M | F | S

My Favorite Stuff

M | F | S

My Favorite Stuff

Shakunetsu no Takkyuu Musume

Shakunetsu no Takkyuu Musume





داستان : "کویوری سوموزیکازه" و "آگاری کامیا" دو دانش آموز دوره راهنمایی هستن که به پینگ پنگ علاقه دارن و با اشتیاق زیاد این ورزشُ دنبال می کنن. وارد شدن این دو به دوره راهنمایی مساوی میشه با علاقه اونا برای شرکت کردن در مسابقات مختلف پینگ پنگ و حتی رسیدن به مسابقات کشوری و جهانی!

نظر شخصی : اگه چیزی رو بشه با نگاه اولیه به کاور انیمه حدس زد، اون اینه که با یک انیمه کاوایی و ناز طرف هستیم. و وقتی حرف از انیمه کاوایی و ناز میشه بهتره تولید و پخش انیمه رو به دست یک استودیوی اینکاره بسپریم. و خب ... Kinema Citrus همون استودیوی قابل اعتمادیه که میشه تو این مورد بهش دل بست و ازشون یه اثر دوست داشتنی رو طلب کرد. سابقه خوب استودیو در زمینه ساخت کارهای کاوایی میتونه خیال ما رو راحت کنه و دلگرمی اولیه خوبی رو به جمع احساسات پاییزی ما اضافه کنه. پینگ پنگ دخترانه یه ورزش خوب برای دنبال کردنه و فکر می کنم با بهره گرفتن از جنبه کاوایی کارکترها میشه هم جو برش زندگی خوبی رو بوجود آورد و هم جو مسابقه ای جذابی! اگه عوامل انیمه بتونن در به رخ کشیدن این دو جنبه موفق عمل کنن به راحتی می تونیم یک انیمه دلچسبُ در اختیار داشته باشیم.خوشبختانه تریلر کار هم به احساس مثبت من مهر محکمی زد و نشون داد که انیمه هم روی جنبه برش و هم روی جنبه ورزشی تمرکز خوبی داره و میشه یه عالمه صحنه بامزه از این اثر رو چشم انتظار بود.

ترجیح شخصی من اینه که جنبه برش کار بیشتر از جنبه ورزشی اون باشه ولی تصور می کنم این خواسته من بدون اصرار زیاد، خود به خود به حقیقت تبدیل میشه و با توجه به آشنایی ای که من با استودیوی سازنده دارم، می دونم که تمرکز لازم روی بخش برش زندگی اثر انجام می گیره. فقط باید منتظر موند و دید که پیش روی انیمه به چه حالتی هست؛ اینکه آیا مسابقات پینگ پنگ با حس و حالی لطیف به تصویر کشیده میشن یا اینکه رقابت در تک تک صحنه ها موج میزنه. در هر صورت ظرافت کاری خاصی برای ترکیب کردن لحظات مهم مسابقه ای با لحظات تاثیرگذار غیرورزشی نیاز داریم که امیدوارم این موضوع به خوبی هدایت بشه و سکاندار خوبی برای به راه درست کشوندن بخش داستانی کار داشته باشیم. نکته مهم اینه که فقط بخاطر خوردن برچسب "ورزشی" در کنار انیمه نباید انتظار داشتن یک داستان عالی رو داشته باشیم. ظاهر کار به خودیِ خود از حس و حال انیمه خبر میده و انیمه چیزی هست که می بینید .. یه کار شیرین، بامزه و لطیف!

عوامل : استودیوی سازنده Kinema Citrus هست که اخیراً کاری مثل Kumamiko: Girl Meets Bear رو تولید کرد و قبل تر از اون کار، کارهای خوشرنگی مثل Gochuumon wa Usagi Desuka ، Barakamon ، Black Bullet و ... رو از این استودیو شاهد بودیم. مشخصه که ید خوبی در ساخت کارهای برش زندگی دارند و میشه از لحاظ چیدن یک تیم ایده آل برای ساخت انیمه ای در ژانر برش زندگی به اونا امتیاز مثبتی رو داد. و همونطور که قبلاً به شما اطمینان خاطر دادم، توصیه می کنم که حضور این استودیو در کنار این انیمه پینگ پنگی رو به فال نیک بگیرید.;کارگردان کار از اون شخصیت هاییه که اگه بخوایم با ذره بین دنبال نقطه منفی بگردیم روی اسم کارگردان توقف می کنیم و به این فکر می کنیم که آیا این همون نقطه ضعف کاره؟! ایشون قبلاً کاری مثل Code: Breaker و نقش های فرعی دیگه ای هم در انیمه های مختلف داشت. جایی از کارنامه ایشون تاثیربرانگیز نیست .. خب .. نه! شاید یه جای کوچولو رو بشه بهش امتیاز داد و اونم حضور در پروژه کلاسیک و محبوب Cowboy Bebop هست. که بهرحال اونم از یک فضای کاوایی به دور بوده و باید دید این کارگردان در دنیای یک انیمه دخترانه چطور عمل می کنه! بخش تنظیم داستان جاییه که میشه کمی ضعف کارگردانی رو رفع شده دید؛ آقای Kurata Hideyuki تنظیم کننده داستانه که قبلاً همین پست رو در انیمه های Ryuugajou Nanana no Maizoukin ، Ore no Imouto ga Konna ni Kawaii Wake ga Nai ، Kami nomi zo Shiru Sekai II و ... داشته. بله بله .. نه اونقدرها شاهکار ولی حداقل اگه کارنامه کارگردان و تنظیم کننده رو کنار هم بذاریم، این یکی به کارگردان میچربه!


