M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Gintama | 2015 - Ep 02

Gintama | 2015 - Ep 02





 "فقط باید باتری رو عوض کنیم!"



اگه فقط به همین راحتی بود ... ! این اپیزود عالـــــــــــی بود .. واقعاً خندیدم .. چندین بار در طول اپیزود انیمه رو متوقف کردم و مشغول خندیدن شدم .. این گینتاماییه که واسه منه! و خوبی جریان اینه که ما تازه شروع کردیم و هنوز روی دور نیافتادیم .. وقتی روی دور بیافتیم، دیگه تحمل دیدن چنینی صحنه های طنزی واقعاً مشکل میشه .. ولی چرا که نه! من از خندیدن با گینتاما خسته نمیشم، هفته بعد هم همینجام.

از کدوم قسمت اپیزود شروع کنیم؟ .. همه جای اون خنده دار بود .. شاید بهتره اول بگم که خوشی این اپیزود وقتی چندین برابر شد که کلی از کارکترهای فرعی یهویی وارد اپیزود شدند؛ هیجیکاتا، سوگو، کیوبی، اوتائه، کاتسورا، الیزابت و ... همه مسیر رسیدن به باتری ساعتی رو سد کردند که گینتوکی، شینپاچی و کاگورا برای نجات دنیا بهش نیاز داشتند و حالا وقتش بود که به هر زحمتی که شده به باتری دست پیدا کنیم! تیکه های مربوط به هیجیکاتا فوق العاده بودن .. دیدن اینکه چطور گینتاما سوژه های کمدی رو به فازی تخیلی و خیلی عجیب وارد می کنه، همیشه دیدنیه .. اینکه چطور دست هیجیکاتا باز نمیشد و حتی تا مراسم تدفینش هم دستش رو محکم مشت کرده بود، واقعاً خنده دار بود و خنده دارتر، تیکه ای بود که هیجیکاتا و سوگو رو به باد کتک گرفتن و دست هیجیکاتا رو از جا کندن و کاگورا می خواست دست رو به همون حالت وارد جای باتری کنه! من حداقل دو سه بار صحنه رو برگردوندم و از اول بازم بهش خندیدم .. حرف نداشت .. !

وقتی اپیزود اول وقتش نباشه، اپیزود دوم دیگه مطمئناً وقتشه. وقت ورود کاتسورا و الیزابت رسید؛ هرچقدر هم که کوتاه ولی حتی شنیدن موسیقی متن خاص کاتسورا فضای گینتاما رو عوض می کنه و ما رو آماده شنیدن بعضی از عجیب ترین دیالوگ های گینتامایی می کنه. راکت پانچ واقعاً هم بیش از اندازه قدرتمند بود .. ایده کاگورا و عوض کردن دست هیجیکاتا با کاتسورا فکر خیلی خوبی بود ولی ظاهراً فکر اینکه راکت پانچ بیش از اندازه قوی باشه رو نکرده بود .. راکت پانچ نه تنها الیزابت رو سوراخ کرد و منظره ای فجیع از این موجود کاوایی به جا گذاشت بلکه هر چیزی که سر راهش بود رو هم به نابودی کشوند.

تو ادامه پرواز، راکت پانچ ما رو به یک موقعیت و سناریوی وحشتناک عجیب دیگه برد؛ جایی که به لطف خلاقیت گینتوکی پای یک SFX باحال به درون فضای انیمه کشید شد .. SFX ـی که در نجات دنیا نقش اصلی رو ایفا کرد و با اینکه کل سناریوی ازدواجش با اوتائه چشم ها رو از تعجب گشاد می کرد ولی بهرحال تونست مردم دنیا رو از این بدبختی توقف زمان نجات بده. لحظه رو شدن فرق کردن باتری ساعت با باتری ای که گینتوکی و بقیه به دست آورده بودن، واقعاً یکی از بهترین لحظه ها بود .. البته این اپیزود اونقدر صحنه تاپ داشت که سخت میشه بین صحنه ها چند صحنه رو بهتر از بقیه دونست. از نظر من هر لحظه ش خنده دار و پر از اتفاقات جالب بود. با این کاری که جناب "هام سان" یا همون SFX عزیز انجام داد، به نظر میرسه که این آرک با همین دو اپیزود به انتها رسید. یه شروع خیلی مناسب و دیدنی برای گینتاما و پایانی بسیار درخور برای این آرک جالب.

