برای بار دوم، برام حس جالب تری داشت و یا لحظات از راه رسیدن خورشید و منظره ستون آبی متصل به سیاره و ... در بار دوم حس زیباتری برام بهمراه داشتن و فکر کنم بشه گفت که انیمه Space Dandy جز کارهایی محسوب میشه که خاصیت تماشای دوباره رو هم داره و نکات ریز، ارجاعات و جریانات تصویری زیادی در درون هر اپیزود نهفته ست که ارزش چک کردن رو داره.
اپیزود از نظر من حس هنری زیبایی هم داشت؛ اینکه به اون شکل تصاویر ستون دریایی متصل شده به سیاره "دوست دختر" رو میدیدیم و یا لحظات بازی با جاذبه اون سیاره، میویی که به دنبال ماهی داستان ـمون بود و بعد از اون شیوه پرت شدن دندی و میو به درون اون سیاره. دیدن اینکه اون سیاره در طی صد سال چه تغییراتی کرده، جالب بود. عشقی که از بین رفته، خورشیدی که در حال نزدیک شدن بود، ماهی هایی که از دیدن یک ماهی لـــخت تعجب کرده بودن و اونو زشت میدونستن و ... در نهایت دیدن اینکه ماهی اصلی داستان چطور خودش رو کباب کرد، حس عجیب خاصی داشت و میدونید چی از اون عجیب تر بود؟! اینکه دندی و میو با خیال راحت و با لذت تمام اونو خوردن!
به عنوان یک مترجم برای ویرایش هم که شده، گاهی مجبورید اپیزودها رو دوباره نگاه کنید و باید بگم که، وقتی اپیزودهای دندی رو برای بار دوم نگاه میکنم، باز هم ویژگی‌های خوبی در فضای انیمه میبینم؛ مثلاً این اپیزود بعد از اینکه جریان سیاره و محتوای اپیزود رو درک کردم، دیدن ورود دندی به سیاره برای بار دوم، برام حس جالب تری داشت و یا لحظات از راه رسیدن خورشید و منظره ستون آبی متصل به سیاره و ... در بار دوم حس زیباتری برام بهمراه داشتن و فکر کنم بشه گفت که انیمه Space Dandy جز کارهایی محسوب میشه که خاصیت تماشای دوباره رو هم داره و نکات ریز، ارجاعات و جریانات تصویری زیادی در درون هر اپیزود نهفته ست که ارزش چک کردن رو داره.
صحنه‌هایی از اپیزود :
- دندی بی کله و رقصیدن ش :
- میو و دندی در کنار ماهی :
- منظره زیبای دو سیاره و ستون آبی :
- و اینم بلایی که سر ماهی اومد :
Yama no Susume S2 - Ep 03
Yama no Susume S2 - Ep 03
صحنه‌هایی از اپیزود :
- لحظه متوجه شدن آئویی از منظره کوه فوجی :
- استراحت آئویی و کائده :
- در حال تماشای منظره زیبای کوه فوجی :
+
- استراحت کوکونا و هیناتا :
- باتوم کوهنوردی در دست کائده :
- تخته سنگ داروما :
- زاویه دیگه ای از تماشای فوجی :
یک اپیزود دلچسب و بامزه! تو ادامه کوهنوردی اپیزود قبلی، راه میتستوگه رو
ادامه دادیم، ایندفعه با آئویی بیشتر همراه شدیم؛ با احساساتی که داشت،
خستگی هاش در طول مسیر و بلاخره منظره فهمیدن راز بقیه که به صورت اتفاقی
شکل گرفت. لحظات آموزشی و منظره ای جالبی در اپیزود بود. هشتاد و هشت راهب،
تخته سنگ داروما، منظره های دیدنی اطراف ـشون و در نهایت اون موضوع مربوط
به باتوم کوهنوردی که واقعاً جالب بود. کائده به عنوان یه باتجربه تو
کوهنوردی (البته به نسبت بقیه) ابزار خوبی برای کوهنوردی خودش داره و
اینبار ابزارش رو به آئویی که خسته شده بود، قرض داد. چون اپیزود در دل
جنگل میگذشت و با حرکت در جنگل به سمت قله حرکت میکردیم، دوست داشتم چند تا
حیوون هم به چشم ببینم. اونجوری میشد عکس العمل بامزه کارکترها رو در
مقابل حیووناتی مثل خرگوش یا سنجاب یا هر چیز دیگه ای با هم ببینیم!
در نهایت سوپرایز برملا شد و به نقطه ای رسیدن که میشد کوه فوجی رو دید و منظره چقدر زیبا بود؛ لذت خاصی تو دیدن چنین منظره ای در دنیای کوهنوردی وجود داره و میشه در قالب انیمه کمی اونو لمس کرد .. حس نزدیکی کارکترها به حس کوه فوجی رو دوست داشتم و فکر میکنم آئویی واقعاً تونست آرزوی خودشو برآورده شده ببینه. هنوز به قله کوه نرسیدن و باید منتظر ادامه راه باشیم و روی قله کوه ماجراهای بامزه اونا رو دنبال کنیم! مطمئنم روی قله هم جریاناتی براشون پیش میاد که دیدنی هستن.
در نهایت سوپرایز برملا شد و به نقطه ای رسیدن که میشد کوه فوجی رو دید و منظره چقدر زیبا بود؛ لذت خاصی تو دیدن چنین منظره ای در دنیای کوهنوردی وجود داره و میشه در قالب انیمه کمی اونو لمس کرد .. حس نزدیکی کارکترها به حس کوه فوجی رو دوست داشتم و فکر میکنم آئویی واقعاً تونست آرزوی خودشو برآورده شده ببینه. هنوز به قله کوه نرسیدن و باید منتظر ادامه راه باشیم و روی قله کوه ماجراهای بامزه اونا رو دنبال کنیم! مطمئنم روی قله هم جریاناتی براشون پیش میاد که دیدنی هستن.
صحنه‌هایی از اپیزود :
- لحظه متوجه شدن آئویی از منظره کوه فوجی :
- استراحت آئویی و کائده :
- در حال تماشای منظره زیبای کوه فوجی :
+
- استراحت کوکونا و هیناتا :
- باتوم کوهنوردی در دست کائده :
- تخته سنگ داروما :
- زاویه دیگه ای از تماشای فوجی :