« دوبلورها و کاراکترهای اصلی انیمه»






Stella no Mahou

Stella no Mahou





داستان : "هوندا تاماکی" دختریه که به گروه ساخت بازی دوجین ملحق میشه و بهمراه اعضای دیگه گروه شروع به گذروندن زندگی روزانه و فکر کردن به ساخت بازی های هرچه بهتر می کنند. دوستی و صمیمیتی در بینشون به وجود میاد و اونا رو در راه ساخت بازی های خلاقانه تر کمک می کنه.

نظر شخصی : یک برش زندگی صاف، ساده ولی دوست داشتنی! توصیف اولیه ای که میشه از این انیمه داشت به این صورته! فصل تابستان یک انیمه به نام New Game تو حال و هوای ساخت بازی داشتیم که توسط استودیوی DogaKobo تولید شده بود و خوشرنگی خاصی داشت. چهره کارکترها تو دل برو بود و این بخاطر تجربه بالای استودیوی DogaKobo در خلق کارهای برش بود. بحث تولید بازی کارکترهای انیمه هم به نحو خوبی مورد تمرکز قرار گرفته بود و میشد از دیدن انیمه در قالب یک شرکت بازی سازی لذت برد. شاید وقتی به سراغ استودیویی مثل Silver Link (تولید کننده انیمه Stella no Mahou) بیایم، واضح بشه بیان کرد که کیفیت گرافیک این استودیو در سطح پایین تری نسبت به DogaKobo قرار داره و نباید یک کار ابر زیبا رو از این استودیو طلب کرد. اما بهرحال از مقایسه استودیوها که بگذریم، Silver Link هم به مانند استودیوی DogaKobo یه استودیوی موفق در زمینه تولید کارهای برش زندگیه. و این موفقیت وقتی بیشتر تضمین میشه که می تونید به نام کارگردان انیمه Stella no Mahou نگاه کنید و با اطمینان خاطری که در قلبتون به وجود میاد مواجه میشید.

مهم نیست که ظاهر اولیه انیمه کمی تا قسمتی معمولی به نظر میرسه و یا خصوصیات شخصیت اصلی کمی کلیشه ای به نظر میرسه؛ مهم اینه که "کاواتسورا شینیا" کارگردان این انیمه ست؛ فرد بسیار خوش ذوقی که خوب بلده در ژانر برش زندگی قدم برداره و با ساخت کارهایی مثل Non Non Biyori و Tanaka-kun wa Itsumo Kedaruge به راحتی خودشُ به اثبات رسونده .. کاواتسورا کسیه که بلده از یک فضای به نظر معمولی یک اثر خاص و زیبا خلق کنه. چه از Non Non Biyori که با یک محیط روستایی ساده بهشتی انیمه ای بوجود آورد و چه از Tanaka-kun wa Itsumo Kedaruge که با استفاده از یک فضای مدرسه ای و یک کارکتر خسته، یک انیمه سراسر التیام بخش و محبوب به ما تحویل داد. پس من از لحاظ کارگردان اطمینان خاطر زیادی دارم و فکر می کنم میشه نگاهی مثبتی به انیمه داشت و شما هم می تونید با مرور خاطرات خوب خودتون از انیمه هایی که اسم بردم به احساس خوبی که نیاز دارید برسید.

عوامل : استودیوی Silver Link اخیراً کارهایی مثل Fate/Kaleid Liner Prisma Illya Drei ، Ange Vierge ،Tanaka-kun wa Itsumo Kedaruge ، Anne Happy و ... رو تولید کرده و الان مدت چند ساله که همکاری خودشُ با کارگردان اثر، Kawatsura, Shinya تداوم داده. از جمله کارهای سابق کارگردانی شده توسط Kawatsura, Shinya میشه به Kokoro Connect ، Non Non Biyori ، Tanaka-kun wa Itsumo Kedaruge و ... اشاره کرد که همه کارهایی خوب و به چشم آمده هستند. کار تنظیم داستان رو خانم Shimo Fumihiko به انجام می رسونه. کسی که قبلاً تنظیم کار دیگه ی کارگردان Kokoro Connect به انجام رسونده و بجز اون تنظیم داستان انیمه هایی مثل New Game ، Golden Time ، Clannad: After Story ، Clannad: After Story و ... انیمه های خیلی خوب کلاسیک دیگه ای که میشه ازشون اسم برد و این تنظیم کننده رو پررنگ نشون داد. پس یک عامل مثبت دیگه رو هم می تونید واسه انیمه در نظر بگیرید .. خانم Shimo Fumihiko ... ! نکته مبهم فعلی درباره عوامل که من خودم خیلی درباره ش کنجکاو هستن آهنگساز سری هست که هنوز معلوم نیست. "کاواتسورا شینیا" در چند کار قبلی خودش از Mizutani Hiromi کمک گرفته بود که یکی از بهترین آهنگسازان انیمه از نظر منه! همه جوره بلده فضای خوبی رو برای درک بهتر انیمه به بیننده تزریق کنه. من که از الان نفسم رو حبس کردم تا میزوتانی سنسی رو به عنوان آهنگسازی سری جدید شینیا ببینم ولی باید دید در نهایت چه کسی موسیقی متن انیمه رو خواهد ساخت.