[پیش نمایش یامازاکی رو نشون میداد .. مطمئنم چیز خیلی باحالی انتظارمونُ می کشه!]


تصاویری از اپیزود :

- صحنه کتک زدن هیجیکاتا و سوگو شاهکار بود :



- کاگورا در حین گذاشتن باتری تو ساعت :



- لبخند اوتائه تو این صحنه دیدنی بود :



- بیچاره کیوبی چه اشکی سر عروسی اوتائه میریخت :




- ماشالا هیجیکاتا حتی تو پیری هم خوشتیپی ازش میباره :



- البته اینجا خیلی باحالتره .. خصوصاً با این مشت راکت پانچ دارش حسابی جذاب شده :



- کاتسورا هم نیمچه میمیک باحالی با شباهت به هیجیکاتا داشت :



- و ...

Baby Steps 2nd Season - Ep 02

Baby Steps 2nd Season - Ep 02

با موقعیتی که ایکه سوجی واسه ماروئو مهیا کرد، فرصت تمرین بهتری برای ماروئو به وجود اومد و تونست با انواع و اقسام بازیکنای آکادمی بازی کنه و خودش رو محک بزنه. بدست آوردن برد تا مدت زیادی ممکن نشد و ماروئو وارد دام عادت خطرناکی به نام عادت باخت شد که از لحاظ فنی بررسی های خیلی جالبی رو در مورد این موضوع داشتیم؛ بکار گرفتن برنامه ریخته شده برای ماروئو توسط تیم فنی آکادمی باعث شد که از لحاظ ذهنی ماروئو وارد وضعیت بدی بشه و بجای اینکه در حساس ترین نقطه بازی بهترین عکس العمل رو نشون بده، باخت رو بپذیره و به عبارتی که درون انیمه بیان شد، غریزه اون دچار کمبود اطمینان و اعتماد به نفس شد. اما بدست آوردن دوباره این اعتماد به نفس کار سختی به نظر میرسید. باز هم لحظات تاکتیکی و فنی تنیس زیبایی رو شاهد بودیم؛ از بررسی کردن فرم درون مونیتورها و آنالیزهای ماروئو درون زمین گرفته تا دوباره پیش کشیدن بحث منطق و غریزه که یکی از بحث های مورد علاقه من از فصل اول انیمه بود.

خوشبختانه به نظر میرسه وارد هفته دوم برنامه آمریکای ماروئو شدیم و بزودی بازگشت اونو به ژاپن خواهیم دید ولی قبل از اون، یه مسابقه خیلی هیجان انگیز بین ماروئو و ایکه سوجی در راهه که دیدن داره. تو این بین، بلاخره کریشنا هم کلامی به زبون آورد و هر چند صحبت نکردنش تو اپیزود قبلی کمی عجیب بود ولی به نظر میرسه که دیگه داره عادی حرف میزنه و مشکلی تو بیان کلمات نداره. ایراد کوچولویی که اهالی مانگا به انیمه و به سر بردن ماروئو در آمریکا گرفته بودن این بود که ظاهراً در مانگا فضا جوری به تصویر کشیده شده که کارکترهای آمریکایی، به زبان آمریکایی صحبت می کردند ولی اینجا کاملاً همه چیز ژاپنی شده و فضا اون چیزی نیست که درون مانگا بوده. فرضاً گاهی ماروئو برای فهموندن منظورش کارهای دیگه ای می کرده .. ولی بهرحال فکر نمی کنم آنچنان مسئله بزرگی باشه و من که باهاش مشکلی ندارم.