در مورد تیم گویندگی باید از "هاندا" کارکتر اصلی شروع کنیم؛ گویندگی اون به یک فرد تازه کار به نام Naganawa Maria سپرده شده. از جمله کارهای قبلیش میشه به نقش هایی فرعی از انیمه هایی مثل Saijaku Muhai no Bahamut ، Kiitarou Shounen no Youkai Enikki ، Fushigi na Somera-chan و ... این نکته و این اسامی کمی منُ میترسونه و نمی دونم درباره این گوینده چه فکری بکنم. تو فضای تریلر کمی صداش به گوش میرسید و میشد گفت که صدای نسبتاً معمولی ای داره .. یه صدای خیلی ساده برای یک کارکتر اول! نقش دختر بعدی "فوجیا کایو" در دست Yuuki Aoi قرار گرفته که به نسبت گوینده اصلی تجربیات چندین برابر بهتری داره و من یکی که اونُ خوب با صدای خواهر تاناکا در انیمه Tanaka-kun wa Itsumo Kedaruge بخاطر میارم .. یک شیطنت و بامزگی خاص در صداش وجود داره. بجز این نقش میشه به کارهایی مثل Boku no Hero Academia ، Boku dake ga Inai Machi ، Nanatsu no Taizai ، Yurikuma Arashi و ... اشاره کرد که همه نقش های جالبی برای این گوینده بودند. Murakawa Rie نفر بعدیه که باید بهش نگاه بندازیم .. کسی که نقش "موراکامی شینیا" رو به عهده داره. من خاطرات خوبی با این گوینده دارم .. چه بر سر انیمه Non Non Biyori و چه انیمه هایی مثل Escha & Logy no Atelier: Tasogare no Sora no Renkinjutsushi ، Gochuumon wa Usagi Desuka و ... فکر می کنم صدای این گوینده برای حضور در انیمه های برش زندگی ساخته شده. لطافت خیلی مهربونانه ای در عمق صداش نهفته ست که میشه همیشه بهش تکیه کرد و از حضورش در یک انیمه کارکتری دوست داشتنی رو به چشم دید. گوینده بعد Ozawa Ari هست که نقش "سکی آیامه" رو به عهده داره. از جمله کارهای این گوینده هم میشه به High School Fleet ، Kono Bijutsubu ni wa Mondai ga Aru ، Etotama: Eto Tamashii و ... اشاره کرد و گفت که سابقه حضور این گوینده در کارهای کاوایی به اندازه کافی خوب هست که بشه بهش امیدوار بود. و این بود تیم گویندگی انیمه ... بجز کارکتر اول انیمه، باقی کارکترهای گویندگان مطمئنی دارند و میشه از اینکه کار خوبی انجام خواهند داد دلگرم بود.


« دوبلورها و کاراکترهای اصلی انیمه»






Flip Flappers

Flip Flappers





داستان : ماجراجویی در بُعدهای زمانی و مکانی مختلف رو با "پاپیکا" و "کوکونا" تجربه کنید؛ این دو دختر کلیدی برای ورود به بُعدها و زمان های مختلف رو در اختیار دارن و با استفاده از این قابلیت می تونن وارد دنیایی که به نام "خیال محض" شناخته میشه بشند. پاپیکا و کوکونا با وارد شدن به دنیای خیال محض به دنبال پیدا کردن کریستالی به نام "صدف میمی" هستند که در راه رسیدن به این کریستال با مشکلات زیادی مواجه میشن و مواجه شدن با خطر برابر میشه با تغییر شکل دادن اونا و درخشیدن کریستال صدف میمی. همچنین گفته میشه صدف میمی، آیتمیه که می تونه آرزوی هر کسی رو برآورده کنه.

نظر شخصی : انیمه یک انیمه اوریجینال هست ولی خب بازم داستان اولیه به حد کافی تکراری به نظر میرسه که نخوایم خلاصه اولیه اونُ تحسین کنیم. تو اینجور موارد، کار بهتر چک کردن عوامل و حال و هوای تریلر اثره؛ اینکه اونا چقدر خوب هستن و چقدر می تونن به چرخوندن وضعیت کلیشه ای انیمه به سمت وضعیت نو و تازه کمک کنند. تو این مورد و انیمه Flip Flappers نه از طرف استودیو و نه از طرف کارگردان .. هیچ کدوم نمی تونن اطمینان و اعتماد به نفس لازمی رو برای به خوبی به ثمر نشستن اثر به ما بدن. هم استودیو کم کار بوده و هم کارگردان کار آنچنان خاصی رو کارگردانی نکرده ولی خب کارگردان تو یکی از کارهای سینمایی گیبلی (Karigurashi no Arrietty) نقش داشته که این کورسوی امیدی رو برای ما بوجود میاره؛ اینکه بودن در کنار عوامل خوش ذوق گیبلی استعدادی در وجود این کارگردان به بار نشونده چیزیه که باید با دیدن انیمه Flip Flappers بسنجیم و امیدوار باشیم که این اتفاق افتاده باشه.

بحث استودیو و کارگردان به کنار، گویندگان هم آنچنان فوق العاده به نظر نمیرسن. حداقل من اینطور فکر می کنم و با اینکه هر کدوم از دو گوینده اصلی نقشی از کارهای مهم رو به عهده داشتند ولی وضعیت کارنامه کاری اونا به شکلی نیست که بشه اونا رو تحسین برانگیز دونست. اما در عوض جا داره به تریلر نگاهی بندازید و با چشمه ای از اون چیزی که قراره در انیمه ببینیم آشنا بشید. به نظر من تریلر نسبتاً جالب به نظر میرسه و میتونه به نسبت لیست عوامل نکته مثبت تری قلمداد بشه. شاید پرداخت نهایی اثر و چیزی که به چشم می بینیم قابل قبول باشه ولی از الان توصیه من به شما اینه که انتظارات خودتونُ پایین بیارید و به انتظار دیدن یک انیمه معمولی به سراغ اثر برید .. فکر نمی کنم چیزی بهتر از این به ما تحویل داده بشه.


عوامل : استودیوی سازنده Studio 3Hz هست که قبلاً Dimension W و Sora no Method رو تولید کردن. هر دو بگیر و نگیرهای خاص خودشونُ داشتن ولی فکر کنم می تونیم بگیم که تفاوت ژانری دو اثر چیز خوبیه. و حالا به نظر میرسه Flip Flappers هم یه کار متفاوت نسبت به دو کار قبلی تولید شده توسط این استودیوئه که نشون میده این استودیو ترسی از تفاوت ژانری کارهای خودش نداره. اما از این بحث دل و جرات که بگذریم، این تعداد کار تولید شده خیال راحتی رو برای مخاطب بوجود نمیاره و باید دید در تولید این اثر چه بودجه ای رو صرف کردن و چقدر به کار بها دادند. Oshiyama Kiyotaka کارگردان اثره؛ کسی که اشاره کردم نقش کوچکی در ساخت انیمه سینمایی Karigurashi no Arrietty داشته و همچنین، از جمله کارهای دیگه ای که باز هم در ساختشون نقشی داشته میشه به Momo e no Tegami ، Evangelion Shin Gekijouban: Ha ، Je T`aime و ... اشاره کرد.

گوینده نقش کوکونا، Takahashi Minami خواهد بود. از جمله کارهای اخیرش میشه به Oshiete! Galko-chan ، Shokugeki no Souma ، Heavy Object و از جمله کارهای سابقش میشه به Mikagura Gakuen Kumikyoku ، Comet Lucifer ، D-Frag و ... اشاره کرد. روی هم رفته چهره نسبتاً مناسبیه ولی نیازمند یک سکوی پرتاب درست و حسابیه که فکر نمی کنم اون سکو انیمه Flip Flappers باشه. در کنار این گوینده، نقش پاپیکا به دست Mao سپرده شده؛ گوینده ای که ما اونُ با کارهایی مثل Kuromukuro و یا Uchuu Patrol Luluco میشناسیم. از جمله کارهای سابقی که من ازش میپسندم می تونم به نقش "یوری" از انیمه Gakkougurashi اشاره کنم که فکر می کنم جنبه خاطرانگیزی خوبی در اون نقش به خودش اختصاص داده بود و بجز این نقش میشه به بعضی کارهای دیگه این گوینده مثل Isuca ، Death Parade ، Jitsu wa Watashi wa ، Overlord و ... هم اشاره کرد. روی هم رفته میشه تیم گویندگی رو "مناسب" خوند .. همین و بس. و بعد با گذاشتن چهره کلی اثر و بررسی کردن اطلاعاتی که از انیمه داریم نتیجه گیری به همون معمولی بودن اثر ختم میشه. پس بذارید ببینیم خلاف نظر من به اثبات میرسه یا که نه .. مسلماً ترجیح من اینه که انیمه خلاف نظرم عمل کنه و با یک انیمه خوب و سرگرم کننده روبرو بشیم.




« دوبلورها و کاراکترهای اصلی انیمه»






Thirty years ago in Anime

Thirty years ago in Anime


سی سال قبل : بهترین انیمه های سال 1986







با یک نگاه خاص چطورید؟ دوست دارید در عین حضور در مقابل فصل پاییز 2016 با هم گامی به عقب برداریم، به 30 سال قبل بریم و نگاهی به دنیای کلاسیک داشته باشیم؟!