زمینه سازی خوبی برای رفتن به سراغ ایکه سوجی با هم دیدیم. مراحل پیشروی برای برد و اینکه حتی بدست آوردن یک ست برای ماروئو به کاری غیرممکن تبدیل شده بود و اینجا بود که یک اتفاق ساده مثل باز بودن بند کفش های ماروئو به نجات اون اومد و تونست به ریتم و روتین خیلی جالبی دست پیدا کنه؛ تنظیم کردن سیم های راکت و کشیدن یک نفس عمیق .. به همین سادگی و به همین خوشمزگی راه بدست آوردن تعادل فکری خودش رو متوجه شد. صحبت های مایک درباره روتین بسیار جالب انگیز بودند و هر چند خودم بارها این روتین زدن توپ به زمین در بازی های تنیس رو دیده بودم ولی هیچ وقت از لحاظ فنی اطلاعی ازش نداشتم و تصور نمی کردم که درون انیمه این موضوع به پیش کشیده بشه .. بخاطر همین از به میان اومدن چنین بحثی خوشحال شدم و استقبال کردم. اما باید ببینیم که ماروئو چقدر می تونه با این روتین در مقابل سوجی خوب عمل کنه ... بازی بسیار هیجان انگیزی میشه.

و البته .. جمله کلیدی اپیزود رو فراموش نکنیم : "به خودت باور داشته باش!"

صحنه‌هایی از اپیزود :

- مایک در کنار ماروئو، از صحنه های جالب همفکری این دو نفر :



- ملاقات ماروئو با ایکه هم خیلی صحنه خوبی بود :



- من عاشق شکار اینجور شات های ورزشی ام :



- برادر و خواهری که از باختن متنفرند ، مارشا و الکس :

Hello!! Kiniro Mosaic - Ep 02

Hello!! Kiniro Mosaic - Ep 02




های های، وقت پارتی چاییه. اما قبل از اون، سنسی همچنان درگیر یاد گرفتن راهی واسه محبوب شدنه .. نمی تونه تغییری که دوست داره رو به خودش بده و لبخندش هیچ وقت درست از آب در نمیاد و ترسناک به نظر میرسه. اینو گذرا تو طول اپیزود دیدیم و با اتفاقی که تو اپیزود قبلی افتاد، به نظر میرسه حداقل کارن از روی خوش سنسی با خبر شده و یه جورایی قصد کمک کردن بهش رو داره. بخاط همین بهش لبخند میزنه و کارهای دیگه ای رو انجام میده که سنسی رو به جلو هل بده. ولی از سنسی که بگذریم، یه اپیزود سراسر خنده و لبخندهای زیبا رو دیدیم. فکر کردن درباره پارتی چایی شینوبو منو خوشحال می کرد و دوست داشتم هر چه زودتر اون پارتی رو ببینم .. با اون لباسایی که تو خیالات شینوبو بود، یه ظاهر نجیب زاده به کارکترها داده بودن و خیلی دوست داشتنی شده بودن .. البته، مسلماً پارتی واقعی رو با این لباس ها برگزار نمی کردن ولی خب .. بازم یه پارتی چایی بود و خارج از لباسای مدرسه ای کارکترها رو با لباسای خوشگل و بامزه میدیدیم که یه جورایی لذت بخش بود.

نه نه، من از اون بیننده هایی نیستم که با دیدن لباس خدمتکارها تو تن کارکترهای مورد علاقه ـم ذوق کنم و بگم بهتر از این نمیشه ولی انصافاً شینوبو با لباس خدمتکارها خیلی بامزه شده بود. حیف که لباسش کثیف شد و مجبور به عوض کردنش شد .. در عوض بقیه هم لباس های خیلی جالبی داشتن و یه جورایی به اون بخش های تکراری انیمه های دیگه تبدیل نشد .. بخش هایی که هر اتفاقی بیافته، کارکترهای انیمه لباس های همیشگی خودشونُ می پوشن و اینجا هر کدوم با یه جور مد و لباس متفاوت وارد پارتی شدند.