تعداد انیمه هایی که هر سال ساخته و پخش میشن روز به روز در حال افزایشه و صنعت انیمه نسبت به دهه های گذشته پیشرفت شگرفی داشته؛ چه از لحاظ پیدا کردن مخاطبین جدید، راه پیدا کردن به خارج از ژاپن و سرتاسر جهان و چه از لحاظ کیفیت کاری صنعت انیمیشن سازی، پیشرفت های گرافیکی خیره کننده و در عین حال سرگرم کنندگی بالای آثار تولید شده که رضایت طرفداران رو بیشتر از قبل بدست آورده. در حال حاضر به جایی رسیدیم که هر فصل 30 یا حتی گاهی 40 انیمه جدید رو در لیست تولید استودیوهای بزرگ و کوچک انیمه ساز ژاپنی می بینیم؛ انیمه هایی که بازار فروش خوبی دارند و محصولات جانبی زیادی در کنار اونا به فروش رسونده میشه. کارهایی رنگارنگ، با طعم های متنوع و ساخته شده برای ذائقه های متفاوت! اما سوالی که اینجا ما می تونیم در طول یک فصل از خودمون بپرسیم اینه که : ما بعد از تمام شدن فصل اخیر به تماشای دوباره چه تعداد از انیمه هایی که به پایان رسیدند میریم؟ فرصتی برای انجام اینکار داریم یا که خیر! آیا این تفکر در ما وجود داره که باید روند خطیِ روبرو شدن با انیمه های جدید و به فراموشی سپردن انیمه های سابق رو طی بگیریم؟ قطعاً در این بین کارهایی هستند که با وجود گذشت سال ها همچنان در ذهن ما جای با ثباتی پیدا می کنند و جز انیمه های محبوب ما تلقی میشن. ولی هستند انیمه هایی که با وجود نبودن در لیست بهترین کارهای ما، ستایش شده به حساب میان و ممکنه به دلایل مختلف ارزش تماشای دوباره رو داشته باشند .. ارزش صرف کردن وقتی برای دیدن تک تک اپیزودها و دوباره بررسی کردن این موضوع که آیا این انیمه می تونه برای ما گفته هایی داشته باشه یا نه.

نکته اینه که اگه قراره یک انیمه بین فصلی باشیم، باید با این حقیقت روبرو بشیم که ما کمتر وقت و فرصت گذر دوباره به انیمه های فصل قبل رو خواهیم داشت. و البته این مسئله فقط شامل یکی دو فصل اخیر نمیشه بلکه سال های قبل، سال های کلاسیک که ما در مورد انیمه های تولید شده اون سال ها هم کنجکاو هستیم. شاید روزی بخاطر محبوبیت بی نهایت بالای Dragon Ball به دیدن انیمه ای از دهه 80 مشغول بشیم و تک تک اپیزودهای اونُ ببینیم؛ حتی اگر کیفیت انیمیشن کار افتضاح باشه و یا حتی اگر کیفیت صدای کارکترها به دل ما ننشینه ولی باز هم جرات انجام چنین کاری رو داریم و سعی می کنیم با دیدن یک انیمه کلاسیک خوشی هایی رو از دهه های قبل بدست بیاریم و اون لمس قدیمی رو احساس کنیم در نهایت ارجاعات امروزی به اون انیمه معروف رو بهتر از قبل درک کنیم. پس بذارید فعلاً انیمه های معروف پاییزی و جدید رو تو طاقچه بذاریم و به سمت دیگه ای نگاه کنیم : انیمه های کلاسیک و دیگه ای که در سال های دور تولید شدن و میشه بهشون نگاهی انداخت. الماس هایی مخفی که ممکنه ما هیچ وقت حتی اسمی از اونا نشنویم ولی شاید با رفتن به سراغ تماشای اونا لذتی فراتر از لذتی که امروزه از یک انیمه فصلی می بریم به دست بیاریم.

تو این پست قصد داریم به مقاله ای از ANN اشاره کنیم؛ جایی که لیستی از بهترین انیمه های دهه 80 میلادی ژاپن ترتیب داده شده .. دهه ای که به گفته نویسنده مقاله و خیلی از طرفداران انیمه به عنوان "دوره طلایی" شناخته میشده. و حالا که در سال 2016 به سر می بریم، برگشتن به 30 سال قبل و مقایسه کردن کیفیت کاری دو برهه زمانی می تونه نگاهی جالب و سرگرم کننده ای رو برای ما به همراه داشته باشه. ممکنه خیلی از انیمه هایی که اینجا اسم برده میشن حتی به انگلیسی یا فارسی هم برگردونده نشده باشند ولی من تصور میکنم بتونیم نمایی از چهره اونا رو ببینیم لذتی خاص رو برای ما بهمراه خواهد داشت و خالی از لطف نیست.

نکته : کسی که از انیمه ها حرف میزنه من خواهم بود ولی مابین صحبت های خودم به حرف های نویسنده مقاله نیز اشاراتی می کنم.


نگاهی به بعضی کارهای کلاسیک دهه 80 :



  • Megazone 23




توضیح : 4 اپیزود OVA که در طول برهه زمانی سال های 1985 تا 1989 پخش و به پایان رسید. بله، ظاهراً گاهی OVA های اون دوره و زمونه حتی اگه 4 اپیزود بوده باشن، زمان پخششون به چنین مدت زمان بلندی کشیده میشده. داستان درباره یه جناب خوشتیپ و عشق موتورسیکلت به نام "شوگو" هست که طی اتفاقی زندگی خودش رو دگرگون شده می بینه! شوگو درگیر پروژه ای میشه که در اون موتورسیکلت ها می تونن به ربات تغییر ظاهر بدن و ارتش که مخالف این پروژه ست به دنبال شوگو روانه میشه و قصد دستگیری اونُ داره. از جمله نکته هایی که میشه از نقدهای مختلف درباره این انیمه برداشت کرد طراحی های صورت خوبی هست که در اون به کار برده شده که برای چنین سالی نکته مثبتی به نظر میرسه.




و یک نقل قول از خودت نویسنده مقاله : کارهای Ichiro Itano ، کارگردان اثر همیشه تجربه ای فراموش نشدنی بوده اند.



  • Saint Seiya




توضیح : مقایسه کنید ... بالاتر از یک سری OVA چهار قسمتی صحبت کردیم که پخش اون به چهار سال درازا کشیده بوده و حالا اینجا Saint Seiya ، اسمی تازه شنیده شده در اون دوران و اسمی آشنا در دوران امروزی در بین انیمه بین ها از راه رسیده بود. انیمه ای که 114 قسمت داشت و طی سال های 1986 تا 1989 پخش میشد که یعنی مدت زمان کمتر به نسبت Megazone 23 ولی با اپیزودهای بیشتر. در اینجا جا داره به حمایت تلویزیونی اشاره کنیم که مسلماً وقتی حمایت تلویزیونی از کاری بیشتر باشه، بودجه و سرعت کار به مراتب بالاتر میره و این اتفاقیه که در مقابل سری Saint Seiya به وقوع پیوسته. Saint Seiya هنوز که هنوزه یک سری محبوب به شمار میره ... کمی کمتر اسمش شنیده میشه ولی وقتی اسمی از کارهای کلاسیک به زبون آورده میشه و لیستی ارائه میشه، اسم این سری هم به زبون آورده میشه. از جمله نکات جالب اینه که نمره سری در سایت مرجع Myanimelist روی نمره 8.03 قرار داره که یه نمره واقعاً خوبه!




نکته آخر اینکه سری های دیگری هم از این انیمه اقتباس شده و ساخته شدند و روی هم رفته این انیمه تونست مخاطبین بسیاری به دست بیاره.



  • Hokuto no Ken




توضیح : یکی از واضح ترین اشارت دهه 80 مسلماً سری Hokuto no Ken یا همون Fist of the North Star هست که چه در بین ما آسیایی ها و چه در جوامع غربی به محبوبیت بسیاری دست یافت. چه اکشن زیبا و در عین حال ترولی بر فضای انیمه حاکم بود ولی خب، ترول بودن یا نبودن صحنه مبارزات مهم نیست .. مهم اینه که وقتی کارکتر اول انیمه جمله معروف خودش "تو همین الانشم مردی" رو به زبون می آورد، بیننده حاضر بود از جای خودش بلند بشه و یه کف هیجان انگیز واسه کنشیرو (شخصیت اول انیمه) بزنه! کنشیرو ابهتی فراموش نشدنی داره و برگشتن و مرور کردن لحظات اوج کارکتری اون یکی از لذت های هواداران این سری به حساب میاد. بعد از موفقیت انیمه، بازی های کامپیوتری هم از این سری ساخته شد و گیمرها به سراغ اثر اومدن ... شنیدن "واتا واتا" های کنشیرو و نحوه مشت زنی اون در قالب بازی های کامپیوتری هم حس و حال خودشُ داشت و همه چیز واسه این سری و هوادارانش به خوبی پیش رفت. حالا فقط هوس هواداران جدید باقی مونده .. هوس یک بازسازی عالی از یک استودیوی عالی تر!




انیمه اول این سری در طی سال های 1984 تا 1987 در قالب 109 اپیزود پخش شد.



  • Dragon Ball




توضیح : وقتی گفتیم Hokuto no Ken "یکی از واضح ترین انتخاب های دهه 80 "ـه منظور این بود که قطعاً شماره اول اون دهه به Dragon Ball تعلق می گیره. سری ابرمحبوب انیمه ای که هنوز که هنوزه بعد از گذشت 30 سال انیمه های جدیدی برای اون تولید میشه و طیف مخاطبین بسیار وسیعی داره. همسفر شدن با گوکو و همراهانش برای بدست آوردن دراگون بال ها یکی از هیجان انگیز ترین ماجراجویی های دنیای انیمه هاست .. در این موضوع شکی نیست. دیدن اینکه گوکوی بچه چطور با بلوما آشنا میشه، منحرف بازی های موتن روشی ساما، اینکه چطور گوکو قدرت می گیره و در نهایت شکل گرفتن یک افسانه انیمه ای! این سری به زیبایی نحوه رفتن به سمت و سوی محبوب شدن انیمه های دراگون بال رو به رخ می کشه و می تونه یکی از خوش ترین تجربیات برای هر انیمه بینی باشه.




Dragon Ball در طی سال های 1986 تا 1989 در قالب 153 اپیزود پخش شد و به موفقیت عظیمی دست یافت.