نیمه دوم به رولباسی دوختن مرتبط بود و جدا از اینکه دیدیم از هر انگشت شینوبو یه هنر میباره، بازم کارن بود که به سنسی هدیه ای داد و از لبخند سنسی تعریف کرد .. نقطه عطف سناریوی داستانی سنسی بلاخره از راه رسید و به لطف کارن بقیه هم متوجه سرزنده تر بودن سنسی شدن و فکر کنم دیگه وقتشه که به این جریان کوزوهاشی سنسی پایان بدیم. ممکنه تو ادامه اشاره هایی بهش بشه ولی از محوریت داستانی جدا میشه و کمتر بهش برمی گردیم .. تا ببینیم تو ادامه چه میشه. بهرحال، روی هم رفته یه اپیزود دلچسب و پر از لحظه های دوست داشتنی بین کارکترهای انیمه بود و مثل همیشه .. چسبید ... آهان .. OP و ED رو هم درست و حسابی دیدیم.


صحنه‌هایی از اپیزود :

- کاش پارتی و مهمونیشون عین تصورات شینوبو بود :



- سنسی اونقدرا هم چهره خشنی نداره .. نمیشه دنیای این انیمه رو خشن کرد :



- شینوبو با لباس خدمتکارها :



- این صحنه هم دیدن داشت .. با این علاقه ای که این دوتا بهم دارن، دور از انتظار نیست :

Yamada-kun to 7-nin no Majo - Ep 01

Yamada-kun to 7-nin no Majo - Ep 01



شروع خیلی جالبی واسه انیمه بود و فکر می کنم به راحتی بهتر از OVA ساخته شده بود. بازی با سوژه خاص تعویض بدن انیمه لذت خاصی داره و هر چقدر که سناریو رو بپیچونیم و کارکترها رو با همدیگه جفت کنیم، جور دیگه ای انیمه هیجان پیدا می کنه. افکار منحرفانه، استفاده هایی که میشه از این توانایی برد و اینکه چه اتفاقات دیگه ای تو ادامه داستان می افته و چه ماجراجویی هایی پیش میاد، خیلی آدمُ کنجکاو می کنه. خوبی جریان اینکه اونقدرها ایچی خاصی به چشم نمی خوره .. حداقل تو شروع اینجور به نظر می رسید و به تصویر کشیدن صحنه هایی که منجر به تعویض بدنشون میشه، همراه با کمدی و با حالتی جالب انگیز پیش برده میشه و این نکته مثبت و خیلی خوبی واسه انیمه ست.

همینطور، کارکترها هم نکته مثبت دیگه ای هستند که باید برای کار در نظر بگیریم؛ شیرایشی یه دختر خیلی جالبه که دوست دارم بیشتر باهاش آشنا بشم، وقتی یامادا در قالب شیرایشی بود، میمیک های خنده دار زیادی داشت و وقتی که به حالت دخترونه خودش برمی گشت، درجه کاوایی کارکترش بشدت بالا میزد. از طرف دیگه، یامادا با اینکه حالت تکراری کارکترهای لات مدرسه ای رو داره ولی تو همین اپیزود اول نشون داد که می تونه گاهی غافلگیر کننده ظاهر بشه و تن به کارهایی بده (!) که معمولاً اینجور کارکترها حاضر به انجامشون نمیشن. و در نهایت هم فکر می کنم میامورا، رئیس شورا اونقدری که فکر می کردم بد از آب در نیومد و می تونه به یک کارکتر خیلی جالب تو ادامه روند پیشروی داستان باشه. هنوز احساسم رو در مورد میابی، دختری که تو انتها دیدیم نمی دونم ولی پیش نمایش صحنه های جالبی رو با حضور میابی بهمون نشون داد که نسبت به دیدن قسمت بعد حسابی هیجان زده شدم .. پس میابی هم می تونه یکی از کارکترهای دختر خوب داستان باشه و بهش امیدوارم.

روی هم رفته، شروع باحال و لذت بخشی بود .. کارکترها معرفی شدند .. داستان رو به خوبی به چشم دیدیم و با فضای انیمه آشنا شدیم و هر چند باقی کارکترها، میامورا و میابی کمی سریع وارد داستان شدند ولی همچنان میشه به انیمه دید مثبتی داشت، از بابت این قضیه نگران نبود و فکر می کنم این انیمه می تونه به راحتی یکی از کارهای خیلی خوب فصل بشه .. حداقل محتوای مانگا که این نوید رو میده و می تونیم با خیالی راحت پای دیدن انیمه بشینیم.