  • Ginga Nagareboshi Gin




توضیح : سگ هایی مبارز و خوب، خرس هایی خبیث و شیطانی! داستان "گین" ، سگی که در بدو تولد کشته شدن پدرش توسط خرسی به نام "آکابوتو" رو به چشم می بینه و بعد هدفی بزرگ رو در سر می پرورونه؛ هدف شکست خرسهای نابه کار و جانی! کیه که دوست نداشته باشه یه ماجراجویی حیوونی اونم از نوع دراماتیک رو دنبال کنه؟! نگاهی دلگرم کننده به دنیای سگ هایی که با هم مکالمه می کنند، همدردی می کنند و برای رهایی از شر ظلم و ستم حاکم بر گله اونا دنبال راه چاره ای هستند. انیمه با اینکه کلاسیک و قدیمی محسوب میشه ولی تونسته 5 هزار رای رو در سایت مرجع MAL به خودش اختصاص بده و میانگین نمره خودش رو به نمره خیلی خوب 8.15 برسونه.




این انیمه در سال 1986 و در قالب 21 اپیزود تولید و پخش شد.



  • Dirty Pair




توضیح : مشکلی دارید، دردسری واستون پیش اومده، تلفنُ بردارید به گوست باسترز () ... نه، ببخشید. به سازمان صلح و رفاه جهانی زنگ بزنید و اونا مامورای کارآزموده و قهاری رو برای حل مشکل شما می فرستند. داستان انیمه روی دو مامور با نام های "کی" و "یوری" متمرکز بود، زوجی که با هم به سراغ حل مشکلات مردم در جاهای مختلف میرفتند و فرق اونا با مامورای دیگه سازمان این بود که با وجود حل کردن مشکل شما، خسارت های دیگه ای رو هم به شما و اطرافتون وارد می کردند .. پس شاید این زوج، بهترین راه حل برای مشکل شما نباشند ولی خب، سازمان اونا رو مامور کرده و چاره ای نیست جز اینکه با اونا هم پا بشید و ببینید چطور به مشکل شما رسیدگی می کنند. انیمه ناگفته حسی پلیسی، ماجراجویانه داره ولی خوبی دیگه ای که انیمه داره حس علمی تخیلی اونه که ناخودآگاه منُ به یاد کار نسبتاً با شباهتی مثل Space Dandy میندازه؛ اینکه قراره با یک دنیا خوش گذرونی روبرو باشید و یه اثر کلاسیک و پر از لحظات غیرمنتظره ببینید.




انیمه در سال 1985 و در قالب 24 اپیزود پخش شد .. تابستان 1985.



  • Mobile Suit Gundam ZZ




توضیح : بله، گاندام، سری همیشه جلوی چشم ما ایرانی ها، سری که کمتر به سراغش رفتیم ولی می دونیم که حسابی محبوبه و هر دهه کلی گاندام داریم و هنوز که هنوزه این سری رباتی طرفداران بیشماری رو به خودش اختصاص داده. فکر کنم می تونستید حدس بزنید که یکی از محبوب های دهه 80 همین گاندام هست ولی تصور کنید گرافیک مبارزات رباتی اون دهه با این دهه چه تفاوت های عظیمی کرده و اکتشاف همین موضوع خودش به تنهایی آدمُ واسه دیدن سری های انیمه گاندام وسوسه می کنه. در هر صورت، این سری از گاندام به اون محبوبی که فکر می کنید نیست و در سایت مرجعی مثل MAL به نمره 6.81 دست یافته که نمره آنچنان بالایی نیست و میشه گفت که متوسط و رو به خوب قلمداد میشه.




47 اپیزود 24 دقیقه ای، در سال 1986 تا 1987 و فصل بهاری که در نگاه طرفداران سری گاندام فصلی خوب به حساب میاد.



  • Laputa: Castle in the Sky




توضیح : هایائو میازاکی در دوران اوج! اسطوره ای که هر چقدر در میان انیمه بین ها از او صحبت بشه باز هم کمه و آثاری که اون خلق کرده، نوستالژی هایی که اون در بچگی نه تنها بچه های ژاپنی، بلکه خود ما ایرانی ها بوجود آورده چیزی فرای توصیفه. و مسلماً اینجا انیمه سینمایی Laputa: Castle in the Sky یکی از برترین های دهه 80 به شمار میره. انیمه ای ماجراجویانه، فانتزی از استودیوی همیشه محبوب گیبلی! 8.38 نمره خیلی به جا و خوبی برای این اثر در سایت MAL به شمار میره و خب تمام آثار میازاکی نمرات برتر و قابل تحسینی رو دارند. استاد با نبوغی که در ساخت انیمه های سینمایی خودش به خرج میداد نه تنها مخاطبین ساده بلکه، منتقدین برتر غربی رو هم انگشت به دهان می کرد و به همین دلیله که هنوز که هنوزه بعد از گذشت 30 سال Laputa: Castle in the Sky جز آثار به یادماندنی میازاکی به شمار میره و در جوامع انیمه ای وقتی که بحث بر سر آثار سینمایی میرسه، اسمی از این اثر برده میشه. و ... منُ رها کنید درباره میازاکی پاراگراف ها می نویسم .. بگذریم!




این انیمه سینمایی در سال 1986 تولید و پخش شد و به محبوبیت زیادی دست یافت.



  • Windaria




توضیح : این انیمه از زبان نویسنده مقاله زیبا قلمداد شده و ایشون دلیل بیشتر شنیده نشدن نام اثر رو دپرس کننده بودن و غمگینانه بودن فضای عاشقانه اثر می دونه. انیمه، یک انیمه سینماییه که به نمره 6.72 در سایت MAL رسیده و نکته ای که درباره اون بحث زیادی میشه تغییرات کارکتری و فضایی انیمه در نسخه دوبله شده برای مخاطبین غربییه که اونُ به درجه سنی پایین تری میکشونه و همین یکی دیگه از دلایل کمتر شنیده شدن اسم این انیمه ست. نقد های مثبت و منفی عجیبی درباره این اثر به چشم می خوره اما آیا این انیمه به خوبی یا به بدی حرف هایی که زده میشن هستند یا نه، چیزیه که ما می تونیم با رفتن به سراغش تشخیص بدیم.




این انیمه سینمایی در سال 1986 تولید و پخش شد.



  • Maison Ikkoku




توضیح : داستانی عاشقانه و زیبا ... از دوره راهنمایی شروع می کنیم، دبیرستان و بعد به سمت جلو میریم و چیزی که نویسنده مقاله با پتک اونُ به زمین میکوبه و بهش تاکید می کنه اینه که : «بله، انیمه یک پایان هم داره و نیمه تمام باقی نمی مونه!» این انیمه صرفاً به دنبال جذب مخاطبینی با سن پایین نبود و تونست در دل بزرگسالان هم جای خودشُ باز کنه و یک کار خاطرانگیز و نوستالژیک نامگذاری بشه. نمره 8.26 در سایت MAL هم نشان دیگه ای از خوب بودن سری هست که اونُ وارد لیست بهترین های دهه 80 میکنه. نگاهی به نقدهای مختلف این سری برای من جمله ای رو پررنگ کرد : این انیمه خاصیت خاطرانگیزی بسیار بالایی داره. اکثر منتقدین و هواداران از اینکه این انیمه می تونه تا سال های سال خاطره شیرینی رو در ذهن شما ایجاد کنه حرف میزنند و چه چیزی بهتر از بدست آوردن خاطره خوب و همیشگی از یک سری انیمه ای!




انیمه در قالب 96 اپیزود در سال 1986 تا 1988 تولید و پخش شد.



  • Project A-Ko




توضیح : فیلمی سینمایی Project A-Ko یکی از کارهای تحسین شده از نظر نویسنده مقاله ست؛ کاری که از نظر اون اکشنی بسیار عالی داشته و نکته جالب و عجیب درباره این سری اینه که قبل از اینکه این فیلم به یک فیلم اکشن و با طراوت (برای دهه 80) تبدیل بشه، به عنوان یک پروژه برای تبدیل شدن به فیلمی بالغانه و غیراخلاقی برنامه ریزی شده بوده که بعد وقتی اعضای تصمیم گیرنده دور میز گرد به دور هم جمع میشن جرقه ای به سرشون میزنه و با خودشون می گن : "صبر کن ببینم، شاید اگه این انیمه رو یک انیمه اکشن کنیم بهتر میشه و مردم اونُ بیشتر دوست داشته باشن!" و خب انگار اون تفکر درست از آب در اومد و این فیلم یک فیلم خوب از لحاظ اکشن و همینطور خوب از لحاظ محیط علمی تخیلی از آب در اومد.




این فیلم ماجرا دار در سال 1986 تولید و پخش شد.

و ...

در نهایت، همونطور که نویسنده مقاله هم به این موضوع اشاره کرده، این چند عنوان که خود بنده هم از چند کار مقاله فاکتور گرفتم، تنها قطره ای از دنیای انیمه های دهه 80 به حساب میان و شما تا دلتون بخواد می تونید بازم عنوان هایی خاص رو پیدا کنید. صنعت ساخت انیمه در دهه 80 جایگاه خاصی در دل مردم ژاپن داشته و بسیاری از کارگردانان و عوامل مختلف انیمه ای که امروزه در حال ساخت انیمه هستند انگیزه و احساس اولیه خودشون رو از اون دوران بدست آوردند. پس بیاین با هم تصمیم بگیریم که روزی از روزها به نوستالژی مردمینی که آثار موردعلاقه ما رو ساختند هم سر بزنیم و ببینیم اونا چه چیزهایی رو دوست داشتند و چه چیزهایی رو شاهکار می دونستن! در وصف مقاله دوست دارم بگم، خود من با خوندن این مقاله چشمم به بعضی از کارهای جالب انگیز افتاد و نسبت به دیدنشون کنجکاو هستم .. امیدوارم فرصتی پیش بیاد تا بتونم وقتم رو صرف دیدن اون آثار کنم. و کاش فرصتی پیش بیاد تا درباره انیمه های دهه 90 هم صحبتی داشته باشیم؛ جایی که باز هم میشه آثار زیبای بسیاری رو اسم برد.

این بود نگاهی کوتاه به مقاله ای که چند وقت اخیر در سایت ANN منتشر شده بود. امیدوارم از خوندن این مطلب لذت برده باشید.